۱۰۰ قصه دیگر از لابهلای تاریخ | میراث مشترک معنوی و محسنی
درباره یکی از مشهورترین و زیرکترین زمینبازها و زمینخوارهای تهران قدیم.
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | در ضلع غربی خیابان شریعتی فعلی و کوروش قدیم، و در جنوب محله ظفر شما با نامهایی قدیمی روبهرو میشوید؛ مثل داودیه و میدان محسنی. این نامها یادگار فعالیتهای یکی از مشهورترین و زیرکترین زمینبازها و زمینخوارهای تهران قدیم است که در سالهای بین 1310 تا 1330 در شمال تهران و در جنوب غرب تهران مهر خود را بر املاک متعددی ثبت کرده است.
از داوود معنوی حرف میزنیم. روایت است که داوود معنوی بهایی بوده. میگویند در واقع او هم به حلقهای شامل هژبر یزدانی و حبیب ثابت میپیوندد که سرمایهدارهای مهم بهایی در ایران قبل از انقلاب بودند. میگویند او هم مثل حبیب ثابت از خانوادهای یهودی بوده که بعد به بهاییت گرویدند و پدرش سلیمان معنوی از سرشناسان یهودی بود.
راستش نتوانستم مدرک دقیقی در این مورد پیدا کنم و روایت سایتهای رسمی را قبول کردم. میگویند پس از بهایی شدن نام خود را به عبدالله تغییر داده بود. مشهور است که در تهران قدیم مساحت املاک ثبت نمیشد و فقط با عباراتی مثل ششدانگ یا قریه و یا قلعه و باغ و این طور چیزها، سرنوشت مالکیت اراضی مشخص میشد.
روایت است که داوود معنوی اراضی نزدیک به زمینهای دولتی یا زمینهای بایر را میخرید و بعد به تدریج با ساخت عمارت و یا حصارکشی و ترفندهای دیگر، بخشهایی از زمینهای موات اطراف را به تملک خود در میآورد. بزرگترین موفقیت داوود معنوی خرید مجموعه اراضی بزرگ در چاله هرز تهران بود.
درست در جنوب منطقه ظفر فعلی. باغ و ساختمان مزرعه داودیه. باغ و ساختمان و مزرعه داودیه را میرزا داود خان وزیر لشکر فرزند میرزا آقاخان نوری ملقب به اعتمادالدوله صدراعظم در دوران ناصرالدین شاه - تقریباً یکصدو پنجاه سال پیش - برای اقامتگاه ییلاقی خود احداث کرد.
این محل به این سبب که یکی از فرزندان فتحعلی شاه قاجار به نام ارغون میرزا در آنجا باغ و ملکی داشت، «ارغونیه» نامیده میشد، اما بعدها داودیه نام گرفت. دهکده داودیه از شمال به زرگنده و قلهک، از جنوب به سید خندان و از شرق به جاده قدیم شمیران و از غرب به جاده پهلوی میرسید.
داوود معنوی با همان ترفند قبلی بخشی از اراضی و عمارت داودیه را خرید و بعد با ساخت عمارتی به نام انجمن زنان در بخش بایر، این اراضی را به شکل کامل از چنگ نوادههای اعتمادالسلطنه بیرون آورد و با زدوبندهای خاص خود در شهرداری منطقه شمیرانات کار خود را پیش برد.
حرکت دوم او به کارگیری مهندس محسنی بود که در ازای بخشی از این اراضی نقشهکشی و تفکیک قطعات این زمینها را برای او انجام دهد تا بتواند آنها را با خیال آسوده به مشتریانش بفروشد. مهندس محسنی از مهندسان شهرداری شمیرانات بود. داوود معنوی در وسط این زمینها میدان محمدرضا پهلوی را احداث کرد و یک مجسمه شاه وسط آن گذاشت که بعدها به دلیلی که ذکر خواهیم کرد تبدیل شد به میدان محسنی!
معنوی تمام ملک را به جز دو قطعه بزرگ که به «تیمور بختیار» و «دکتر سجادی» فراماسونر و سناتور مجلس سنا داده بود، فروخت و بین خود و شوقی افندی و سران محفل تهران (محفل بهاییها) تقسیم کرد. آن زمان و بعد از بذل و بخششهای داوود معنوی، قسمت شمالی میدان متعلق به مهندس محسنی شده بود. به همین دلیل میدان به نام او یعنی میدان محسنی شهرت پیدا کرد.
وی خیابان بیژن را در قسمت شمالی میدان به نام پسر بزرگ خود نامگذاری کرد. محل فعلی برج بیژن نیز منزل مسکونی او بود. معنوی در ادامه ترفندهایش، در دهه 30 پرورشگاه عبدالله معنوی را در محدوده داودیه برپا میکند. و خب بخشی از زمینهای داودیه هم در اختیار سپهبد تیمور بختیار، نخستین رئیس ساواک قرار میگیرد و باشگاه ساواک در آن ساخته میشود که بعدها این باشگاه بهعنوان نخستین شعبه کاخ جوانان مورد استفاده قرار میگیرد
(محلی که اکنون با نام کانون پرورشی تربیتی شهید مفتح در خیابان شریعتی، پایینتر از حسینیه ارشاد میشناسیم) جالب آنکه داوود معنوی در سال 1335 به همراه مهندس محسنی و دو کارمند شهرداری به جرم زمینخواری بازداشت و زندانی شدند که سه ماه بیشتر طول نکشید و در اول کار دولت دکتر «منوچهر اقبال» آزاد شدند.
معنوی در زد و بند دیگری حدود 900 هزار متر از اراضی یافتآباد و قلعهمرغی را تصاحب و به یکی از کلان سرمایهداران مبدل شد. او در سال 1346 بزرگترین معامله زمین را به قیمت 450 میلیون تومان که به پول آن روز 11 گونی پول شده بود، در زمینهای قلعه حسنخان ـ شهر قدس کنونی ـ انجام داد که خریدار نیز یک سرمایهدار یزدی بود.
معنوی در سال 1350 به آمریکا مهاجرت کرد. از داوود معنوی بعد از مهاجرت به آمریکا دیگر خبری در دست نیست و البته مطمئنا سالها قبل فوت کرده است.