کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۴۳۰۲
تاریخ خبر:

آقای نجار مربی می‌شود

آقای نجار مربی می‌شود

یادداشت حمید رستمی در باشگاه مشتزنی با موضوع: آقای سرمربی

روزنامه هفت صبح| هر چند الان عاشق شکست ناپذیری کارلو آنچلوتی و برنامه داشتن برای تک تک لحظات و بازگشت‌های پیروزمندانه سال قبلش هستم و قبل‌تر از او روح سلحشوری که زیدان به تیمش منتقل کرده بود را بسیار تحسین می‌کردم به‌خصوص در آن ال‌کلاسیکوی معروف که کل بازی در هوایی سرد و زیر باران لب خط ماند و در حالی که از سر و رویش آب می‌چکید اما لحظه‌ای روی نیمکت ننشست تا بازیکنانش را تنها نگذارد و حس جنگاوری را در تمام دقایق بازی به آنها انتقال دهد ولی به نظرم وینسنته دلبوسکه یک معجزه‌گر کامل بود که انگار از یکی از داستان‌های گابریل گارسیا مارکز بیرون آمده و همچون ملکیادس دانا چنان آرام و دانشمندانه کنار زمین می‌ایستاد که انگار ورزش فوتبال اختراع خود اوست و می‌تواند با دست زدن به هر مسی آنها را تبدیل به طلا کرده و مرد اول هر رقابتی باشد.

 

 اویی که روز اول، وقتی به عنوان مربی موقت روی نیمکت قوهای سفید مادرید نشست با دیدنش هم شوکه شدیم و هم بساط خنده‌مان به راه افتاد چون به هر کسی شبیه بود به جز مربی فوتبال او می‌توانست آقای نجار در سریال برنامه کودکی «وروجک و آقای نجار» باشد با آن شباهت ظاهری بیش از اندازه و یا به عنوان یک سیب‌زمینی فروش دوره‌گرد با بلندگوی دستی تجسم‌اش کنی یا برزگری که تراکتور را سر زمین پارک کرده و با قدم‌هایش، زمین نه چندان حاصل خیزش را وارسی می‌کند تا از به عمل آمدن محصول اطمینان حاصل کند.

 

 دلبوسکه که پیش از این دو بار در سال‌های ۹۴ و ۹۶ به عنوان سرمربی موقت رئال مادرید یک بار در ۱۱ بازی و در بار دوم فقط یک بازی روی نیمکت نشسته و دوباره به سر کار سابقش در تیم جوانان بازگشته بود و با آن سبیل پرپشت و ظاهری به نسبت چاق هیچ شباهتی به مربیان موفق تاریخ فوتبال نداشت اما هرچه بود ضرب‌المثل «تا سه نشه بازی نشه» حسابی برایش آمد داشت و در حالی که تیمی از هم گسیخته و بی‌روحیه را تحویل گرفته بود توانست پله‌ها را یکی پس از دیگری بالا رود و قهرمان جام باشگاه‌های بین قاره‌ای شود و پرز مجبور به امضای قراردادی با او گردد که تاکید می‌کرد در صورت عدم کامیابی باید بقیه قرارداد را در تیم جوانان باشگاه انجام وظیفه کند.

 

 قهرمان کردن تیم شکست خورده و از هم پاشیده جان توشاک و سپس کسب دو قهرمانی لالیگا، یک سوپرجام، دو لیگ قهرمانان و یک سوپر جام اروپا در طی سه سال از او مربی‌ای دست نیافتنی ساخت که به راحتی توانست بازیکنان بزرگی چون رائول، مورینتس، لوئیس فیگو، زیدان، کارلوس، ماکلله، استیو مک مانامان و رونالدو اورجینال را مدیریت کرده و کمترین حاشیه‌ای گریبان تیم را نگیرد و موفق هم باشد و در کنار آن اعتماد به بازیکن ۱۷ ساله‌ای چون ایکر کاسیاس که با دوچرخه سر تمرین می‌آمد و به دلیل سن پایین هنوز گواهینامه رانندگی نگرفته بود

 

و بازی دادن به او و تبدیلش به یکی از برترین دروازه‌بانان تاریخ اسپانیا از مولفه‌هایی بود که می‌توانست دوران مربیگری‌اش را در رئال بلند مدت‌تر کند ولی از آنجایی که پرز همواره به دنبال آدم‌های خوشتیپ‌تر با قیافه‌های فتوژنیک‌تر بود، برای تغییر شرایط نیمکت به دنبال کسی رفت که تا قبل از آن در دنیای فوتبال چندان شناخته نشده بود و صرفاً به عنوان دستیار فرگوسن معرفی می‌شد تا کارلوس کی‌روش به روی نیمکت کهکشانی‌ها منتقل شود و وینسنته دل آزرده بخت خویش را در ترکیه بجوید.

 

تصمیمی که شکست تمام عیار طرف‌های ماجرا را رقم زد. هم رئال و کی‌روش، هم دلبوسکه و باشگاه ترکیه‌ای تا همگان موفقیت‌های این مربی در رئال مادرید را جرقه‌ای تصور کنند و نهایتاً به پای ستارگان بزرگش بنویسند.

 

 اما این پایان ماجرا نبود و او در سال ۲۰۰۸ بعد از اخراج از بشیکتاش و یک سال بیکاری که به عنوان مدیر ورزشی کادیز در دسته دوم اسپانیا انتخاب شده بود به عنوان سرمربی تیم ملی اسپانیا برگزیده شد تا باز هم علاقه‌مندان را سورپرایز کند. چرا که او جایگزین لوئیس آراگونس شده بود که در همان سال اسپانیا را بعد از سال‌ها ناکامی در مسابقات ملی به قهرمانی جام ملت‌های اروپا رسانده بود و این اصلاً افتخار کوچکی نبود.

 

چرا که در دهه ۹۰ اسپانیا همراه با شوروی و بعدها روسیه به تیم‌های دور مقدماتی معروف بودند و همواره بعد از صعودهای آسان به دور نهایی در مسابقات جام جهانی و جام ملت‌ها نمی‌توانستند خودی نشان دهند و در همان مراحل ابتدایی حذف می‌شدند و به همین خاطر کار دلبوسکه به شدت همراه با ریسک بود که جایگزین یک مربی برنده باشد.

 

اما جادوی دلبوسکه باز هم اثرگذار بود و دو سال بعد توانست فاتح جام ملت‌ها و جام جهانی ۲۰۱۰ شود و نسل طلایی اسپانیا را به افتخاری بزرگ برساند. بزرگانی چون  ژاوی، اینیستا، کاسیاس، راموس، پویول و.... حالا فاتح بلامنازع فوتبال ملی جهان بودند و در طی دو سال دو جام بزرگ و معتبر را کسب کرده بودند و وضعیت آنجایی باورنکردنی‌تر شد که دو سال بعد مجدداً فاتح جام ملت‌های اروپا شدند و در عرض ۴ سال سه جام بزرگ معتبر کسب کردند که دوتای آن حاصل دسترنج دلبوسکه و آرامش ذاتی‌اش بود. 

 

دلبوسکه در سال ۲۰۱۲ به عنوان بهترین مربی جهان انتخاب شد تا به تمام جام‌های ممکن دست پیدا کرده و در سال ۲۰۱۶ از تیم ملی خداحافظ کند و به رویا پردازی کهنسالانه جام‌های کسب شده و تعریف خاطرات، مرارت‌ها و پیروزی‌هایش به نوه‌ها و نبیره‌هایش اکتفا کند. کسی که طول مربیگری‌اش چندان بلند نبود ولی عرض آن چنان شکوهمند و پر افتخار بود که کمتر کسی می‌تواند بعدها به آن دست یابد.

 

کدخبر: ۵۵۴۳۰۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر