کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۴۳۰۵
تاریخ خبر:

فقدان فرهنگ

فقدان فرهنگ

سیاست‌زدگی بلای ویران‌کننده‌ای است که در همه عرصه‌ها جولان می‌دهد

روزنامه هفت صبح|  سیاست ما فرهنگ کم دارد. آدم‌های به‌ظاهر سیاسی در تنازع بی‌وقفه، مدام در پی به‌قدرت‌ رسیدن‌اند و با کسب «قدرت» به انتفاع فردی و جناحی می‌اندیشند. برای ایشان مطلقاً برنده‌ شدن مهم است و می‌خواهند هر طور که شده آن را به دست بیاورند. بارها همین جا نوشتم که امر سیاسی در روزگار ما به مثابه دادوستد قدرت در جهت نفع عمومی و توسعه مطالبه‌گری از بین رفته و امر سیاست‌زده

 

یعنی قبضه قدرت در جهت منافع گروهی، قبیله‌ای و اردوگاهی و مطالبه فردی و جناحی مبتنی بر قطبیده‌شدن فضا، جای آن را گرفته است. به هیاهوی بسیار برای بسته‌شدن فهرست‌های انتخاباتی، شعارهای نامزدهای شهرهای کوچک، ستادهای انتخاباتی و افشاگری‌های علیه هم نگاه کنید: به‌سختی می‌توان فرد یا افرادی را یافت که جهت حرکتش، امر سیاسی باشد و در پرتگاه سیاست‌زدگی نیفتد.

 

حتی کسانی که دلداده امر سیاسی هستند، با تغییر قواعد بازی به ابتذال سیاست‌زدگی، درون این سیلاب می‌افتند و آن‌ها نیز رفتار مشابه انجام می‌دهند و خیلی زود ماهیت اعمالشان تغییر می‌کند. سیاست‌زدگی بلای ویران‌کننده‌ای است که در همه عرصه‌ها جولان می‌دهد و به جناح و دسته و قبیله خاصی مرتبط نیست. سیاست‌زدگی مملو از سهم‌خواهی و نتیجه‌گرایی است، مشحون از اراده‌های معطوف به قدرت، در لوای خدمت.

 

در سیاست‌زدگی واژه‌ها قلب معنایی می‌شوند؛ دیگر مسئولیت، احساس تکلیف و انجام وظیفه، معنای سابق را نمی‌دهند. مسئولیت، یعنی قدرت داشتن قلدرمآبانه، بدون پاسخگویی؛ تکلیف یعنی احساس شهوت برای رسیدن به قدرت؛ ادای وظیفه، یعنی اراده و اجرای خواست اردوگاهی. امروز اگر به کسی بگوییم مسئول، او را بالانشین می‌پنداریم، حال‌آنکه او پاسخگو است.

 

گرچه اینجا و امروز نه، اما حتماً روزگاری خوب پاسخش را خواهند کشید. در چنین شرایطی قلیل کسانی هستند که هنوز فرهنگی زیست می‌کنند، فرهنگ برایشان اولویت دارد و حتماً آن‌ها پاسدار امر سیاسی خواهند بود. فرهنگ به واسطه ویژگی‌های تکثرطلبش، ارزشمند شمردن اخلاق و جلوگیری از هرگونه جمود و تصلبی، امر سیاسی را محترم نگاه می‌دارد. فرهنگ، امر جمع‌طلب است، برایش «ملت» اهمیت دارد، چون بدون ملت از بین می‌رود.

 

فرهنگ پیشینه می‌آورد، آینده را مهم می‌کند و تفکر در آن ریشه دارد. فرهنگ امر نامیرای خودپالایش‌گری است که می‌تواند کژی‌ها را از بین ببرد و مدام روز به روز نو شود. فرهنگ ایستا نیست، حرکت می‌کند و به چارچوب‌های هیچ‌کسی تعلق ندارد. امر عمومی است، بی‌آنکه امکان تصرف و تسلط در آن وجود داشته باشد. سیاست ما فرهنگ کم دارد، نه به این معنا که آدم‌های فرهنگی بروند و سیاستمدار شوند که این تجربه مبارکی نیست.

 

بلکه آدم‌های سیاسی باید منزل و منظرشان در فرهنگ باشد، باید فرهنگی شده باشند تا امر سیاسی را پاس بدارند، تا به تکثر آراء، در دل کثرت ملت باور داشته باشند، تا دعوای بر سر منافع عمومی را بر هر دعوای فردی و جناحی ترجیح دهند، تا بدانند هرگونه رفتار سیاست‌زده به تصلب امور و ایستایی پیشرانه‌های جامعه می‌انجامد، بفهمند که اگر دادوستد قدرت را پاس ندارند، خود نابود می‌شوند، بیابند که مطالبه از آن مردم است و هیچ سیاستمداری جز صدای مردم نباید باشد.

 

اگر مطالبه‌ای برای خوش‌آمد عده‌ای و احسنت قبیله‌ای بیان شد، اگر ملت از مطالبه‌گری حذف شدند، پایان امر سیاسی را باید اعلام کرد. فرهنگ مثل زره می‌ماند بر تن هر کس. اگر صاحب‌منصب این زره را نداشته باشد یا خود را غرق فرهنگ نگاه ندارد، اگر اتصالاتش را با فرهنگ قطع کند و شهوت قدرت او را مدام به سوی خود بکشد، از او و امر سیاسی چیزی باقی نمی‌ماند. 

 

برای این انتخابات که فردا نوبتش می‌شود یادمان باشد در پارلمانی که دولت را تعیین نمی‌کند، تضارب آرا از اکثریت جناحی مهم‌تر است، زیرا با حضور تکثر، قوانین شمول بیشتری برای افراد جامعه پیدا خواهند کرد. با هر دیدگاه و سلیقه‌ای اگر بنای رأی داشتید، جناحی و قبیله‌ای رأی ندهید. رأی را متکثر کنید به آدم‌های فرهنگی که می‌شناسید، حتی اگر فهرست‌هایتان پر نبود.  

 

کدخبر: ۵۵۴۳۰۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر