از چت کردن با خواهر رفیق تا چوبه دار| درگیری ناموسی دو رفیق منجر به قتل یکی از آنها شد

هفت صبح| پسرجوان که در درگیری با دوستش به خاطر چت کردن با خواهر او، مرتکب قتل دوست خود شد با حکم قضایی به قصاص محکوم شد.رسیدگی به این پرونده از شامگاه ششم اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۱  به دنبال وقوع درگیری دو جوان در بوستانی در ورامین آغاز شد. در آن درگیری پسر ۱۸ ساله‌ای به نام سعید از ناحیه سینه چاقو خورده و زخمی شده بود که به بیمارستان منتقل شد. اما ساعتی بعد  به خاطر شدت خونریزی جان سپرد.

روز حادثه زمانی که رهگذران با پیکر غرق در خون سعید که صبح اول وقت وسط پارک افتاده بود روبه‌رو شدند بلافاصله اورژانس را خبر کردند و امدادگران اورژانس فرد مجروح را به بیمارستان منتقل کردند.  اقدامات درمانی به سرعت برای نجات جان پسر جوان آغاز شد اما به‌رغم تلاش کادر درمان به دلیل شدت جراحات وارد شده این فرد جان خود را از دست داد.

با توجه به اینکه مشاهدات ابتدایی حکایت از این داشت که این جوان با اصابت ضربه چاقو جان خود را از دست داده است رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد و تیم جنایی با حضور در سردخانه بیمارستان و بالای سر جسد تحقیقات خود را برای رازگشایی از ماجرا کلید زدند.
 

با وقوع جنایت خونین ماموران به بررسی پرداختند و در نخستین گام از تحقیقات دریافتند صبح روز حادثه سعید با یکی از دوستان صمیمی خود قرار ملاقات داشته است.این دو نفر چند بار با همدیگر تماس گرفته بودند و در نهایت درست در همان محلی که پیکر غرق در خون سعید پیدا شد با همدیگر قرار ملاقات گذاشته بودند.

به این ترتیب فرضیه قتل سعید در درگیری با دوست ۲۸ ساله‌اش به نام نعیم رقم خورد و نوک پیکان اتهام به سمت نعیم که اولین مظنون پرونده بود چرخیده شد.در همین حال جسد با دستور بازپرس جنایی به سردخانه پزشکی قانونی منتقل شد تا معاینات و آزمایش‌های لازم روی جسد انجام شد.

اعتراف به قتل

در حالی که بررسی‌ها نشان می‌داد این قتل هولناک یک مظنون بیشتر ندارد، به این ترتیب ماموران جنایی در اولین قدم از تحقیقات خود به ردیابی نعیم پرداختند و با اطلاعاتی که از او در دست داشتند سرانجام توانستند رد او را پیدا کرده و متهم را فورا در مخفیگاهش بازداشت کردند.

 نعیم در همان برخورد ابتدایی با ماموران پرده از راز جنایت برداشت و لب به اعتراف گشود.بعد از اینکه متهم به قتل دوستش اعتراف کرد طی روال قانونی پرونده آغاز شد و بعد از انجام مراحل قانونی متهم به بازسازی صحنه جرم پرداخت .بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به مرجع قضایی ذی صلاح ارسال شد و متهم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران روبه روی قضات ایستاد.

در دادگاه چه گذشت؟

در ابتدای جلسه رسیدگی کیفرخواست صادر شده از دادسرا که بر اساس آن نعیم متهم به مباشرت در قتل عمدی شناخته شده بود ارائه شد.سپس اولیای دم در طرح شکایت خود برای متهم تقاضای قصاص کردند.در مرحله بعدی از رسیدگی نوبت به متهم رسید که دفاعیات خود را مطرح کند.

متهم در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من و سعید با هم دوست بودیم و او را از سال‌ها قبل می‌شناختم. من به همراه سعید و خواهر و برادرش از افغانستان به ایران آمده بودیم و می‌خواستیم  به ترکیه برویم. به همین خاطر به یک قاچاق بر انسان مقداری پول دادیم تا ما را قاچاقی به استانبول ببرد. اما قاچاقچی انسان  پول‌های ما را خورد و ناپدید شد.

متهم ادامه داد: ما به مرز ترکیه رفته بودیم اما پلیس ما را گرفت. برادر سعید توانست از مرز فرار کند و به ترکیه برود. اما من و سعید و خواهرش به ایران برگشتیم. بعد از این ماجرا  اختلاف‌های من و سعید شروع شد. او اصرار داشت پولی را که به قاچاق بر داده است به او برگردانم.

اما  من اصلاً مرد قاچاقچی انسان را نمی‌شناختم.او پول مرا هم خورده بود و من نشانی از او نداشتم.سعید حرف من را قبول نداشت و می‌گفت تو او را به ما معرفی کرده‌ای و حالا هم مسئول پول‌های ما هستی.همین باعث شده بود که بین ما اختلاف و کدورت پیش بیاید و بارها به خاطر پولی که خرج شده بود با هم بحث و دعوا کرده بودیم.

 متهم ادامه داد: موضوع دیگری که موجب شده بود سعید از من کینه به دل بگیرد این بود که به تازگی متوجه شده بود با خواهرش در فضای مجازی چت کرده‌ام. من به او گفتم از وقتی که با هم به مرز ترکیه رفتیم چند بار برای خواهرش پیغام فرستاده بودم. اما نظر بدی به او نداشتم.

اما او سر این موضوع از من ناراحت بود و می‌گفت من به او خیانت کرده‌ام.  به همین خاطر آخرین بار با من تماس گرفت و از من خواست تا به پارک بروم و با هم صحبت و تکلیفمان را روشن کنیم. من سر قرار رفتم اما او به محض روبه‌رو شدن با من  به رویم چاقو کشید. ما با هم گلاویز شده بودیم و او چاقو در دستش بود که وقتی روی زمین غلت زد چاقوی خودش ناخواسته با سینه‌اش برخورد کرد. 

متهم ادامه داد: باور کنید من ضربه‌ای به او نزدم و اتهام قتل عمدی را قبول ندارم .من فقط با او گلاویز شده بودم.زمانی که متهم چنین ادعایی در دادگاه مطرح کرد، مادر قربانی از جایگاه خود برخاست و با کسب اجازه از دادگاه گفت‌: پسرم هیچ چاقویی همراه نداشته است. 

نعیم او را کشته و حالا به دروغ مدعی است چاقوی پسرم ناخواسته با قلب او برخورد کرده است. من از خون پسرم گذشت نمی‌کنم و برای نعیم قصاص می‌خواهم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده و گزارش پزشکی قانونی نعیم را به قصاص محکوم کردند.
 

حکم صادر شده بعد از اینکه در دیوانعالی تائید شود به مرحله اجرا درمی‌آید.