کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۳۴۶۹
تاریخ خبر:

کری‌خوانی خونین در بوستان ولایت

کری‌خوانی خونین در بوستان ولایت

متهم به قتل جوان 18ساله در اولین جلسه بازجویی گفت درگیری خونین فقط به‌خاطر چشم در ‌چشم شدن رخ داد

روزنامه هفت صبح، فاطمه شیخ علیزاده| غروب روز شنبه 14 بهمن ماه امسال جوان 18ساله افغان در یکی از بیمارستان‌های جنوب شهر تهران جان خود را از دست داد.این جوان از دو روز قبل در بیمارستان بستری شده و به دلیل جراحت عمیقی که بر اثر اصابت ضربه چاقو در بدنش ایجاد شده بود توسط تیم پزشکی تحت معالجه و درمان قرار گرفت اما به دلیل شدت ضربه وارد شده و عمق زیاد جراحت ایجاد شده در نهایت کادر درمان موفق به نجات جان این جوان نشده و او به کام مرگ فرو رفت.
 

به این ترتیب رسیدگی به موضوع با اعلام گزارش ازسوی کادر درمان در دستور کار محمدمهدی براعه، بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت.بلافاصله تیم جنایی به همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران و همچنین تیم تشخیص هویت در سردخانه بیمارستان بالای سر جسد حاضر شده و تحقیقات خود را برای رازگشایی از جنایت آغاز کردند.

 

در حالی که جسد با دستور بازپرس جنایی برای انجام آزمایشات و معاینات لازم به سردخانه پزشکی قانونی منتقل شد، در نخستین گام از تحقیقات جنایی مشخص شد که این جوان توسط یک جوان دیگر به بیمارستان منتقل شده بود که دستور احضار او توسط بازپرس پرونده صادر شد و این فرد تحت تحقیقات قرار گرفت.

 

مرد جوان که دو روز قبل مقتول را به بیمارستان رسانده بود هنگام مواجهه با ماموران جنایی در تشریح جزئیات ماجرا گفت:« دو شب قبل در ساعات ابتدایی شب با یکی از دوستانم در حال قدم زدن در بوستان ولایت بودیم.

 

همان موقع مقتول هم در حال عبور از کنار پارک بود که یکدفعه چهار جوان سوار بر دو موتورسیکلت به او حمله کرده و گوشی تلفن همراهش را گرفتند. مقتول می‌خواست در برابر آنها مقاومت کند اما آنها چهارنفری او را زیر باد مشت و لگد گرفته و در همین حین دیدیم که یکی از مهاجمان روی پسر جوان چاقو کشید.»

 

این شاهد در ادامه گفت:« من و دوستم به سرعت سمت آن جوان دویدیم و می‌خواستیم کمکش کنیم. موتورسواران با دیدن ما کمی عقب‌تر رفتند و ما گوشی پسر جوان را از آنها گرفتیم و سپس آنها پا به فرار گذاشتند.

 

در حالی که داشتند با موتور از ما دور می‌شدند من شماره پلاک موتورسیکلت یکی از آنها را یادداشت کردم. بعد دیدیم که جوان افغان غرق در خون است و فهمیدیم که مورد اصابت ضربات چاقو از سوی سارقان قرار گرفته است. برای همین خیلی سریع او را به بیمارستان رساندیم اما بعد از آن دیگر خبری از سرنوشت او نداشتیم.»

 

با اطلاعاتی که این شاهد ماجرا در اختیار ماموران پلیس قرار داد و همچنین با بازبینی‌ دوربین‌های مداربسته موجود در محل، موتورسیکلت یکی از سارقان شناسایی و با به دست آمدن این سرنخ محل سکونت یکی از متهمان مشخص شد.

 

سپس متهم در اقدام ضربتی پلیس دستگیر شده و به شرکت در نزاع منجر به قتل اعتراف کرد. با اطلاعاتی که متهم از ضارب و دوست دیگرش که در نزاع شرکت داشت در اختیار قرار داد؛ ‌دو متهم دیگر نیز بازداشت شدند اما یکی از آنها ادعا کرد هیچ نقشی در این درگیری نداشته و از قصد دوستانش برای حمله به مقتول نیز بی‌اطلاع بوده است.

 

در حالی که چهارمین نفر که در این درگیری خونین شرکت داشته هنوز شناسایی و دستگیر نشده است؛‌ دو نفر از متهمان صبح روز یکشنبه 15 بهمن ماه امسال در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران تحت بازجویی قرار گرفتند و ضارب اتهام قتل جوان 18 ساله را پذیرفت.در ادامه این گزارش گفت‌وگوی خبرنگار ما با متهمان پرونده را بخوانید.

 

قصد دعوا داشتیم نه سرقت


چند سال داری؟ 
21 سال.


اهل کجایی؟ 
افغان هستم و در شهر هرات به دنیا آمده‌ام. هر سه دوستم که در این ماجرا شرکت داشتند نیز افغان هستند.


چند سال است به ایران آمده‌ای؟ 
حدود 10سالی می‌شود که همراه خانواده‌ام به ایران آمده‌ایم.


شغلت چیست؟ 
از همان دوران نوجوانی در کارگاه آلومینیوم‌سازی کار می‌کردم.


درآمد تو کفاف دخل و خرجت را نمی‌داد که اقدام به سرقت کردی؟
من از کارم راضی بودم و دست به سرقت هم نزدم!


اما شاهدان ماجرا گفته‌اند که تو و دوستانت را در حال زورگیری و قاپیدن گوشی دیده‌اند!
موضوع آنطور که گفته‌اند نیست.من با مقتول درگیر شده بودیم و برای هم کری‌خوانی کرده بودیم. بعد برای گوشمالی دادن به او با دوستانم سمتش رفتیم و می‌خواستیم با گرفتن گوشی‌اش او را بترسانیم اما حتی گوشی را با خودمان هم نبردیم و به او تحویل دادیم.


چه شد که با چاقو به او ضربه زدی؟ 
حدود یک ساعت قبل از درگیری ما با مقتول من او را در پارک دیدم. آن موقع تنها بودم که او سمتم آمد و بی‌جهت به من پیله کرد. به نظرم می‌رسید که او مست بود چون اصلا دلیلی برای درگیر شدن با من نداشت و فقط می‌گفت چرا با من چشم در چشم شدی.

 

بعد با هم گلاویز شدیم و او من را زخمی کرد. من هم به پسرعمویم زنگ زدم و او با دو نفر از دوستانش به پارک آمدند. بعد برای گوشمالی دادن به این جوان که هنوز در پارک بود سمتش رفتیم. به خاطر ضربه‌هایی که به من زده بود از او عصبانی بودم و با چاقو چند ضربه به او وارد کردم اما قصد کشتنش را نداشتم.


گوشی‌اش را چه کسی گرفت؟ 
دوستم به او گفت گوشی‌ات را بده اما فقط چند ثانیه گوشی در دستش بود و وقتی می‌خواستیم از آنجا دور شویم گوشی را سمت مقتول انداخت. اگر قصد سرقت داشتیم می‌توانستیم گوشی را برداریم و فرار کنیم.


برای کمک به دوستم به پارک رفتم


با متهم اصلی چه نسبتی داری؟ 
دوست پسرعمویش هستم.

چه شد که روز حادثه وارد نزاع منجر به مرگ شدی؟ 
دوستم با من تماس گرفت و گفت پسرعمویش زخمی شده است. بعد از من خواست که با موتور به پارک بروم. من هم موتورم را برداشتم و با دوست دیگرم که او هم موتور داشت دنبال همان رفیقم که به من زنگ زده بود رفته و خیلی سریع خودمان را به پارک رساندیم. اصلا فکر نمی‌کردم کار به اینجا بکشد.


دوستت از تو خواست برای سرقت به پارک بروی؟ 
نه اصلا بحث سرقت نبود. می‌گفت یک نفر با پسرعمویش درگیر شده و از من خواست آنجا برویم تا به پسرعمویش کمک کنیم. من 23 سال دارم و از سال 90 به همراه پدر و مادرم در ایران زندگی می‌کنم. در همه این سال‌ها در کارگاه خیاطی کار می‌کردم و هرگز دست به خلاف نزده‌ام. سابقه کیفری و اعتیاد هم ندارم.


چطور دستگیر شدی؟ 
چند جوان در پارک بودند که وقتی درگیری بین ما و مقتول بالا گرفت برای پادرمیانی جلو آمدند. یکی از آنها شماره پلاک موتورم را برداشته بود که ماموران پلیس از طریق آن آدرس خانه‌مان را پیدا کردند.

بنابراین گزارش رسیدگی به این پرونده تا روشن شدن ابعاد پنهان ماجرا در دستور کار بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران قرار دارد.

 

کدخبر: ۵۵۳۴۶۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر