روزنامهخوانی در شصت سال پیش | کثرت زاد و ولد سلطنتی در یکی دو روز
اعلام شده 5 آبان تولد شهناز است و او 25 ساله میشود و ششم آبان هم تولد شمس پهلوی است و او 47ساله میشود!
هفت صبح| چهارم آبان ماه 1343. نشانههای بارز چاپلوسی. تیتر یک و عکس یک درباره تولد محمدرضاست و عکسی از محمدرضا و فرح که در بینشان رضا و فرحناز نشستهاند. رضا سهساله و فرحناز یکساله. بقیه اعضای دولت از جمله منصور نخست وزیر، خیلی مودب پشت این مبلمان سلطنتی صف کشیدهاند. از عکس و صفحه اول، چاپلوسی و تملق همین طور سرریز میکند.
تازه هنوز از این ماجرا فارغ نشدهاند که اعلام شده فردا یعنی 5 آبان تولد شهناز هست و او 25 ساله میشود و پس فردا یعنی ششم آبان هم تولد شمس پهلوی است و او 47 ساله میشود! یک پیام تبریک هم پیدا کردم خطاب به اشرف پهلوی که در آن «میلاد مبارک شهزاده معظم» تبریک گفته شده است. که خب طبیعی است. اشرف دوقلوی محمدرضا بوده اما به خاطر آنکه کل جشن برای برادر گرفته میشود اسم چندانی از اشرف برده نمیشود.
کلا زاد و ولد خانواده پهلوی در آبان ماه خیلی زیاد بوده است. انتشارات آسیا یک آگهی بزرگ در صفحه دو کار کرده که مربوط به کتابی از فروید است: سه رساله درباره میل جنسی. آگهی فیلم جدید سیامک یاسمی هم منتشر شده است. به عنوان ارزندهترین فیلم سال: لذت گناه. فیلم معجزه سیب هم از پنجشنبه این هفته در مولن روژها اکران خواهد شد.
آمار جالبی از جمعیت تهران منتشر شده. در سال 1329 این شهر980 هزار نفر جمعیت داشته و در سال 1334 یک میلیون و صد و چهل هزار نفر. بین سالهای 1335 تا 1338 مهاجرت به تهران کند میشود و به نصف میرسد و بازتاب این مسئله را در رکود عملیات ساختمانی در شهر میشود دید. در سال 1335 مهاجرین شهرهای مختلف که در تهران زندگی میکنند اینگونه سرشماری شدهاند: 94 هزار نفر از تبریز، 78 هزار نفر از اراک،54 هزار نفر ازاردبیل، 50 هزار نفر از اصفهان، 49 هزار نفر همدان،47 هزار نفر از رشت و...در مجموع، سال1335، 440 هزار نفر از اهالی تهران،از مهاجرین بودهاند.
محمدرضا رفته بازدید غرفه کفش ملی در نمایشگاه شیراز و ایروانی مالک این کارخانه در حال معرفی قسمتهای مختلف کارخانه به اوست. درباره ایروانی نوشتهاند: «محمدرحیم متقی ایروانی (۲۱ بهمن ۱۲۹۹ در شیراز – ۱۲ اسفند ۱۳۸۴ در لندن) کارآفرین و سرمایهدار ایرانی، و بنیانگذار کفش ملی بود.او گروه صنعتی ملی را که در اسفند ۱۳۳۰ بنا نهاده بود، با تقریباً ۱۰ هزار کارمند و کارگر و تولید25/098/000جفت کفش در سال ۱۳۵۶، به یکی از موفقترین گروههای صنعتی ایران در قرن بیستم تبدیل کرد.
او در سال ۱۳۲۴ در رشته حقوق قضایی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده بود. در سال 58 کارخانههای او مصادره شدند و در سال 59 او به همراه همسرش به آلمان و سپس آمریکا مهاجرت کرد. از سال ۱۹۸۱ در حوالی شهر آتلانتا در ایالت جورجیا «پارک صنعتی کامن ولث» و صنایع جورجیا و کارخانجات کفش اوکاباشی را با مشارکت شرکتهای ایتالیایی و ژاپنی که در ایران با او همکاری داشتند تاسیس کرد. و بعد شعبهای را هم در قاهره .»
عکس دیگری هم از محمدرضا هست در ملاقات با کارگران شرکت واحد که قول داده آنها را صاحبخانه میکند. یک پسربچه 14 ساله به دارالتادیب میافتد و بعد از 55 روز آزادی مشروط 18 تا سابقه سرقت برجای میگذارد و همه تئوریسینهای تعلیم و تربیت را شگفتزده میکند. او به 18 خانه در تهران نو و وحیدیه و نارمک و اینطورجاها دستبرد زده بود. او گفته که با فروش اموال مسروقه روزی سه چهار بار سینما میرفته و یا قمار میکرده است.
هوای تهران بین 10 تا 23 درجه سانتیگراد بوده و برنامههای رادیو وتلویزیون هم به شکل کامل در خدمت ماجرای جشنهای چهارم آبان بوده است.