سانسور به شبکههای اجتماعی رسید
یک لایحه دیگر برای محدود کردن نوجوانان ساکن فلوریدا ارائه شد
روزنامه هفت صبح| ران دسانتیس، فرماندار فلوریدا که روز و روزگاری، رقیب اصلی ترامپ در رقابتهای درونحزبی جمهوریخواهان برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ به شمار میرفت و محافظهکاران و حلقه تندروی حزب، سخت به او دلبسته بودند، پس از تسلیم مقابل رئیسجمهور سابق و بازگشت مغمومانه به ساختمان فرمانداری فلوریدا، همان مسیر پیشین را در پیش گرفته و گویی چشم به انتخاباتهای آتی دوخته و هنوز رویای حضور در کاخ سفید را از سر بیرون نکرده است.
البته او روز جمعه یکی از گستردهترین ممنوعیتهای رسانههای اجتماعی برای خردسالان در فلوریدا و آمریکا را وتو کرد. قانونگذاران این ایالت لایحهای را تهیه کرده بودند که بر اساس آن دسترسی کودکان زیر ۱۶ سال به پلتفرمهای اعتیادآور نظیر اینستاگرام و تیکتاک را محدود میکرد . بر اساس این لایحه، تمام افراد زید ۱۶ سال تنها با اجازه والدین خود حق دسترسی به این شبکههای اجتماعی را پیدا میکردند.
اگر گمان میکنید که ران دسانتیس محافظهکار، تغییر رویه داده و با استفاده از حق وتوی خود جای تصویب لایحهای که منجر به سانسور میشد را گرفته، سخت در اشتباهید. دسانتیس تنها این لایحه را کمی تعدیل کرده است. به گمان دسانتیس کودکان ۱۶ ساله به بلوغ فکری لازم رسیدهاند و میتوانند خوب و بد را از هم تشخیص دهند. به همین دلیل، او پس از وتوی این لایحه، به قانونگذاران فلوریدا پیشنهاد داده که محدودیت سنی ذکر شده را به ۱۵ یا ۱۴ سال کاهش دهند. دسانتیس در پیام وتوی خود گفت: «مجلس قانونگذار در شرف ارائه لایحه متفاوت و برتر است.
محافظت از کودکان در برابر آسیبهای مرتبط با رسانههای اجتماعی، مانند حمایت از حقوق والدین و حفظ توانایی بزرگسالان برای شرکت در سخنرانیهای ناشناس مهم است.» او گفت پیشبینی میکند لایحه جدیدی را امضا کند که روز دوشنبه، درست چند روز قبل از پایان جلسه قانونگذاری در ۸ مارس، به مجلس سنا ارائه میشود. جالب است بدانید که دسانتیس در این مسیر تنها نیست و این موضوع برای پل رنر، رئیس جمهوریخواه مجلس ایالتی نیز از اولویت بالایی برخوردار است.
رنر هم معتقد است که رسانههای اجتماعی آسیب روانی به کودکان وارد میکنند و اعتقادی راسخ دارد که چیزی که او میداند و همچنین خوب و بدی که او متصور میشود را خود افراد نمیتوانند برای خود تعیین کنند و تعیین حد و مرز درست و غلط برای جامعه، وظیفهای است که امثال رنر و دسانتیس باید به دوش بکشند. البته رنر با دسانتیس در مورد تعیین حدود سنی برای این لایحه هم عقیده نیست و میگوید :«نظر شخصی من این است که برای استفاده آزادانه از شبکههای اجتماعی باید به ۱۸ سالگی برسیم.
استفاده از این شبکهها پیش از این سن، سم است چرا که مدل کسبوکار آنها اعتیادآور است و به همین دلیل برای کسب درآمد و سود خود به کودکان آسیب میرساند.» اما رنر پس از وتوی این لایحه توسط دسانتیس، نهتنها مخالفتی با وی ابراز نکرد بلکه ابراز خوشبینی کرد و گفت پیشنهاد جدید فرماندار فلوریدا، بهبودی خاصی نسبت به لایحه اصلی دارد و از حمایت عمومی گستردهتری برخوردار خواهد بود.
رنر معتقد است که دسانتیس به عنوان یک حقوقدان کاربلد، ایرادات قانونی این لایحه را که ممکن بود تصویب آن را به مخاطره بیندازد و سبب شود این لایحه در پیچ و خم هزارتوی دادگاهها گم شود، مرتفع ساخته و جای هرگونه سنگاندازی در تصویبش را بسته است. گفتنی است، فلوریدا در این مسیر تنها نیست و چندین ایالت دیگر نیز قوانین مشابهی را در نظر گرفتهاند.
دسانتیس در محدود کردن کودکان و تعیین خط و ربط تربیتی و اخلاقی برای آنها ید طولایی دارد. او مبدع قانون و جنبش «نگو همجنسگرا» است. براساس این قانون معلمان و مربیان مدارس اجازه ندارند دستکم از دوران مهدکودک تا پایان سوم ابتدایی، دانشآموزان خود را با انواع گرایشهای جنسی آشنا کنند. به علاوه با ابداع او، نظارت بر محتوای کتابهای درسی و کمک درسی قوت گرفت و به ممیزی بیش از ۴ هزار کتاب منجر شد. او همچنین با منش محافظهکارانهتری به جنگ جنبش «بیدار شو» که جنبش مترقی و چپگرایانهای ناظر بر عدالت اجتماعی و عدالت نژادی بود رفت.
هرچند این اقدامات توانست نظر برخی حلقههای کوچک هوادار حزب را به خود جلب کند اما سبب شد تا تعداد انبوهی از هواداران حزب نسبت به ظهور یک دیکتاتور بیپروا احساس خطر کنند. دسانتیس و مدیران منفعل کمپینش آنچنان در تحلیل واکنشهای جامعه نسبت به این موضعگیریها ضعیف عمل کردند که حتی او در شروع رسمی و البته به غایت مضحک کمپینش در توئیتر و با حضور ایلان ماسک، بیش از ۷۰ دقیقه را صرف تهدید منتقدان کرد و وعده سرکوب نظام آموزشی در سراسر کشور را داد.
با این حال، اینطور که پیداست و شواهد و قرائن حکایت میکند، دسانتیس از فرجام بد کمپین انتخاباتیاش و روش و منشی که در پیش گرفته بود، درس عبرت نگرفته و همچنان سعی دارد با زور و تشر، جامعه را به مسیری هدایت کند که خود آن را اخلاقگرا مینامد و قهرمان اقلیتی نام بگیرد که خود را اکثریت مطلق میدانند. البته اگر صداقت را معیار قرار دهیم باید بگوییم که این منش و روش دسانتیس، طرفداران خاص خود را هم دارد. شاید باورش برای ما کمی سخت باشد اما مسئلهای که امروز دسانتیس روی آن دست گذاشته، مسئلهای است که در خانواده فردی مانند متیو مککاناهی نیز موجب بروز اختلافات شده بود.
مککاناهی در پس آن چهرهای که از او روی پردههای سینما و فرشهلی قرمز سراغ داریم، یک تگزاسی سنتی جمهوریخواه و مذهبی است و نمونه دقیقی از افرادی به شمار میرود که حول دسانتیس گرد آمدهاند. جالب است بدانید در کشوری مانند آمریکا، مککاناهی تا همین چند ماه پیش، پسر نوجوانش را از حضور در شبکههای اجتماعی منع کرده بود و اعتقاد داشت استفاده از این ابزار سبب میشود که فرزندش از مدار و مسیر درست خارج شود.