نظرسنجیهای مشکوک پرهزینه در مورد میزان مشارکت در انتخابات
4فرضیه در پاسخ به این سوال که چه شد موسسات افکارسنجی اشتباه کردند؟
هفت صبح| تقریبا تمام موسسات نظرسنجی داخلی و برخی از موسسات نظرسنجی در خارج از کشور در مورد میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری برآورد اشتباه داشتند. تنها برآورد یک مرکز نظرسنجی به نام «گ» که متعلق به یکی از نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور است و ایرادات فراوانی از نظرسنجیهای سابق او گرفته شده بود، تقریبا نزدیک به واقع بوده است که حالا هم مشخص نیست او با انگیزه سیاسی و به صورت شانسی این برآورد را داشته یا این بار به صورت علمی، افکارسنجی انجام داده است. اما چرا این طور شد؟ متخصصان تاکنون 4جواب به این سوال دادهاند.
یک: دلیل اول میتواند عدمصداقت پاسخگویان باشد. به این معنا که چون رای دادن در کشور ما به عنوان یک وظیفه نگریسته میشود و برخی از مردم به درست یا غلط تصور میکنند این موضوع در مواردی مثل استخدامهای دولتی ملاک است؛ بنابراین، در پاسخ به پرسش «در انتخابات شرکت میکنید» پاسخ مثبت میدهند ولی این پاسخ صادقانه نیست.
البته اگر این ایراد وارد باشد باید نظرسنجیها در دورههای قبلی هم شاهد خطا باشد در صورتی که چنین نیست. مثلا در دور گذشته در آخرین نظرسنجی، ایسپا پیشبینی کرده بود که مشارکت در انتخابات ۴۲درصد خواهد بود که تازه حدود ۷درصد هم کمتر از آنچه بود، اتفاق افتاد و نه بیشتر.اما پژوهشگر اجتماعی دانشگاه راتگرز، در کانال تلگرامی خود توضیحی داده که ممکن است دریچه جدیدی به روی این دلیل یعنی عدم صداقت پاسخگویان باز کند. او نوشته:
«در انتخاباتهای سابق، اقشار فرودست اغلب در انتخابات مشارکت میکردند. بنابراین دلیلی نداشت که رای خود را هنگام مراجعه پرسشگر کتمان کنند. اما این بار آنها قصد جدی برای مشارکت نداشتند و در نتیجه به دلیل محافظهکاری و نگرانی از تبعات رای ندادن آنها ممکن بود به پرسشگر پاسخ «آری» بدهند اما در عمل پای صندوقهای رای نروند.»
دو: دلیل دومی که پژوهشگران اجتماعی به آن اشاره میکنند نرخ عدمپاسخ به پرسشنامهها است. ایسپا در نخستین نظرسنجی خود که روز ۲۱خرداد نتایج آن را اعلام کرد، گفت: «نرخ پاسخگویی به پرسشنامه حدود ۴۱درصد محاسبه شد و باید در تحلیل یافتههای نظرسنجی به این عدد توجه نمود. یعنی ۵۹درصد از شهروندان در سراسر کشور حاضر نشدند با پرسشگران ایسپا در تکمیل پرسشنامه همکاری کنند.» شاید بتوان این فرضیه را پیش برد که بسیاری از این افراد که در نظرسنجیهای ایسپا شرکت نکردند، همان کسانی بودند که در انتخابات هم شرکت نکردند.
محمدرضا جوادی یگانه، جامعهشناس در این زمینه گفته: «مشکل اصلی نظرسنجیها در پیشبینی نادرست نتایج انتخابات، در ندیدن جامعه دوم بود. نظرسنجیها، آنها را که حاضر به پاسخ دادن به پرسشگری نمیشدند، در محاسبات خود، در نظر نمیگرفتند و هیچ اطلاع و تحلیلی درباره آنها نمیدادند. این گروه از مردم، حدود 40درصد بودند.»
با این حال مهدی رفیعی، پژوهشگر افکارسنجی و رئیس سابق موسسه ایسپا با این موضوع موافق نیست و گفته: «برای کسانی که سالها تجربه این کار را دارند، در نظر گرفتن بیپاسخیها یک امر بدیهی است و طبیعتا تعداد این افراد محاسبه و در فرمول مشارکت در نظر گرفته میشود. در واقع مراکز نظرسنجی با متغیرهای تعدیل کننده سعی میکنند نتایج نمونه را به نتایج جامعه مشابه نمایند. اکثریت قریب به اتفاق مراکز نظرسنجی 4ماه پیش نرخ مشارکت در انتخابات مجلس را بسیار دقیق پیشبینی کرده بودند. به طور طبیعی در آن مقطع هم تعدادی از مردم با پرسشگران همکاری نکردند و از این نظر، تعداد بی پاسخیها نسبت به زمان انتخابات مجلس تغییری نکرده است.»
سه: دلیل سوم، مرددین در انتخاب بودند. یعنی افرادی که میخواستند در انتخابات شرکت کنند ولی نمیدانستند به چه کسی باید رای بدهند. آقای رفیعی که پیش از این در مورد او صحبت کردیم، دلیل خطا در نظرسنجی را این میداند که:
«در همه نظرسنجی های انجام شده جمعیت زیادی بودند که گفته بودند در انتخابات شرکت میکنند اما هنگامی که پرسیده میشد «به چه کسی رای میدهید؟» اسم نامزد مورد نظرشان را نمیگفتند.
در آخرین نظرسنجی انجام شده این رقم به 18/5درصد کل مشارکتکنندگان (حدود ۹درصد واجدان شرایط) رسید. اعلام نتایج انتخابات نشان داد پیشبینی بعضی مراکز نظرسنجی در خصوص رتبهبندی و فاصله کاندیداها و کشیده شدن انتخابات به دور دوم با حضور آقایان پزشکیان و جلیلی درست بوده است. به عبارت دیگر کاهش مشارکت، تغییری در ترکیب آرا ایجاد نکرده است.
این یافته ما را به این نتیجه میرساند که همین افرادی که در انتخاب نامزد مردد بودند، در انتخابات شرکت نکردند. برخی از افراد از ابتدا قصد مشارکت نداشتند و برخی هم احتمالا تا روزهای پایانی قصد شرکت داشتند اما به کاندیدای مناسب نرسیدند... مراکز نظرسنجی تصور میکردند بخشی از این افراد به کاندیداهای موجود رای خواهند داد و بخشی دیگر باطله رای خواهند داد، در صورتی که واقعیت این بوده که این افراد کلا رای ندادهاند.»
چهار: دلیل چهارمی هم که بیان شده سیاسیشدن نظرسنجیهاست. محمد آقاسی، پژوهشگر افکارعمومی در این زمینه گفته: «متاسفانه به خاطر منافع اقتصادی یا دستیابی به فرصتهای قدرت سیاسی، در طی چندسال گذشته چندین مرکز نظرسنجی تاسیس شدهاند.
این مراکز علاوه بر انتفاع مادی، دستیابی یا استمرار حضور در قدرت سیاسی را دنبال میکنند و بیش از آنکه در میدان علم باشند، در میدان سیاست هستند....در واقع، بخشی از کنشگران نظرسنجی در ایران، اینبار بیشتر کنشگری سیاسی داشتند تا کنشگری علمی.» در واقع برخی از کاندیداها از نتیجهگیریهای مراکز نظرسنجی نزدیک به خود برای متقاعد کردن رقیب در جهت کنارهگیری از رقابت و بالابردن وزن سیاسی خود استفاده میکردند.