ستون فقرات| کالسکه کدو شده و نیزههایتیز
هفت صبح| تمام شدن تعطیلات نوروز برای خیلی از ما شبیه به یک شکست بزرگ است و حس بچهای را داریم که وسط بازی از چرخ و فلک پیادهاش کرده و گفتهاند شهربازی تعطیل است، به خانه برگرد.
نوروز زیباست. نوروز امن و مطبوع و خوش قیافه و آرام و بیخیال است و بوی شکوفه و شیرینی میدهد. آدمهای تعطیلات بسیار جالبتر از مردم روزهای عادی هستند و برای دو هفته خبری از گندکاری و دردسرهای همیشگی نیست. هوا پاک و آسمان آبی و خیابان خلوت است و رهگذرها زیبا و مرتب تر از همیشه لباس پوشیدهاند و صدای «سال نو مبارک» بلند است و لبخند غریبهها محسوستر.
14 فروردین روزی است که جادوی نوروز به پایان رسیده و کالسکهها کدو شدهاند. مردمِ خسته با چشمهای پف کرده و چند کیلو اضافه وزنی که امید دارند خود به خود ناپدید شود، به شهر برمیگردند و دوباره دست روی بوق میگذارند و یادشان میافتد وزن گرفتاریهایشان بیشتر از چربیهای دور کمر و شکمشان است. دیگر خبری از چرتهای بهاره و آسودگیهای پاره وقتِ تعطیلات نیست و همه چیز شروع میکند به دویدن روی دورِ تندِ تردمیل.
حالا تعطیلات به پایان رسیده و دوباره به زندگی واقعی برگشتیم. به جایی که مجبوریم به جای پوشیدن لباس عید، رختِ رزمِ کهنهمان را تن کنیم و با نیزههای بالا برده سرگرم جنگی هر روزه برای بقا شویم. حالا از اینجا درست 45 روز تا پایان فروردین باقی مانده. برای دوام آوردن این روزهای کشدار برایتان قدمهای محکم، چشمهای باز، محافظِ چند لایه و نیزههای تیز آرزو میکنم. مبارزه خوبی داشته باشید.