کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۳۶۶۵۶
تاریخ خبر:
‌نقد عملکرد و متلک‌های سیاسی

ببر کاغذی| اقتصاددانی از شیکاگو؛ اما وزیری محافظه کار

ببر کاغذی| اقتصاددانی از شیکاگو؛ اما وزیری محافظه کار

عملکرد اقتصادی سیدعلی مدنی‌زاده نشان می‌دهد که مدرک معتبر و مواضع علمی پیش از وزارت، نتوانسته او را به وزیر جسوری تبدیل کند ‌

مهدی خاکی‌فیروز دبیر گروه اقتصاد

هفت صبح|  وقتی نام سیدعلی مدنی‌زاده به عنوان وزیر اقتصاد دولت چهاردهم مطرح شد، امیدها بالا رفت. بیش از سوابق علمی و اجرایی او، به واسطه تحصیلاتش در دانشگاه شیکاگو، جایی که شجاعت اقتصادی و استقلال بانک مرکزی از اصول غیرقابل‌چالش مکتب اقتصادی آن محسوب می‌شود. تصور عمومی بر این بود که مدنی‌زاده، این اقتصاددان جوان و آکادمیک، پس از تجربه آکادمیک خود، نسیمی از عقلانیت و جسارت اقتصادی را به وزارت اقتصاد ایران خواهد آورد. اما آنچه رخ داد، چیزی جز سایه‌ای محافظه‌کارانه از تئوری شیکاگو نبود.

   

شیکاگویی که وعده شجاعت می‌داد

قبل از ورود به کابینه، مدنی‌زاده چهره‌ای شناخته‌شده در محافل علمی بود و مقالات و سخنرانی‌هایش نشان می‌داد که با مفاهیم پیشرفته اقتصاد کلان و سیاست پولی آشناست. او بارها بر اصلاحات ساختاری، شفاف‌سازی نظام مالیاتی و کنترل تورم تاکید می‌کرد و بر اهمیت کاهش مداخلات بی‌رویه دولت در بازارها پافشاری داشت.

 

در همان دوران، او به صراحت از رانت‌های ارزی و سیاست‌های دستوری انتقاد می‌کرد و بر لزوم استقلال بانک مرکزی تاکید داشت. چنین مواضعی، از نظر کارشناسان، نشانه‌ای از شجاعت اقتصادی او بود. شجاعتی که قرار بود در مقام وزیر اقتصاد به عمل تبدیل شود. اما آنچه بعدها مشاهده شد، فاصله معناداری میان تئوری و عمل بود.

 

 انتظار شجاعت در برابر رانت‌ها  و نهادهای قدرتمند

با توجه به پیشینه مدنی‌زاده، فعالان اقتصادی، کارشناسان و حتی رسانه‌ها انتظار داشتند که او اصلاحات جدی اعمال کند. شفافیت در سیاست‌های ارزی و پولی و کاهش مداخلات بی‌رویه دولت در بازارها. همه چشم‌ها به او دوخته شده بود تا پلی میان عقلانیت علمی و سیاست‌گذاری عملی ایجاد کند.

 

انتظار عمومی این بود که او شجاعانه با ساختارهای قدرت روبه‌رو شود و با اتخاذ تصمیمات جسورانه، اقتصاد ایران را از رکود و نوسانات بی‌پایان خارج کند. نام «مدنی‌زاده» در محافل اقتصادی به شجاعت و عملگرایی مترادف شده بود. انتظاری که در عمل به دلایل گوناگون، تحقق نیافت.

 

‌ تفاوت معنادار با پیش‌بینی‌ها 

اما واقعیت پس از انتصاب، تفاوت معناداری با پیش‌بینی‌ها داشت. سیاست‌های ارزی و پولی کشور همچنان در اختیار رئیس کل بانک مرکزی بود و تصمیمات مهم بدون هماهنگی با وزارت اقتصاد اتخاذ می‌شد. وزیر اقتصاد حالا در برابر ساختارهای قدرت سکوت اختیار کرد و به انتقادهای مختصر و جسته گریخته رسانه‌ای بسنده نمود.

 

بحران ارزی اخیر نمونه‌ای آشکار از محافظه‌کاری او بود. بازار ارز که در اثر سیاست‌های متناقض بانک مرکزی نوسانات شدیدی داشت، نیازمند تصمیمات فوری و جسورانه بود. اما وزیر اقتصاد ترجیح داد به مواضع رسانه‌ای محدود بماند. اظهارنظرهایی که بیشتر به یادداشت‌های دانشگاهی شبیه بود تا اصلاحات عملی. این محافظه‌کاری موجب شد اصلاحات اقتصادی به تاخیر افتد و اعتبار وزارت اقتصاد در تصمیم‌های کلان اقتصادی کشور کاهش یابد.

 

 تضاد میان مدرک و عمل

مدنی‌زاده، از شیکاگو آمده بود؛ اما به نظر می‌رسد شجاعت اقتصادی‌اش در دفتر دانشگاه جا مانده است. او بیشتر شبیه یک «ببر کاغذی» عمل می‌کرد؛ وزیری با مدرک معتبر، اما فاقد توان واقعی برای اصلاحات اقتصادی. این تضاد میان آموزش دانشگاهی و واقعیت‌های سیاسی-اقتصادی ایران، پیام روشنی به جامعه اقتصادی ارسال کرد: « اگر حتی شیکاگویی‌ها هم نمی‌توانند شجاعت داشته باشند، پس ما چه توقعی داریم؟» این وضعیت اصلاحات اقتصادی را به تاخیر انداخت و اعتماد عمومی و ریسک سرمایه‌گذاری را نیز تحت تاثیر قرار داد. محافظه کاری بیش از حد وزیر اقتصاد، اقتصاد کشور را در وضعیتی شکننده نگه داشته است.

 

 نقد عملکرد و متلک‌های سیاسی

از منظر سیاسی، محافظه‌کاری مدنی‌زاده قابل تحلیل است. در دولت‌هایی که نهادهای قدرتمند و غیرقابل چالش تصمیم‌گیرنده‌اند، محافظه‌کاری به استراتژی رایج تبدیل می‌شود. اما وقتی وزیر اقتصادی با چنین پیشینه‌ای عملا محافظه کارانه عمل می‌کند، چه امیدی به اصلاحات اقتصادی می‌توان داشت؟ او بیشتر به سخنرانی‌ها و اظهارنظرهای رسانه‌ای بسنده کرد؛ موضعی که عملا بی‌اثر است و به تولید محتوا برای رسانه‌ها محدود می‌شود. وزیر اقتصاد به یک تماشاگر حرفه‌ای بدل شد که نظاره‌گر بحران‌های ارزی و تورمی است، اما جرأت مداخله اثربخش را ندارد.

 

 پیامدهای محافظه‌کاری بر اقتصاد کشور

روحیه غیرتهاجمی وزیر اقتصاد، پیامدهای ملموس و گسترده‌ای برای اقتصاد کشور داشته است. بحران‌های ارزی، نوسانات قیمت‌ها، افزایش ریسک سرمایه‌گذاری و کاهش بهره‌وری اقتصادی، همگی ناشی از فقدان تصمیم‌گیری جسورانه هستند. علاوه بر این، این محافظه‌کاری باعث شد دولت نتواند از ظرفیت علمی وزیر بهره ببرد. مدنی‌زاده می‌توانست پلی میان تحلیل‌های علمی و سیاست‌گذاری عملی ایجاد کند، اما این پل نیمه‌تعطیل ماند و کارشناسان تنها از دور نظاره‌گر آن ماندند.

 

صبحانه‌ها و عصرانه‌های دولت و وزیر با اقتصاددانان، زمانی مفید است که به تغییر رویکردهای جدی منجر شود. اما حتی خزانه داری کشور هم که مستقیم زیر نظر وزیر اقتصاد است، نسیم این تغییرات را نچشیده است و در همچنان بر همان پاشنه قدیمی می‌چرخد.  نتیجه عملی این حالت چیزی نیست جز افزایش بی‌اعتمادی عمومی و ادامه مشکلات ساختاری که سال‌ها اقتصاد ایران را زمین‌گیر کرده است.

 

ببر کاغذی در میدان سیاست

مدنی‌زاده نمونه‌ای بارز از تضاد میان آموزش دانشگاهی و واقعیت‌های سیاسی-اقتصادی کشور است. او از شیکاگو آمده بود تا شجاعت اقتصادی نشان دهد، اما در عمل ترس و محافظه‌کاری بر تصمیماتش سایه انداخت. این وضعیت اصلاحات مورد انتظار را به تاخیر انداخت و پیامدهای منفی برای اعتماد عمومی و اقتصاد کشور داشت.


 

آخرین تحولاتاقتصادیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۳۶۶۵۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر