کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۳۸۰۲
تاریخ خبر:

سکوت پیش از گفتگو

سکوت پیش از گفتگو

اوضاع سینمای ایران پس از پایان جشنواره فیلم فجر

روزنامه هفت صبح| حالا که جشنواره فیلم فجر تمام شده، سیمرغ‌ها و جوایز به خانه صاحبانشان رفته، هیاهوی اختتامیه و شوخی با سخنرانی‌اش آرام گرفته و آدم‌ها پی کار و زندگی‌شان‌اند، می‌توان پرسید: اوضاع چطور است؟ 

 

سینمای ایران، به عنوان میدانگاه ظهور جریانات متفاوت، نماد وضعیت عمومی فرهنگ سرزمین ماست. جشنواره چهل‌ودوم فارغ از دعواها و ادعاها و مدعی‌ها، سی و سه فیلم در دلش داشت که از میان صد و شش فیلم انتخاب شده بود اما کمتر از انگشتان هر دو دست، واجد ارزش برای شرکت در یک جشنواره عظیم بودند.

 

به عبارتی از میان صد و شش فیلم تولید شده در سینمای ایران، 9،10 فیلم قابل تأنی وجود دارند که آن‌ها هم هرکدام مسائلی خواهند داشت. نظر به چرایی این اتفاق، برای ثبت در تاریخ و جمع‌شدن حواسمان، شاید لازم باشد بگوییم حتی دیگر گفت‌وگو هم بی‌فایده است، باید کمی صبر کنیم، تأمل کنیم، آرام بگیریم و به سکوت بگذرانیم تا دوباره گفت‌وگو آغاز شود. اما چرا؟

 

الف. به لحاظ اقتصادی، سینما صرفه‌اش را از دست داده است. یا باید کمدی بسازی یا فیلم انیمیشن، که اولی از دست هرکسی بر نمی‌آید و دومی هنوز برای صنعتی و تجاری‌شدنش راه دارد. نامداران و کاربلدها در این شرایط، با ژست روشنفکری نیز سراغ سکوهای نمایش خانگی می‌روند که آنجا هم پول هست و هم ژستشان خراب نمی‌شود، انگار سینما را حکومت پیش می‌برد و شبکه را مریخی‌ها. البته در آنجا هم هنوز اثر شاخص موفق، مکرر پدید نیامده است.

 

ب. مدیریت سینما، در شرایط سخت کنونی، به دلیل انتخاب‌هایش، بیش از آنکه به دنبال ساختن افق، یا راه‌گشایی برای پیشرفت و توسعه معنا برای مخاطب باشد، به دلیل انتخاب‌های غلط، یا انتخاب‌شدن‌های غلط‌تر، هر روز دچار بحران است و مدام باید برای بحران‌ها چاره‌اندیشی کند که بخش زیادی از چاره‌ها، خود نیز موجب و موجد بحران دیگرند. در این شرایط همه چیز عبث و همه‌کس عبوس‌اند.

 

پ. سینما، مجمع ظهور فرهنگ کشور است. از بروز دغدغه‌ها و مسائل تا موارد داغ‌شده فرهنگی در سینما جمع می‌شوند. همه اصحاب فرهنگ به سینمای کشور، خصوصاً جشنواره فیلم فجر نظر دارند و آن را برآیند وضعیت جامعه چه مخاطب و چه پدیدآور تلقی می‌کنند. سینمای امسال، سینمای بی‌مسئله بود؛

 

سینمایی که اگر همت نهادها و سازمان‌ها  -که من مدافع حضورشان در این شرایط هستم - در تولید آثار لازم برای تاریخ نبود، فقدان مسئله و کتمان این فقدان بدجور به چشم می‌آمد و بی‌قوارگی سینمای امروز عیان می‌شد. گویی سینماگران دغدغه‌های خود را از دست دادند یا از طرح آن‌ها به دلیل عمق کمشان ناامید شدند، چراکه اگر مسئله‌ای عمیق باشد، امکان امساک از طرحش برای یک دغدغه‌مند مهیا نیست.

 

ت.فرهنگ سیاست‌زده شده است و این سیاست‌زدگی به عمق جان همه طرف‌ها نشسته است. بارها همین جا توضیح دادم که ما امر غیرسیاسی نداریم و پدیده غیرسیاسی، پدیده مرده است. اما سیاسی‌بودن که یک حسن است، در صورت فروکاست و تقلیل به سیاست‌زدگی، موجب ابتذال، انحطاط و سقوط می‌شود.

 

ما چه در مدیریت سینما، چه در میان اصحاب سینما و چه در بین هنرمندان، به‌ندرت با امر سیاسی مواجهیم، حال آنکه مالامال از سیاست‌زدگی هستیم؛ از حقیر‌ترین نوع آن که به تعصب اردوگاهی منجر می‌شود و حق مدام فدای نفع می‌شود.

 

‌تا نظایر آن که به بیرون‌راندن هر غیرخودی می‌انجامد. سینما سیاسی است، اما سینمای سیاست‌زده از جانب هنرمند و مدیر، سینمای حداقلی در طرح پرسش است، سینمای بی‌دغدغه بی‌مسئولیت است که می‌خواهد شعار بدهد، یا شعار از آن استخراج کند. سینمای سیاست‌زده، امر سیاسی را نابود می‌کند.

 

تمناهای حزبی و گروهی را جای مطالبه اجتماعی می‌گذارد، نانش در قطبیده‌شدن فضاست و کره‌اش را از دعوا می‌گیرد و چه بسیار کسانی که پول‌ها در این بلبشو به جیب زدند. در چنین وضعیتی، سکوت حتی بهتر از گفت‌وگو است. کمتر حرف بزنیم، کمتر خودمان را برای هر چیزی در میانه بیندازیم، اجازه دهیم هیاهو بخوابد، سیاست‌زده‌‌ها باروبنه‌شان را جمع کنند و بعدتر گفت‌وگو را آغاز کنیم.

 

سینمای ما نشان می‌دهد که ما ماقبل نیاز به گفت‌وگوییم، یعنی در مرحله الزامی سکوت، پیش از هر نوع گفت‌وگویی هستیم. طرح مسئله بغرنج فیلمنامه، تضعیف معنا در سینما و مانند این‌ها، همگی پس از این سکوت قابل گفت‌وگو هستند. راستش عکس گرفتن با هیچ عدد و گزارشی ماندگار نیست. پرسش‌های ما در آینه سینما، قضاوت را می‌سازد، پاسخ‌ها که هیچ!

 

 

کدخبر: ۵۵۳۸۰۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر