ردشدگان!
آیا پزشکیان ۹۲ را تکرار خواهد کرد؟
هفت صبح| دیروز مجهول اول از معادله انتخابات هشت تیر معلوم شد و مشخص شد که شورای نگهبان شش کاندیدا یعنی مسعود پزشکیان، مصطفی پورمحمدی، سعید جلیلی، علیرضا زاکانی، امیرحسین قاضیزاده هاشمی و محمد باقر قالیباف را تایید صلاحیت کرده است.
چه کسانی رد صلاحیت شدند؟
افراد شاخصی در این فهرست نیستند. محمود احمدینژاد مثلا. البته انتظارش را داشتیم. او حالا برای سومین دوره متوالی است که ردصلاحیت میشود. علی لاریجانی هم برای دومین دوره متوالی رد شد. آن هم در حالی که در انتخابات قبلی برخی مرجع سخنان رهبری درباره ظلمهایی که در جریان تایید صلاحیتها شد را به ماجرای رد صلاحیت او برمیگرداندند. دو کاندیدای دیگر اصلاحطلبان یعنی عباس آخوندی و اسحاق جهانگیری هم تایید نشدند. در مورد آخوندی ماجرا عجیب نبود ولی جهانگیری به هر حال معاون اول رئیس جمهور بوده و در سال ۱۳۹۶ هم یکی از کاندیداها.
دو کاندیدای جبهه اعتدال هم رد صلاحیت شدند. عبدالناصر همتی و محمد شریعتمداری. همتی در سال ۱۴۰۰ کاندیدا بود و مشخص نیست از آن زمان تا به حال چه کرده که مسبب ردصلاحیتش بوده است. سمتهای محمد شریعتمداری در دفتر رهبری هم به کار او نیامده است و مشخص شد که اعتماد حاکمیت به او نیز سلب شده است. شاید به دلیل نزدیکی به روحانی. از آن طرف در عین شگفتی هیچ یک از سه وزیر دولت نیز تایید نشدند یعنی نه بذرپاش و نه صولت مرتضوی و نه اسماعیلی. نامه اعضای کابینه هم به کار اسماعیلی نیامده است. خارج از این افراد هم ردصلاحیت وحید حقانیان به چشم ناظران جالب توجه آمد.
آیا ممکن است در میان این افراد برخی با مدل
معین– مهرعلیزاده در سال ۱۳۸۴ به انتخابات برگردند؟ مشخص نیست ولی بعید است. به نظر میرسد که آن اتفاق یک بار در تاریخ افتاده و تمام. اما باز هم باید منتظر روزهای آینده ماند.
آیا کسی کنار خواهد رفت؟
خب در میان افرادی که کاندیدا هستند وضعیت به چه ترتیب است. گفتیم که مرحله دوم مصلحتهای سیاسی است. دو نفر این قابلیت را دارند که طبق مصلحت کنار بروند: قاضی زاده هاشمی و پورمحمدی. هر دو شانس کمی دارند و قاضی زاده در انتخابات قبلی متر و معیاری هم به دستش آمده که چقدر رای دارد. از این روست که میشود این حدس را زد که قاضی زاده ممکن است به نفع جلیلی و پورمحمدی به نفع قالیباف کنار بروند و در مقابل سمتهایی چون معاون اول یا وزیر کشور را بگیرند.
رقابت بین چه کسانی است؟
برای ناظران سیاسی مشخص است که انتخابات به مرحله دوم خواهد رفت. در واقع اگر آن طور که برخی نظرسنجیها نشان میدهد مشارکت در انتخابات ۵۵ درصد باشد؛ حدود ۳۳ میلیون در انتخابات شرکت خواهند کرد و به نظر هیچ کدام از این افراد این وزن را ندارند که در مرحله اول رای ۱۷ میلیون نفر را بگیرند.
شانس پزشکیان این است که با توجه به ادبیات مذهبی خود میتواند رای برخی از اصولگراها را بگیرد ولی از آن طرف اگر قرار باشد اصولگراهای سنتی به کسی رای بدهند، مصطفی پورمحمدی هم هست که هم روحانی است و هم در حال حاضر یکی از اعضای ارشد جامعه روحانیت.
پس پزشکیان با پورمحمدی در بخشی از سبد رای مشترک خواهد بود. ولی اگر بدنه اصلاحطلب وارد انتخابات شوند، با توجه به رای ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفری همتی در انتخابات قبل و نیز با توجه به اینکه پزشکیان رای بدنه آذری یا ترک در جامعه را هم خواهد داشت میتوان او را یکی از نامزدهای مرحله دوم دانست.
در میان نامزدهای اصولگرا شانس قالیباف از همه بالاتر است. دست کم با توجه به انتخاباتهای پیشین. دیروز هم ناگهان اعلام شد که یاشار سلطانی، وحید اشتری و رائفیپور به دادستانی احضار شدند. سلطانی برای اجرای حکم روانه زندان هم شد.
وجه مشترک این سه نفر فعالیت افشاگرانه علیه قالیباف در ماههای اخیر بود که البته ادعاهای آنان علیه قالیباف همگی تکذیب هم شده بود. حالا اگر نامزدهای دیگر اصولگرا مثل جلیلی یا زاکانی در مناظرات از این ابزارها برای فشار علیه او استفاده نکنند م مکن است که او به سادگی وارد مرحله دوم شود ولی اگر فضای تخریبی علیه او شدت بگیرد و به خصوص اگر زاکانی وارد جدال با قالیباف شود، ممکن است رای او ریزش پیدا کند و وارد سبد جلیلی شود.
یکی از بدشانسیهای بزرگ جلیلی این است که روی سبد رای خراسانی خود نمیتواند حساب کند چون از شش کاندیدا، سه نفر خراسانی هستند. او و قاضیزاده و قالیباف. البته این برای قالیباف و قاضیزاده نیز یک بدشانسی به حساب میآید و ممکن است قاضیزاده حتی به رای یک میلیونی انتخابات پیش هم نرسد.
چه خواهد شد؟
با توجه به آنچه گفتیم و با این فرض که کسی دیگر به کاندیداها اضافه نخواهد شد میتوان 5 سناریو را برای انتخابات فرض کرد:
سناریوی ۹۲
با ردصلاحیت همه کاندیداهای اصلاحطلب و اعتدالی و اجماع بر سر یک گزینه و با افزایش مشارکت پزشکیان به عنوان کاندیدای اصلاحطلب رای خواهد آورد. (ممکن است با افزایش چشمگیر مشارکت این سناریو به سناریوی ۷۶ و رای بالای پزشکیان هم تبدیل شود).
سناریوی ۹۶ بدون مشارکت بالا
در انتخابات سال ۱۳۹۶ گزینه اصولگرایان یعنی مرحوم رئیسی با اجماعی که صورت گرفت حدود ۱۷ میلیون رای آورد ولی روحانی به مدد مشارکت بالا توانست با رای ۲۳ میلیونی رئیسجمهور شود. حالا اگر اجماع اصولگرایان اتفاق بیفتد (مثلا بر سر قالیباف) ولی مشارکت بالا نرود سناریوی آن انتخابات این بار علیه اصلاحطلبان تکرار خواهد شد و قالیباف رئیسجمهور خواهد شد.
سناریوی ۸۴
در این سناریو با کاهش مشارکت مردمی و نیز با تخریب صورت گرفته علیه نامزد اصولگرای معتدل (قالیباف چون هاشمی) یک اصولگرای رادیکال (جلیلی) با نامزد اصلاحطلب یعنی پزشکیان به مرحله بعد خواهد رفت و جلیلی رئیسجمهور خواهد شد. دو عامل مهم در این سناریو تخریب قالیباف از سوی دیگر اصولگرایان و مشارکت اندک است.
سناریوی ۹۶ با اجماع پس از دور اول
در این سناریو قالیباف در انتخابات از سوی دیگر اصولگرایان تخریب نخواهد شد و با رای اول یا حداکثر دوم به دور دوم خواهد رفت و در آنجا اجماع اصولگرایان را شاهد خواهیم بود و قالیباف به مدد این اجماع و با استفاده از عدم مشارکت بالای اصلاحطلبان بر پزشکیان پیروز خواهد شد و رئیس جمهور خواهد شد.
سناریوی ۱۴۰۰
در این سناریو مشارکت اصلاحطلبان آن قدر پایین خواهد بود که پزشکیان اندکی بیش از همتی رای خواهد آورد و دو کاندیدای اصولگرا مثلا جلیلی و قالیباف به دور دوم خواهند رفت و در این صورت شانس قالیباف بیش از جلیلی خواهد بود.