سازش یا مقاومت

کانادا در انتخاباتی حساس، میان دو رویکرد متفاوت مقابل آمریکا تصمیم میگیرد
هفت صبح| کانادا در آستانه یکی از سرنوشتسازترین انتخاباتهای تاریخ معاصر خود قرار دارد. روز دوشنبه، ۲۸ آوریل ۲۰۲۵، این کشور شاهد برگزاری چهلوپنجمین انتخابات فدرال خواهد بود؛ جایی که مارک کارنی، نخستوزیر کنونی و رهبر حزب لیبرال، در برابر پیر پولیور، رهبر حزب محافظهکار، صفآرایی کرده است. این انتخابات در شرایطی برگزار میشود که تعرفههای سنگین اعمالشده از سوی دولت دونالد ترامپ و تهدیدهای آشکار او مبنی بر تبدیل کانادا به ایالت پنجاهویکم آمریکا، فضای سیاسی و اقتصادی کانادا را به شدت تحت تأثیر قرار داده و رقابتی نفسگیر را رقم زده است.
نظرسنجیهای اخیر حاکی از تحولی چشمگیر در صحنه سیاسی کشور است. تا ژانویه ۲۰۲۵، حزب محافظهکار به رهبری پولیور با اختلافی ۲۵ امتیازی در صدر نظرسنجیها قرار داشت اما استعفای جاستین ترودو، نخستوزیر دیرپای لیبرال، مسیر رقابت را دگرگون کرد. در مارس ۲۰۲۵، حزب لیبرال، مارک کارنی، بانکدار برجسته و رئیس پیشین بانک مرکزی کانادا و بانک انگلستان را به عنوان رهبر جدید خود برگزید.
کارنی با اعلام انتخابات زودهنگام و سوار شدن برموج ملیگرایی علیه تهدیدات ترامپ، لیبرالها را از حاشیه شکست به آستانه پیروزی بازگرداند. براساس آخرین نظرسنجی «انگوسری» در ۲۴ آوریل، حزب لیبرال با ۴۵درصد حمایت پیشتاز است و محافظهکاران با ۳۹درصد در تعقیب آنها هستند. حزب نیودموکرات با ۷ درصد و بلوک کبک نیز با ۶درصد، سهمی اندک از آرا دارند.
کارنی، با سابقه درخشان در مدیریت بحرانهای مالی جهانی، خود را چهرهای باثبات و کارآزموده در برابر موج تعرفههای آمریکا معرفی کرده است. در مقابل، پولیور که با شعارهای پوپولیستی «کانادا اول» و وعدههای کاهش مالیات محبوبیت فراوانی کسب کرده بود، اکنون با واکنشهای منفی به ارتباطات نزدیک خود با متحدان ترامپ، از جمله ایلان ماسک و جو روگان، روبهرو شده است.
طبق نظرسنجی مؤسسه «لگر»، ۴۳درصد از مردم کانادا کارنی را برای مذاکره با آمریکا مناسبتر میدانند، در حالی که تنها ۲۷درصد به پولیور اعتماد دارند. سؤال کلیدی این است که آیا لیبرالها خواهند توانست اکثریت مطلق ۳۳۸ کرسی پارلمان را به دست آورند یا ناچار به تشکیل دولت اقلیت با حمایت حزب نیودموکرات یا بلوک کبک خواهند شد. در هر حال، افت محسوس حمایت از احزاب کوچکتر، به ویژه حزب نیودموکرات به رهبری جگمیت سینگ، نشان میدهد که فضای انتخاباتی به سمت یک دو قطبی آشکار در حرکت است.
در قلب این انتخابات، دو رویکرد کاملا متفاوت نسبت به بحران تعرفهها و چالشهای ناشی از سیاستهای ترامپ دیده میشود. همانطور که پیشتر اشاره شد، مارک کارنی، با تکیه بر سابقه خود در هدایت بانکهای مرکزی کانادا و انگلستان، الگوی رهبری بحران را به کار گرفته است. دوران دشوار برگزیت در انگلستان شاهد درخشش او در حفظ ثبات اقتصادی بود و امروز نیز بسیاری از کارشناسان باور دارند که چنین تجربهای، او را به بهترین گزینه برای مواجهه با تهدیدات اقتصادی دولت ترامپ بدل کرده است.
کارنی در کارزار انتخاباتیاش بر «مقاومت هوشمندانه» تأکید دارد: بهرهگیری از ظرفیتهای بینالمللی، پیگیری دعاوی تجاری در سازمان تجارت جهانی، گسترش بازارهای صادراتی جایگزین و تلاش برای بسیج متحدان سنتی در برابر سیاستهای تعرفهای آمریکا. در سوی دیگر، پیر پولیور رویکرد متفاوتی برگزیده است.
او، با اتکا به گرایش محافظهکارانه و اشتراکات سیاسی با دولت ترامپ، معتقد است که میتوان از مسیر همسویی ایدئولوژیک، بحران را تخفیف داد. از نگاه او، پیوندهای سیاسی با چهرههایی چون ترامپ، دیسانتیس و سایر چهرههای جمهوریخواه میتواند درهای مذاکرات پنهانی را بگشاید و کانادا را بدون هزینههای سنگین به توافقاتی مطلوبتر برساند. این استدلال به ویژه در بخشهایی از استانهای غربی مانند آلبرتا و ساسکاچوان که اقتصادشان به شدت به صادرات انرژی و منابع به آمریکا وابسته است، طرفدارانی جدی دارد. با این حال، هر دو مسیر، انتقادات خاص خود را نیز به همراه دارند.
مخالفان کارنی میگویند او بیش از حد به نهادهای بینالمللی دل بسته و واقعیتهای سیاسی سخت ترامپیسم را نادیده میگیرد. منتقدان پولیور نیز هشدار میدهند که نزدیکی سیاسی به دولت ترامپ، میتواند منجر به تضعیف حاکمیت ملی و هویت مستقل کانادا شود، خطری که در شرایط مطرح شدن ایدههای ناسیونالیستی افراطی در واشنگتن بیش از پیش جدی به نظر میرسد.