واردات خودرو یا آزمون صبر مردم؟
حساب وکالتی، پول بلوکه... اما خبری از خودرو نیست؛ کدام منطق پشت این روند قرار دارد؟
هفت صبح| در هفتههای اخیر، با باز شدن سامانه خرید خودروهای وارداتی، بسیاری از مردم برای ثبتنام دست به کار شدهاند اما این فرآیند، به جای ایجاد شفافیت و رضایت، بیشتر شبیه یک ماجرای پیچیده و ناراحتکننده شده است. ماجرا از آنجا شروع شد که مسئولان اعلام کردند مردم باید حساب بانکی خود را وکالتی کرده و مبلغ مشخصی را به عنوان ودیعه در حسابهایشان بلوکه کنند اما نکته عجیب ماجرا این است که هنوز نه مشخصات خودروها به طور دقیق اعلام شده، نه قیمت نهایی آنها روشن است و نه حتی تضمینی وجود دارد که خودروها بهموقع تحویل داده شوند. سوال اصلی اینجاست: چرا باید مردم در سامانهای ثبتنام کنند که هیچ اطلاعات شفافی ارائه نمیدهد؟
شفافیت؛ حلقه گمشده اعتماد
یکی از اساسیترین اصول در هر فرایند اقتصادی شفافیت است. شفافیت به مردم این امکان را میدهد که با اطلاعات کامل تصمیم بگیرند. در این موضوع خاص، از مردم خواسته شده مبالغ قابل توجهی را در حسابهایشان قفل کنند اما در عین حال حتی لیستی از خودروهای وارداتی، ویژگیها و امکانات آنها، یا حتی دامنه قیمتی مشخصی ارائه نشده است. عدم شفافیت در این فرآیند چند سوال جدی را ایجاد میکند:
1/ چرا باید مردم پول خود را بلوکه کنند بدون آنکه بدانند چه چیزی در انتظارشان است؟
2/ آیا این حرکت تنها برای ارزیابی تقاضای بازار است، یا واقعا اهداف دیگری پشت پرده دارد؟
3/اگر مشخصات خودروها هنوز نهایی نشده، چرا سامانهای برای ثبتنام ایجاد شده است؟
این نوع سیاستگذاریها نشان میدهد که یا مسئولان در حال آزمون و خطا هستند یا اولویتهای دیگری به جز رضایت عمومی در دستور کار قرار گرفته است.
پول مردم در بازی انتظار
بلوکه کردن پول در حسابهای بانکی، آن هم برای مدت نامعلوم، به نوعی نشان از سوءاستفاده از اعتماد عمومی دارد. وقتی پول در حسابی بلوکه میشود، عملاً دسترسی مردم به سرمایههایشان محدود شده و این موضوع میتواند مشکلاتی برای زندگی روزمره یا برنامهریزیهای اقتصادی آنها ایجاد کند.از طرف دیگر، این پولها در عمل در اختیار بانکها قرار میگیرد.
بانکها میتوانند از این سرمایههای کلان بلوکهشده استفاده و از آن بهرهبرداری کنند، در حالی که صاحبان اصلی این پولها در نوعی بلاتکلیفی قرار دارند اما سوال مهمتر این است که آیا این روند با اهداف اقتصادی سالم تطابق دارد؟ آیا بلوکه کردن پول مردم قبل از روشن شدن شرایط کالاهای ارائهشده به لحاظ قانونی و اخلاقی درست است؟ چنین اقداماتی بیشتر شبیه یک بازی است که مردم در آن همیشه بازندهاند.
چرا سامانه خرید؟
سامانههایی که برای خرید کالا یا خدمات راهاندازی میشوند، در حالت عادی باید مزیتهایی مثل سهولت دسترسی، شفافیت و عدالت در توزیع را برای مردم فراهم کنند. اما در اینجا به نظر میرسد که سامانه بیشتر به ابزاری برای مدیریت انتظارات تبدیل شده است.در گذشته نیز تجربه مشابهی را در طرحهای فروش خودرو شاهد بودیم.
سامانهها در ابتدا با وعدههای جذاب راهاندازی میشوند، اما در نهایت یا با تاخیرهای طولانی مواجهاند یا نتیجه نهایی چندان رضایتبخش نیست. سامانه خرید خودروهای وارداتی نیز فعلاً در مسیر مشابهی قرار گرفته است.اگر هدف از این سامانه، ایجاد عدالت در توزیع خودروهاست، چرا شفافیت لازم درباره شرایط ارائه نمیشود؟ اگر هدف صرفاً مدیریت نقدینگی است، چرا این موضوع بهصورت رسمی اعلام نمیشود؟ این ابهامها باعث شده که سامانه به جای ابزاری برای خدمت به مردم، به ابزاری برای آزمون صبر آنها تبدیل شود.
مسئولان چه پاسخی دارند؟
در برابر این وضعیت، انتظار میرود مسئولان پاسخهای شفافی ارائه دهند. اما تا کنون بیشتر توضیحات آنها یا کلی بوده یا توجیهگرانه. مثلاً گفته میشود که این فرآیند برای سنجش تقاضای واقعی بازار است یا قیمتها به زودی مشخص خواهند شد. اما این توضیحات نه تنها قانعکننده نیست، بلکه به ابهامات موجود دامن میزند.مسئولان باید بپذیرند که اعتماد مردم سرمایهای بیبدیل است و نمیتوان با سیاستهای مبهم و ناهماهنگ آن را به خطر انداخت. بهتر است هرچه زودتر اطلاعات کامل و دقیق درباره خودروها، شرایط فروش، زمان تحویل و سایر جزئیات اعلام شود.
راهحل چیست؟
برای جلوگیری از تکرار چنین چالشهایی در آینده، لازم است چند اصل اساسی در فرآیندهای مشابه رعایت شود:
-شفافیت کامل: پیش از هر اقدام، اطلاعات دقیق درباره کالا یا خدمت ارائه شود.
-عدم بلوکه کردن پول: مردم نباید تا زمان نهایی شدن شرایط و عقد قرارداد مجبور به بلوکه کردن سرمایه خود شوند.
-تعهد به زمانبندی: تمامی مراحل باید زمانبندی دقیقی داشته باشند و این زمانبندی بهصورت عمومی اعلام شود.
- پاسخگویی شفاف: مسئولان باید در قبال سیاستهای خود پاسخگو باشند و از مبهمگویی پرهیز کنند.
سامانه خرید خودروهای وارداتی در شرایط فعلی بیشتر به یک آزمون برای تحمل و صبر مردم شبیه است تا اقدامی برای رفع نیازهای واقعی آنها. اگر مسئولان قصد دارند این فرآیند را به نتیجهای موفق برسانند، باید هر چه سریعتر شفافیت و پاسخگویی را در اولویت قرار دهند. در غیر این صورت، این تجربه نیز به خاطرهای ناخوشایند در ذهن مردم تبدیل خواهد شد.