جنایت در پاتوق معتادان | درگیری ساقیان مواد مخدر رنگ خون گرفت

متهم وارد کردن ضربات مرگبار را گردن نگرفت
هفت صبح، زهرا بهزادی| هشت ماه قبل در محله مالک ملارد جایی در پاتوق خرید و فروش و همچنین مصرف مواد مخدر مرد جوان افغان به نام یاور با ضربات متعدد چاقو از پا در آمد.به این ترتیب رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد و تحقیقات ماموران پلیس برای رازگشایی از ماجرا کلید خورد.
در اولین بررسیها افرادی که در لحظه وقوع جنایت در محل حادثه حضور داشتند هدف تحقیقات جنایی قرار گرفتند و اعلام کردند که یاور با فردی به نام صابر که چند بار به پاتوق رفت و آمد داشت درگیر شده و در جریان درگیری صابر او را با اصابت ضربات متعدد چاقو کشته بود. با توجه به اظهارات شاهدان ماجرا صابر به عنوان تنها مظنون پرونده تحت تعقیب قرار گرفت و دو ماه بعد از وقوع جنایت در مخفیگاه خود دستگیر شد. متهم بازسازی صحنه قتل را انجام داد و با طی روال قانونی در پرونده و صدور کیفرخواست رسیدگی به اتهام متهم در شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان تهران انجام شد.
در دادگاه
در ابتدای جلسه رسیدگی مادر یاور به عنوان تنها ولی دم پرونده در جایگاه حاضر شد و گفت:«من اولین بار است که به مراجع قضایی میآیم و تا به حال پای من و خانوادهام به این اماکن باز نشده بود.اما این آقا باعث شد تجربههای خیلی تلخ و غمانگیزی در زندگی من رقم بخورد.چون او پسر من را با وارد کردن شش ضربه چاقو کشت و ضربهها را به قلب و ریه و کلیه او زده بود که نشان میداد قصد کشتن پسر من را داشته است.
اما دلیل این کار او را نمیدانم.» ولی دم در ادامه گفت:«بعد از اینکه یاور کشته شد، پسر کوچکم حال خیلی بدی داشت و به خاطر فوت برادرش خیلی بیقراری میکرد تا اینکه یک روز به محل قتل برادرش رفت و در آنجا به خاطر ناراحتی خیلی زیاد سکته مغزی کرده و به کام مرگ فرو رفت. چند سال قبل از قتل پسرم نیز شوهرم فوت کرده بود و حالا من ماندهام با یک دختر نوجوان که زندگی برایمان خیلی سخت میگذرد.
برای همین من به هیچ وجه از خون یاور نمیگذرم و تنها خواسته من قصاص است چون این متهم تمام زندگی من را نابود کرد و من و دخترم را بیکس و بیپناه کرد.» سپس نوبت به متهم رسید که برای دفاع از خود پای میز محاکمه رفت.متهم گفت:«من وارد کردن شش ضربه چاقو به یاور را قبول ندارم چون فقط یک ضربه به او زده بودم.آن یک ضربه را با چاقوی خودش به پهلوی چپ او وارد کردم و از فاصله یک متری ضربه را زدم.در واقع چاقوی خودش را به سمت او پرتاب کردم.»
متهم ادامه داد:«من مواد فروش بودم و روز حادثه برای فروش تریاک و هرویین به پاتوق رفته بودم.همان موقع یاور جلوی من را گرفت و گفت تو حق نداری اینجا مواد بفروشی چون اینجا پاتوق من است و بابت آن ماهیانه 15 میلیون تومان پول میدهم.من تا آن لحظه به دو نفر مواد مخدر فروخته بودم و وقتی یاور فهمید که این کار را کردم،به من فحاشی کرد و فحشهای ناموسی خیلی رکیکی حواله من کرد.
وقتی به خواهرم که شش ماه قبل فوت کرده بود فحش داد دیگر مغزم داغ کرد و با او درگیر شدم.یکدفعه یاور یک شال کردی دور گردن من انداخت و گفت همین جا مثل بز تو را خفه میکنم تا بدون خونریزی کشته شوی.من میخواستم فرار کنم که یاور روی من چاقو کشید.او با مشت ضربه محکمی به پیشانی من زد که چشمانم سیاهی رفت و بعد با پشت قمه به پیشانیام کوبید.یک ضربه خیلی محکم هم به بینیام زد که گوشت دماغم کنده شد.به خاطر همین ضربات من روی گلگیر یک ماشین افتادم و وقتی خودم را بلند کردم به او یک پشت پا زدم که زمین خورد و چاقویی که دستش بود روی زمین افتاد.
من سریع چاقو را برداشتم و به سمت او پرتاب کردم که به پهلویش برخورد کرد.اما بعد فورا از آنجا فرار کردم.چون یاور آدم خیلی خطرناکی بود و میترسیدم من را بکشد.او همیشه از معتادان لباس و انگشتر و وسایل دیگر میگرفت بعد به آنها میگفت اگر بخواهید اینها را از من پس بگیرید شما را میکشم.وقتی من و یاور دعوایمان شد هشت، نه نفر از معتادان دور ما جمع شده بودند و وقتی از آنجا فرار کردم آنها هنوز اطراف یاور بودند.
شاید آنها ضربات کشنده را به یاور وارد کردند چون به خاطر خفتگیریهای یاور از او خیلی کینه به دل داشتند.»متهم ادامه داد:«من با یاور پدرکشتگی نداشتم و حتی نمیدانستم او افغان است. او اسم خودش را عوض کرده بود و به کسی نمیگفت افغان است. اگر به من حمله نمیکرد این اتفاق نمیافتاد.» قاضی خطاب به متهم گفت:«از کاری که کردی پشیمان نیستی؟»
متهم گفت:«من کاری نکردم که پشیمان باشم.اگر ضربه چاقوی من باعث مرگ یاور شده به خاطر همان یک ضربه من را مجازات کنید اما الان هشت ماه است در زندانم و بچههای من سرگردان هستند. مادرشان مدتی قبل فوت کرده و بعد از آن خواهرم که مراقب آنها بود نیز فوت کرد.مادر مقتول من را نفرین میکند و میگوید امیدوارم بچههای خودت هم همینطور کشته شوند.
اگر بچههای من اینطور خفتگیر شوند و باعث سلب آسایش دیگران شوند من راضیام که کشته شوند.» دراین قسمت از محاکمه وکیل متهم در دفاع از او گفت:«ضربه وارد شده از سوی موکل من نوعا کشنده نبوده و ضربات کشنده گزارش شده از سوی پزشکی قانونی ضرباتی است که موکل من منکر وارد کردن آنها بر کالبد مقتول است که هیچ شواهد و ادله محکمی که نشان دهد این ضربات را موکل من وارد کرده وجود ندارد.»
مادر یاور در آخر گفت:«متهم در بازسازی صحنه قتل نشان داد که چطور هر شش ضربه را وارد کرده است و من خودم در محل بازسازی حاضر بودم.وقتی او تعریف میکرد که چطور فرزندم را کشته اینقدر منقلب شدم و گریه کردم که همه به حال من دلسوزی میکردند.
او حتی در آگاهی هم وارد کردن شش ضربه کشنده را قبول کرد اما حالا متهم حرف خودش را عوض کرده و میگوید فقط یک ضربه زده است که من حرفهایش را قبول ندارم.» مادر مقتول ادامه داد:«فرزند من خلافکار نبود و در کار چاپ روی لباس فعالیت میکرد.نمیدانم آن روز چرا به پاتوق رفته بود و پسر کوچکم هم برای اینکه در آن محل برادرش را از دست داده بود دوباره آنجا رفت که در جریان سکته مغزی فوت کرد.»
قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات طرفین برای صدور رای وارد شور شدند.