کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۶۴۴۹۵
تاریخ خبر:

قتل برای پولدار شدن

قتل برای پولدار شدن

سه متهم نوجوان در تشریح جنایت هولناک خود گناه را گردن یکدیگر انداختند

هفت صبح|   یک سال قبل زن جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی تهران خبر از ناپدید شدن ناگهانی همسر خود و همچنین برادر همسرش داد. این زن در اظهارات ابتدایی خود به ماموران گفت:«من و همسرم به نام مهران در خانه‌مان بودیم که برادرشوهرم به نام مهرداد با شوهر من تماس گرفت و از او کمک خواست. برادرشوهرم در تماس کوتاه خود سراسیمه و مضطرب به شوهرم گفت که چند سارق به گاراژ او واقع در شهریار حمله کرده‌اند.همسر من هم بی‌درنگ به کمک برادر خود رفت. اما بعد از آن هر چه با شوهرم تماس گرفتم پاسخی نداد و حالا هر دو برادر هم‌زمان ناپدید شده‌اند.»

 

با طرح این گزارش از سوی همسر مهران اقدامات کارآگاهان پلیس آگاهی برای یافتن ردی از دو برادر کلید خورد.وقتی ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند متوجه یک چاه در گاراژی شدند که مهرداد و مهران در آن کار می‌کردند.در حالی که شواهد حاکی از آن بود که دو برادر از گاراژ خارج نشده‌اند، ‌احتمال پرتاب آنها به درون چاه قوت گرفت. به این ترتیب افراد متخصص با ابزار تخصصی به درون چاه رفته و با اجساد دو برادر روبه‌رو شدند.

 

 کشف جسد دو برادر

به این ترتیب رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد و تیم جنایی به همراه تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران در محل کشف اجساد حاضر شدند.اولین بررسی‌های تیم تشخیص هویت حکایت از این داشت که دو برادر با ضربات قمه مورد جراحت‌های شدید قرار گرفته و جان باخته‌اند.

 

همچنین مشخص بود ماشین وانت بار دو برادر به همراه یک دستگاه بزرگ جوش و آهن‌های اسقاطی از گاراژ سرقت شده است.با تحقیقات انجام شده و ردیابی‌هایی که پلیس از طریق دوربین‌های مداربسته و ماشین سرقتی انجام داد رد سه سارقی که وارد گاراژ شده بودند گرفته و آنها بازداشت شدند. 

 

ماموران متوجه شدند عاملان قتل و سرقت سه نوجوان 18 ساله به نام‌های میثم، آرمان و سامان هستند که با هم دوست بودند. سه متهم بعد از بازداشت به قتل اعتراف کردند و گفتند که با مشارکت هم مرتکب قتل شده‌اند. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای هر سه متهم، پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. 

 

در دادگاه

در جلسه رسیدگی بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهمان خوانده شد اولیای دم مهرداد و مهران در جایگاه حاضر شده و خواستار صدور حکم قصاص شدند. در ادامه میثم متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت. او که آثار جراحت‌های عمیق روی سرش مشهود بود و معلوم بود پیش از این حادثه درگیری‌های زیادی داشته است اتهام قتل را قبول نکرد و گفت: من مهران را نکشتم و اتهام را قبول ندارم. البته چند ضربه به او زدم. 

 

میثم در توضیح کاری که کرده بود گفت: من می‌خواستم ماشین بخرم و پول نداشتم، بچه یافت‌آباد بودم و خانواده‌ام دارایی چندانی ندارند، یک روز سامان که از دوستانم است گفت در شهریار گاراژی را می‌شناسد که می‌توانیم از آن سرقت کنیم و پول به دست بیاوریم. گفت تو می‌توانی به آرزویت که خرید ماشین است برسی و ما هم پولدار می‌شویم. قرار شد من و سامان و آرمان به سرقت برویم.

 

گاراژی که آدرسش را داده بود نزدیک گاراژ دایی سامان بود. شب حادثه وارد گاراژ شدیم. یک نفر در اتاقک نگهبانی بود که  متوجه ما نشد. داشت مواد می‌کشید. بعدها فهمیدم اسمش مهرداد است. ما به سمت آهن قراضه‌ها رفتیم و داشتیم آنها را بار می‌زدیم که مهرداد متوجه ما شد و از اتاقک بیرون آمد. او یکدفعه فریاد زد دزد دزد! ما برای اینکه او را ساکت کنیم به سمتش حمله کردیم. او را داخل اتاق انداختیم و دست و پایش را بستیم و دوباره به سمت آهن قراضه‌ها رفتیم. در اتاقک باز بود. سامان متوجه شد مهرداد دستش را باز کرده و با کسی تلفنی صحبت می‌کند.

 

متوجه شدیم او به برادرش خبر داده که داخل گاراژ دزد آمده است. دوباره وارد اتاقک شدیم. خیلی ترسیده بود تلفنش را خرد کرد و گفت دیگر زنگ نمی‌زند. با این حال ما دوباره دست و پایش را بستیم. می‌دانستیم کسی وارد گاراژ خواهد شد برای همین پشت اتاقک قایم شدیم.

 

چند دقیقه بعد مهران وارد گاراژ شد و به سمت اتاقک رفت، وضعیت برادرش را که دید عصبی شد، آرمان با قمه به سمتش حمله کرد و یک ضربه قمه به گردنش زد. خون از همه جا بیرون پاشید. من هم چند ضربه با قمه به دست و پایش زدم. بعد به سمت مهرداد رفتیم. آرمان مهرداد را هم زد و او را هم کشت. چاره‌ای نبود باید از دست‌شان خلاص می‌شدیم. 

 

متهم گفت: من برای جمع کردن آهن قراضه‌ها رفتم و سامان و آرمان هم اجساد را به سمت چاه کشیدند و بردند، کارت بانکی مقتولان را برداشتیم و هرچه پول داخل آن بود با یک دستگاه پز که همراه سامان بود کشیدیم. بعد آهن‌ها را بار زدیم و با ماشین مقتولان فرار کردیم. میثم درباره اینکه نقش سامان و آرمان در این قتل‌ها چه بوده گفت: سامان هیچ نقشی نداشت، البته او هم قمه داشت اما دو برادر را آرمان کشت. من هم نکشتم.

 

قاضی پرسید اگر تو در قتل‌ها شریک نبودی چرا خودت حالا می‌گویی به دست و پای یکی از آنها ضربه زدی؟ مگر نمی‌گویی خون از گردنش جاری شد؟ اگر اینطور باشد دیگر فرد قدرتی ندارد که بخواهد کاری بکند پس چرا تو باید به دست و پایش ضربه می‌زدی؟ آیا دلیل این کارت مقاومت دو برادر و وارد کردن ضربات برای مرگ نبوده است؟

 

متهم گفت: نه من به این دلیل این کار را نکردم من از ترسم زدم که او از جایش بلند نشود. میثم درباره اتهامات دیگرش که شرب خمر و سرقت و جنایت بر میت بود، گفت: همانطور که گفتم من جنایتی بر میت نکردم چون هر دو جسد را سامان و آرمان به چاه انداختند اما قبول دارم مشروب خوردم و سرقت کردم. چند ساعت قبل از سرقت من و سامان مشروب خوردیم و آرمان هم مواد زد، ظهرش شیشه کشید و شب قبل از رفتن هم تریاک کشید. می‌خواستیم بالا باشیم که بتوانیم سرقت کنیم. 

 

وقتی نوبت به آرمان رسید او هم اتهام را متوجه سامان و میثم کرد و گفت: من در قتل‌ها نقشی نداشتم. میثم و سامان این کار را کردند. سپس وکلای متهمان یک به یک در جایگاه قرار گرفتند و دفاعیات خود را مطرح کردند. با پایان جلسه دادگاه قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند.

 

کدخبر: ۵۶۴۴۹۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر