در جستوجوی توران
روزنامه خوانی در شصت سال پیش- ۲۰
هفت صبح| 14اردیبهشت 1343. تیتر صفحه اول اینگونه است: شورشیان سر سربازان انگلیسی را به نیزه زدهاند! که اشاره به ناآرامیهای یمن و نبردهای اطراف عدن دارد.در صفحه دو سید جواد ذبیحی تغییر شماره تلفن خود را آگهی کرده است!
صفحه هفت گزارشی کار شده از جنگ شهرداری رضائیه (ارومیه) با پرندههای سار. انبوه پرندههای سار و میزان فضولاتی که تولید میکنند مردم این شهر را ذله کرده و شهرداری پس از یکی دو نبرد ناکام با این پرندهها امسال با تجهیزات تقریبا جنگی به نبرد با سارها آمده.
در صفحه هشت ساعت کار بانکها اطلاعیه شده که در آن آمده ساعت کار صبحها از هفت و ربع تا دوازده و نیم و ازآن طرف عصرها از ساعت چهارو نیم بعدازظهر تا شش و نیم.
در صفحه حوادث تیتر یک این گونه است: زن زیبایی در تهران ناپدید شده است. عکسی هم از دختری به نام توران صادقی منتشر شده که همان زن زیبای گم شده است که 12 روز است مفقود شده. منزل دختر در محلهای فقیرنشین به نام گود رسولی بوده و توران با همسرش محمدباقر کارمند راهآهن در همین محله و در خانه پدریاش زندگی میکرده اما 25 روز قبل بعد از دوسال زندگی مشترک از شوهرش طلاق میگیرد و چند روز بعد وقتی برای تعمیر کفش از خانه بیرون میرود دیگر بر نمیگردد.
در حادثهای دیگر دختری کوچک به نام اکرم به همراه پدرش از خیابان شوش عبور میکرده که ناغافل دستش را به یک تیرفلزی برق کشیده و درجا دچار برق گرفتگی شده و درگذشته است. پدر دختر از شرکت برق شکایت کرده است.
محمدرضا و فرح هم سوار بر قطار راهی گرگان و گنبد میشوند و چندتا پروژه را افتتاح خواهند کرد. کارخانه شیر پاستوریزه هم اطلاعیهای منتشر کرده و به دامداران تهران و حومه اعلام کرده که حاضر است کل شیرتولیدی آنان را خریداری کند.
15 اردیبهشت 1343. صفحه اول عکسی از آغاز مراحل بتنریزی سد لتیان با حضور محمدرضاست. صفحه دو گزارشی کار شده درباره مردی به نام پرویز اصالت که کارمند بیمارستان پورسینای رشت است و کارش ساخت هروئین قلابی و فروش به مشتریان بخت برگشتهاش بوده و حالا دستگیر شده است.
تبلیغ فیلم زندگی شیرین فدریکو فلینی در صفحه 3 آمده با این شعار: فیلمی که اساس فکر شما را واژگون خواهد کرد.
صفحه 4 گزارش جالبی کار شده با تیتر خاکروبه منبع بزرگ درآمد برای شهرداری که به هدر میرود! در صفحه 5 گزارشی کار شده از عمو اسماعیل که در محله سیداحمدیان اصفهان، 122 سال است که به بافندگی مشغول است و تصمیمی به بازنشستگی ندارد. او فعلا 129 ساله است! عمو اسماعیل میگوید راز طول عمرش کار است و محبت مادر که البته مادر ایشان قاعدتا فوت کردهاند. او میگوید که به خاطر گرانی دیگر نمیتواند گوشت تهیه کند. در حالی که همین یک سال پیش یک چارک گوشت را شش شاهی میتوانسته بخرد اما دیگر از این خبرها نیست.
صفحه 9 یک آگهی نیم صفحه از اولین اتومبیل اتوماتیک بازار ایران منتشر شده که اتومبیل داف است و ساخت هلند. تیتر بالای صفحه هم جالب است: غرب باید از ناتو چشم بپوشد! ترکیه گفته که حاضر است برای جبران کمبود در بازار ایران 100 هزار تن شکر به ایران بفروشد.
صفحه یازده آگهی فیلمی کار شده با نام سه مرد وسترن اثر جان فورد که احتمالا باید فیلم سه پدرخوانده باشد. کلا میزان آگهیهای روزنامه کاملا چشمگیر است و مجموعهای از وسایل و کالاهای مصرفی و همینطور آگهیهای متعدد فیلمهای در حال اکران. میشود حدس زد که درآن دوران سینما یک صنعت کاملا سودده بوده. یک مهندس و یک دبیر ورزش هم در سد دز غرق شدهاند.
برای هوشنگ امینی یا همان هوشنگ ورامینی قاتل زنجیرهای مشهور رانندههای کامیون هم تقاضای اعدام شده است.