قرعهکشی خودروهای وارداتی؛ عادلانه یا بازی با شانس مردم؟
۵۲ هزار نفر، هشت هزار خودرو: صف انتظار یا صف ناامیدی؟
هفت صبح| دیروز خبر قرعهکشی برای تخصیص ۸ هزار خودروی وارداتی در میان ۵۲ هزار متقاضی، مانند بمب خبری در میان مردم منفجر شد. این تعداد زیاد متقاضی و تعداد محدود خودرو، بحثهای بسیاری درباره عدالت این فرآیند و کارآمدی سامانه تخصیص خودرو ایجاد کرده است. پرسش اصلی این است: آیا قرعهکشی برای تخصیص خودروی وارداتی، روشی منطقی و عادلانه است؟ یاتنها شکلی از بختآزمایی رسمی برای کنترل بحران کمبود عرضه خودرو در بازار است؟
سامانهای برای مدیریت یا تکرار مشکلات؟
ایجاد سامانهای برای ثبتنام و تخصیص خودروهای وارداتی به نظر میرسد با هدف نظمدهی و شفافیت صورت گرفته است. این ایده در ابتدا جذاب است: هر کسی شانس برابری برای ثبتنام و شرکت در فرآیند قرعهکشی دارد. اما وقتی به عمق ماجرا نگاه میکنیم، چند پرسش جدی مطرح میشود:
۱. چرا قرعهکشی؟ چرا اولویتبندی نه؟
سیستم قرعهکشی در ذات خود تصادفی است. این بدان معناست که ممکن است فردی با نیاز واقعی به خودرو و شرایط اضطراری، در این فرآیند ناکام بماند و در مقابل فردی که تنها به قصد سودجویی ثبتنام کرده، برنده شود. در حالی که اولویتبندی متقاضیان بر اساس شرایط اقتصادی، نیاز واقعی یا میزان دارایی میتوانست عدالت بیشتری به همراه داشته باشد.
۲. شفافیت سامانه کجاست؟
یکی از انتقادهای اساسی به سامانههای قرعهکشی در ایران، نبود شفافیت در فرآیندهاست. چگونه میتوان اطمینان یافت که همه ۵۲ هزار متقاضی بهدرستی ثبت شدهاند و قرعهکشی بهصورت کاملاً عادلانه و بدون دخالت انجام میشود؟ آیا قرار است مانند موارد پیشین، شبهاتی درباره نحوه مدیریت سامانه و نتایج آن به وجود بیاید؟
۳. آیا این روش، تقاضا را مدیریت میکند؟
با توجه به محدودیت عرضه خودروهای وارداتی، مشخص است که چنین روشی نمیتواند تقاضا را کاهش دهد، بلکه صرفاً صف انتظار طولانیتری ایجاد میکند. این در حالی است که سامانههای مشابه در گذشته نتوانستهاند فشار تقاضا در بازار را کنترل کنند و نتیجه این وضعیت تنها افزایش قیمتها در بازار آزاد بوده است.
پشت پرده صف ۵۲ هزار نفری چیست؟
چرا این تعداد زیاد برای خرید خودروهای وارداتی صف بستهاند؟ دلیل اصلی را باید در چند عامل کلیدی جستجو کرد:
-جذابیت خودروهای وارداتی: با توجه به کیفیت پایین برخی خودروهای داخلی و قیمتهای نجومی آنها، مردم به خودروهای وارداتی بهعنوان گزینهای باکیفیتتر و منطقیتر نگاه میکنند.
-امکان فروش سودآور در بازار آزاد: حتی اگر متقاضی نیازی به خودرو نداشته باشد، شرکت در قرعهکشی بهنوعی سرمایهگذاری با بازده تضمینشده به نظر میرسد. برنده شدن در قرعهکشی و فروش خودرو در بازار آزاد میتواند سود کلانی به همراه داشته باشد.
-بیاعتمادی به روند تولید داخلی: کمبود اعتماد عمومی به شرکتهای داخلی و عدم پیشرفت قابلتوجه در کیفیت و قیمت خودروهای تولید داخل، باعث شده است که مردم به خودروهای وارداتی گرایش بیشتری پیدا کنند.
عدالت در صفکشی؛ راهحل چیست؟
قرعهکشی در نگاه اول عادلانه به نظر میرسد، زیرا همه شانس مساوی دارند. اما عدالت واقعی، به معنای توزیع منصفانه منابع بر اساس نیازها و شرایط افراد است، نه تساوی در شانس. اگر قرار است فرآیند ثبتنام به عدالت نزدیکتر باشد، شاید بهتر باشد:
-اولویتبندی براساس نیازها: افراد با درآمد پایینتر، خانوادههایی که خودرویی ندارند یا افراد دارای شرایط اضطراری (مانند مشکلات پزشکی) باید اولویت بیشتری در خرید داشته باشند.
-حذف سوداگران از فرآیند: با اعمال قوانین محدودکننده برای جلوگیری از فروش خودروهای وارداتی در بازار آزاد، میتوان تا حدی انگیزه سودجویان را کاهش داد.
-شفافسازی فرآیندها: سامانه باید اطلاعات کامل و دقیقی از فرآیند قرعهکشی، تعداد شرکتکنندگان واقعی و شرایط آنها ارائه دهد.
قرعهکشی یا مدیریت بهتر بازار؟
مشکل اصلی در این فرآیند، نبود سیاستگذاری مناسب برای مدیریت بازار خودرو است. وقتی تولید داخلی توان پاسخگویی به تقاضا را ندارد و واردات نیز محدود و پر از موانع است، مردم ناچار به سمت روشهایی چون قرعهکشی هجوم میآورند. این وضعیت، تنها یک مسکن موقت برای بحران بازار خودرو است.
در نهایت، اگر سیاستگذاران به دنبال کنترل واقعی بازار هستند، باید به جای قرعهکشی و مدیریت موقت تقاضا، بر افزایش عرضه (چه داخلی و چه وارداتی) تمرکز کنند. حل مشکل بازار خودرو، نیازمند تصمیمهای جسورانه و نگاه بلندمدت است، نه بختآزماییهایی که تنها نارضایتی مردم را بیشتر میکند.
آیا وقت آن نرسیده است که به جای صفهای بیپایان قرعهکشی، راهحلی واقعی برای بحران خودرو بیابیم؟