کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۱۱۰۳۵
تاریخ خبر:

نقد و بررسی Eriksholm: The Stolen Dream؛ یک ماجراجویی مخفی‌کارانه و گیرا

نقد و بررسی Eriksholm: The Stolen Dream؛ یک ماجراجویی مخفی‌کارانه و گیرا

تریلر بازی «Eriksholm: The Stolen Dream» نوید یک ماجراجویی معمایی عمیق با حال‌وهوای اسکاندیناوی اوایل قرن بیستم را می‌دهد.

به گزارش هفت صبح، بازی «اریکشهولم: رویای دزدیده‌شده» (Eriksholm: The Stolen Dream) اولین بازی از استودیوی جدیدالتاسیس River End Games است که توجه بسیاری از علاقه‌مندان به بازی‌های ماجراجویی و معمایی را به خود جلب کرده است. البته هنوز نسخه نهایی این بازی در دسترس عموم قرار ندارد اما تریلر منتشرشده از آن نشان‌دهنده اعتماد به نفس و ایده‌های تیمی بود که از قرار معلوم در ساخت ژانر معمایی مهارت بسیار دارد؛ تیم توسعه‌دهنده ۱۶ نفری Eriksholm در این ویدیو به بررسی عمیق‌تر منابع الهام بازی، طراحی شهر و شباهت‌های آن به اسکاندیناوی دهه ۱۹۰۰ پرداخته است.

IMG_4821

این بازی با نمای بالا به پایین و محیط آن به نحوی فوق‌العاده طراحی شده است. در عین حال، مکانیک‌های ساده اما جذاب، آن را بدل کرده به پازلی جالب‌توجه که کاربران را میخکوب خود می‌کند. گیم‌پلی بازی بر محور داستانی کوتاه و شیرین درباره خانه و پشتکار در برابر همه مشکلات استوار است و شامل صحنه‌های سینمایی خیره‌کننده‌ای نیز می‌شود. هرچه بازی جلوتر می‌رود و تمام قطعات پازل اریکشهولم در برابر مخاطب قرار می‌گیرد، شور و هیجان در سراسر بازی حکمفرما شده و کاربر در جهان آزمایش‌ها و روایت‌های هوشمندانه و بازیگوشانه غرق می‌شود.

IMG_4822

یادواره‌ای از سری بازی‌ها «رسوا»

بازی در شهر الهام‌گرفته از شمال اروپا، اریکشهولم، آغاز می‌شود که با موتورهای بخار، چرخ‌دستی‌های آویزان و فضای عمودی که یادآور سری بازی‌های «رسوا» (Dishonored) از استودیوی آرکین است، حال و هوای شبه‌سایبرپانک را تداعی می‌کند. این شهر، محیطی زیبا با جلوه‌های بصری نقاشی‌گونه، نورپردازی خیره‌کننده و جامعه‌ای زنده دارد. در Eriksholm، بازیکنان کنترل تا سه شخصیت را برعهده دارند که اولین آنها «هانا» نام دارد. او در مأموریتی برای یافتن برادرش است و این جست‌وجو باعث آغاز «زنجیره‌ای از رویدادهای فاجعه‌بار» می‌شود، در حالی‌که کاربر باید برای پیشروی به مخفی‌کاری، پرت کردن حواس دشمنان و تاکتیک‌های دیگر متکی باشد. پس از اینکه پلیس شهر برادرش را می‌رباید، «هانا» شخصیت اصلی داستان، ماجراجویی‌اش را برای یافتن او آغاز می‌کند. او به سرعت درگیر یک توطئه سرگرم‌کننده اما سرراست می‌شود که او را به معادن متروکه، کانال‌های فاضلاب زنگ‌زده و نمناک و در نهایت، رودررو با قدرتمندترین افراد شهر سوق می‌دهد. اما او در این مسیر تنها نیست و یکی از رهبران مقاومت محلی به نام «آلوا» و «سباستین» به سفر هانا برای نجات برادرش و اریکشهولم می‌پیوندند.

روایت‌های جذاب شهر از زبان شخصیت‌های متفاوت

این سه شخصیت در حقیقت نمایانگر سه وجهه از شهر هستند. می‌توان این چنین گفت که دینامیک بین این سه نفر جنبه متفاوتی از شهر را نشان می‌دهد: هانا، شخصیتی که بقا دغدغه اصلی اوست؛ آلوا، زن جوانی با آتش انقلاب و سباستین، کارگری منزوی که گوشه‌گیری پیشه کرده است. نحوه روایت آنها با یکدیگر سنتزی بی‌مانند را برای سناریوی این بازی فراهم آورده و استفاده از صداپیشگان حرفه‌ای و گرافیک قابل‌قبول آن را تقویت می‌کند.

این سنتز را می‌توان در گیم‌پلی هر کدام از شخصیت‌ها نیز دید: هانا می‌تواند از طریق کانال‌های تهویه بخزد و از ساختمان‌های دورافتاده فرار کند تا به مقاصد جدید برسد و اشیای پنهان را پیدا کند و با مهارت تمام دارت‌های خواب‌آور پرتاب کند. آلوا می‌تواند از ناودان‌ها بالا برود و خود را به پشت‌بام‌های اریکشهولم برساند، جایی‌که می‌تواند از تیرکمان خود برای پرتاب سنگریزه‌هایی استفاده کند که حواس دشمن را پرت کرده یا موانعی را برای تاریک کردن یک منطقه به کار بگیرد. در نهایت، سباستین می‌تواند با زور بازوی خود نگهبانان را خفه کند و در آب‌های اطراف شنا کند تا به مکان‌های جدید (معمولاً پایین‌تر) برسد. لذت واقعی اریکشهولم در شناسایی تهدیدات پیش رو است، خواه نور درخشان باشد یا انبوهی از نگهبانان. درک اینکه هر یک از این شخصیت‌های قابل بازی چه کاری باید انجام دهند یکی از نکات مهم در بازی Eriksholm: The Stolen Dream است.

تمرین همکاری با ته‌مزه سرگرم‌کننده

غرق شدن در دنیای این بازی به معنای درک این نکته است که دست آخر این سه شخصیت باید با ترکیب ویژگی‌های خود دشمن را شکست دهند: آلوا باید از پشت‌بامی بالا برود تا سنگریزه‌ای را به سمت چراغ خیابان بالا پرتاب کند و به هانا اجازه دهد تا به نگهبان نزدیک‌تر شود و او را با یک دارت خواب‌آور از پای درآورد. اما ممکن است این به تنهایی کافی نباشد و یک دارت به‌تنهایی نتواند کار دشمن را بسازد. خوشبختانه، سباستین در نزدیکی است و می‌تواند کار را با خفه کردن نگهبان خواب‌آلود به پایان برساند. این حس همکاری یکی از جنبه‌های سرگرم‌کننده این بازی است. با کنار رفتن دیده‌بان، هر سه به یک هزارتوی پرچین نزدیک می‌شوند، جایی که باید حتی بیشتر در مورد این فکر کرد که چگونه مجموعه‌های حرکتی این سه شخصیت می‌تواند بازیکن را از یک هزارتوی پر از نگهبان که خطوط دیدشان به شکلی استرس‌زا در هم می‌پیچند، عبور ‌‌دهد. این درحالی‌ست که اگر توسط نگهبانی دیده شوید و قبل از اینکه خط دید او پر شود پنهان نشوید، بلافاصله با صفحه Game Over روبه‌رو می‌شوید.

پازل‌های مخفی با انیمیشن واقع‌گرایانه

خوشبختانه، در بیشتر موارد، نقاط ذخیره یا چک‌پوینت‌ها، سخاوتمندانه هستند. پازل‌های مخفی آزمون و خطا و «گیم اوور»های مکرر بازی به ندرت جلوی لذت و پیوستگی مسیر را می‌گیرند. هرچند که باید اعتراف کرد که انیمیشن‌های واقع‌گرایانه و سرعت حرکت کلی بازی کمابیش کند هستند. با این حال، معمولاً کاربر فقط چند دقیقه با یک پازل عالی دیگر که ذهن را به چالش می‌کشد، فاصله دارد و همین امر بر تازگی این کلیت می‌افزاید.

بزرگ‌ترین مشکل اریکشهولم چه‌بسا این باشد که کاربر تقریباً نیمی از بازی را فقط با هانا می‌گذراند و آن موقع است که آلوا به میدان می‌آید. زمانی هم که سباستین این جمع سه‌نفره را کامل می‌کند، بازی در مراحل پایانی است و فرصت چندانی برای لذت بردن تمام و کمال از همکاری میان آنها وجود ندارد. البته قابل درک است که چرا استودیوی سازنده بازی چنین طرحی را پیش گرفته است: چند فصل اول بازی با هانا به عنوان یک آموزش طولانی و فرصتی برای کشف اینکه چگونه دنیای اریکشهولم به حرکات مخفی‌کارانه شما واکنش نشان می‌دهد، عمل می‌کنند. با این حال، این کار خیلی طول می‌کشد و ممکن است برای برخی کمی خسته‌کننده به نظر برسد.

تجربه یک مجموعه پازل عالی در ماجراجویی مخفیانه

فصل‌ها با صحنه‌های میان‌پرده شروع و به پایان می‌رسند که دارای جلوه‌های بصری خیره‌کننده‌ای هستند. داستانی که «اریکشهولم: رؤیای دزدیده‌شده» روایت می‌کند ساده اما پر از احساس است. توجه به جزئیات در سرتاسر بازی قابل تحسین است؛ به خصوص با توجه به اندازه نسبتاً کوچک استودیوی سازنده آن. اریکشهولم همچنین با پایانی بی‌نقص، بیشتر گره‌های بازی را به شکلی رضایت‌بخش توجیه می‌کند.

به طور کلی، اریکشهولم یک بازی پازل عالی در لباس یک ماجراجویی مخفی‌کارانه است که از مکانیک‌های گوناگون برای ایجاد روایتی جذاب و گیرا استفاده می‌کند. با یک گروه متمرکز، سه شخصیت قابل بازی که به طور هماهنگ با هم ادغام می‌شوند و دنیایی که گوشه و کنارش همواره چیزهای متعدد برای عرضه دارند (با آیتم‌های قابل جمع‌آوری برای پاداش تلاش‌های کاربر). می‌توان گفت که این بازی در نهایت قابل‌احترام و موفق ظاهر شده است. اریکشهولم، در بیشتر موارد، از خطای حیاتی پازل‌های مخفی‌کاری که از پیچیدگی فراتر رفته و به ناامیدکنندگی می‌رسند، اجتناب می‌کند و مجموعه‌ای از چالش‌ها را ارائه می‌دهد که تقریباً همیشه سرگرم‌کننده هستند. این بدان معناست که بازیکن هنگام مواجهه با ماموریت‌های گوناگون نیاز نیست ساعت‌ها یا حتی روزها با روند بازی سروکله بزند. بنابراین می‌توان چنین نتیجه گرفت که «اریکشهولم: رؤیای دزدیده‌شده» مارپیچی است شیرین و سرگرم‌کننده که می‌تواند مخاطب را مبهوت خود کند. Eriksholm: The Stolen Dream  از ۱۵ ژوئیه (۲۴ تیر) برای کنسول‌های ایکس باکس سری ایکس و اس، پلی‌استیشن ۵ و PC در دسترس قرار گرفت.

آخرین تحولاتبازیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۱۱۰۳۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر