پرونده زمینهای کچل؛ سوررئال اما واقعی | ملاحظات باورنکردنی فوتبال و گفتوگوهای علی ضیا
ورزشگاه آزادی ۱۸ ماهه ساخته شده، الان ۳ ساله دارن تعمیرش میکنن!
هفت صبح| یک: ماجرای زمینهای فوتبال ایران و آماده نشدنشان و اجبار تیمها به سفرهای طول و دراز برای میزبانی از تیمهای دیگر خودش به اندازه کافی مضحک است اما این روایت توئیتری نشان میدهد که ابعاد عجیب و سوررئال این داستان خیلی فراتر از این حرفهاست. این کاربر نوشته است:
«ورزشگاه صدهزارنفری تهران برای هزارمینبار داره تعمیر میشه (ورزشگاه ۱۸ ماهه ساخته شده، الان ۳ ساله دارن تعمیرش میکنن) و استقلال و پرسپولیس برای بازیهای خونگیشون تو لیگ باید برن قزوین و اراک (هفتههای بعد معلوم نیست کجا برن) تیم ملی هم که طبعاً نمیتونه تو صدهزارنفری بازی کنه، قرار شده بره فولادشهر تو ورزشگاه ذوبآهن تا با قرقیزستان در مقدماتی جام جهانی بازی کنه (اونجا رو هم با تعمیرات جزئی دارن آماده بازی تیم ملی میکنن).
ذوبآهن هم بهخاطر اومدن تیم ملی به فولادشهر، مجبوره بازی خونگیشو ببره مشهد انجام بده! از اونور سپاهان بهخاطر چمن افتضاح ورزشگاه نقشجهان که بُز، پاش پیچ میخوره و نمیتونه اونجا میزبانی کنه و فکر میکرد میتونه بره فولادشهر تو ورزشگاه ذوبآهن میزبانی کنه، حالا بهخاطر تیم ملی، سپاهان هم فولادشهر نمیتونه بره و لنگ در هواست که کجا بره (جدی) چادرملوی یزد هم که تازه اومده لیگ برتر چون زمین استاندارد نداره مجبوره بیاد تهران تو ورزشگاه اکباتان بازی کنه (اون هم آیندهش و هفتههای بعدش معلوم نیست) و حالا اگه گفتین چرا به جای فرستادن ذوبآهن به مشهد، تیم ملی خودش نمیره مشهد تو ورزشگاه تازه تاسیس و بدون مشکلِ مشهد بازی کنه که یهخرده از مشکلاتشون حل بشه تا ذوبآهن رو هم آواره مشهد نکنن و سپاهان هم بتونه از فولادشهر استفاده کنه؟
بهایندلیل که ... اجازه ورود زنان به ورزشگاههای مشهد رو نمیده و اینکار توبیخ و محرومیت فوتبال ایران توسط فیفا رو در پی داره، بنابراین تیم ملی نمیتونه اونجا بره بازی کنه!»شرایط واقعا عجیب و باورنکردنی است. نمایشی از فقدان مدیریت و مدیران سربه هوای بازیگوش خسته و کند و ملاحظات غیرقابل باور در اتمسفر زیرین ورزش ایران.
دو: علی ضیا مصاحبه کننده خوبی نبوده و نیست.البته که مجری محترمی است و نقطه ضعفی هم نداشته اما در گفتوگوهایش مشخصا لحظاتی وجود دارند که با حسرت شاهدیم که چطوری علی ضیا نقطه طلایی مصاحبه را رها میکند و به حاشیههایی میپردازد که ارزش ژورنالیستی ندارند. مصاحبه دردسر سازش با اردشیر رستمی و همین طور مصاحبهاش با سینا ساعی نشانه از دست رفتن چنین فرصتهایی است. علی ضیا فرزند تلویزیون است و خب همان موقع هم ما حیرت کرده بودیم از فرصتهای کم نظیری که در اختیار او قرار داده شده بود. امیدواریم علی ضیا به مصاحبه کننده بهتری بدل شود.