پشت پرده سود و زیان بیمهها؛ دفاع از شفافیت

در جوابیه بیمه مرکزی به گزارش هفت صبح بررسی شد
هفت صبح| ﺩﺭ ﭘﯽ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﻣﻄﻠﺒﯽ ﺑﺎ ﺗﯿﺘﺮ »ﺑﯿﻤﻪﻫﺎ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﮐﻤﺘﺮ ﺧﺴﺎﺭﺕ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ« ﺩﺭ ﺷﻤﺎﺭﻩ ۴۰۵۳ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻫﻔﺖ ﺻﺒﺢ 28 اردیبهشت، ﺗﻮﺿﯿﺤﺎﺕ ﺯﯾﺮ از سوی روابط عمومی بیمه مرکزی ارسال شده است.ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺑﺎﺭﮔﺬﺍﺭﯼﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﭘﻮﺭﺗﺎﻝ ﺭﺳﻤﯽ ﺑﯿﻤﻪ ﻣﺮﮐﺰﯼ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻭﺯﯾﻦ ﻫﻔﺖ ﺻﺒﺢ، ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﻗﺪﺭﺩﺍﻧﯽ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺗﯿﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﺷﻔﺎﻑ ﺻﻨﻌﺖ ﺑﯿﻤﻪ ﺭﺍ ﺧﺪﺷﻪﺩﺍﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ، ﺑﺎ ﺣﺮﻓﻪﺍﯼﮔﺮﯼ ﻭ ﺍﺧﻼﻕ ﺭﺳﺎﻧﻪﺍﯼ ﻣﻨﺎﻓﺎﺕ ﺩﺍﺭﺩ.
ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﺨﺴﺖ، ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﮐﻪ ﺻﻨﻌﺖ ﺑﯿﻤﻪ ﻣﺘﺸﮑﻞ ﺍﺯ ۴١ ﺑﻨﮕﺎﻩ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﻭ ﺷﺒﮑﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺑﯿﻤﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﯾﮑﺼﺪﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭﺭﺍ ﺩﺭ ﭼﺎﺭﭼﻮﺏ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺗﺠﺎﺭﺕ، ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺿﺮﻭﺭﺕ ﺩﺍﺭﺩ.
ﻣﺎﻫﯿﺖ ﺑﯿﻤﻪﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎﯼ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ﺑﯿﻤﻪﻫﺎﯼ ﺣﻤﺎﯾﺘﯽ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﻃﺮﺡ ﺍﺩﻋﺎﯼ «ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺷﺪﯾﺪ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﯿﻤﻪﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﮐﺎﻫﺶ ﺳﻬﻢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺧﺴﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ» ﻫﯿﭻ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺑﯿﻤﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪﯼ ﺻﻨﻌﺖ ﺑﯿﻤﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬﺍﺭﯼ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﺩﺭ ﺑﺨﺶﻫﺎﯼ ﻣﻮﻟﺪ، ﺻﺮﻑ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺧﺴﺎﺭﺕ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺨﺶ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎﯼ ﺑﻨﮕﺎﻩ ﺩﺍﺭﯼ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ.
ﺑﺨﺶ ﻣﻬﻤﯽ ﺍﺯ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﯽﻫﺎﯼ ﺻﻨﻌﺖ ﺑﯿﻤﻪ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪﺍﯼ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬﺍﺭﯼ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎﯼ ﺑﯿﻤﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻔﺎﯼ ﺗﻌﻬﺪﺍﺕ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺷﺘﻪﻫﺎﯾﯽ ﻧﻈﯿﺮ «ﺑﯿﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ» ﺁﻣﺎﺩﮔﯽ ﮐﺎﻣﻞ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
ﺍﮔﺮﭼﻪ «ﻧﺴﺒﺖ ﺧﺴﺎﺭﺕ» ﺷﺎﺧﺺ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺭﺯﯾﺎﺑﯽ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﺑﻨﮕﺎﻩﻫﺎﯼ ﺑﯿﻤﻪﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ، ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﻧﯿﺰ ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﺑﺎ ﺩﻭﺭﻩﻫﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺩ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻌﻀﺎ ﻭﺭﻭﺩ ﻭ ﯾﺎ ﺟﺎﺑﺠﺎﯾﯽ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﯿﻤﻪﺍﯼ ﻭ ﺛﺒﺖ ﺁﻥ ﻧﺰﺩ ﺷﺮﮐﺖ ﺑﯿﻤﻪ، ﻧﺴﺒﺖ ﺧﺴﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺗﺤﺖﺍﻟﺸﻌﺎﻉ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﻫﺪ. ﻧﮑﺘﻪ ﺟﺎﻟﺐ ﺗﻮﺟﻪ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺭﺷﺪ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺧﺴﺎﺭﺍﺕ ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺳﺎﻝ ١۴۰۳ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺭﺷﺪ ﺣﻖ ﺑﯿﻤﻪ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﯽ ﺷﺮﮐﺘﻬﺎﯼ ﺑﯿﻤﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺍﺯ ﺭﺳﺎﻧﻪ ﻭﺯﯾﻦ ﻭ ﺍﺛﺮﮔﺬﺍﺭ «ﻫﻔﺖ ﺻﺒﺢ» ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﯽﺭﻭﺩ ﺑﺎ ﺩﺭﮎ ﺍﯾﻦ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﮐﻪ ﺻﺪﻫﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﻫﺎﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﺯ ﻣﺤﻞ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﯿﻤﻪﮔﺮﯼ ﺑﻪ ﮐﺴﺐ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻭ ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻣﻌﯿﺸﺖ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﻧﺪ، ﺍﺩﺑﯿﺎﺗﯽ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺗﻠﺦ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺗﻬﺎﻡ ﺳﻮﺩﺟﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﺠﯿﺐ ﻭ ﺯﺣﻤﺘﮑﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻧﮕﯿﺮﺩ.
ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﺻﻨﻌﺖ ﺑﯿﻤﻪ ﺩﺭ ﺑﺤﺮﺍﻥﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﮐﻮﭼﮏ ﻧﻈﯿﺮ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﺍﺭﺳﺒﺎﺭﺍﻥ، ﺳﯿﻞ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﺯﻣﯿﻦﻟﺮﺯﻩ ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎﻩ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺗﻠﺨﯽ ﮐﻪ ﺍﺧﯿﺮﺍً ﺩﺭ ﻫﺮﻣﺰﮔﺎﻥ ﺭﺥ ﺩﺍﺩ ﺍﯾﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﻣﯽﺭﺳﺎﻧﺪ ﮐﻪ ﺻﻨﻌﺖ ﺑﯿﻤﻪ ﻋﻠﯿﺮﻏﻢ ﺭﻭﯾﺎﺭﻭﯾﯽ ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﻭ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺭﯾﺴﮑﻬﺎﯼ ﻓﺎﺟﻌﻪ ﺁﻣﯿﺰ ﺑﻪ ﺳﺎﯾﺮ ﻧﻘﺎﻁ ﺩﻧﯿﺎ، ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺎ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺑﻤﻮﻗﻊ ﻭ ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ ﺧﺴﺎﺭﺍﺕ ﺑﻪ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﻪ ﮔﺬﺍﺭﺍﻥ ﻭ ﺯﯾﺎﻧﺪﯾﺪﮔﺎﻥ ﺷﺘﺎﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﭘﯿﺸﺘﺎﺯ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎﯼ ﺑﯿﻤﻪ ﺑﯽﺩﺭﻧﮓ ﻭ ﻓﺎﺭﻍ ﺍﺯ ﺗﺸﺮﯾﻔﺎﺕ ﺭﺍﯾﺞ، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﯾﻔﺎﯼ ﺗﻌﻬﺪﺍﺕ ﺧﻮﺩ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.
ﺿﻤﻦ ﻗﺪﺭﺩﺍﻧﯽ ﻣﺠﺪﺩ ﺍﺯ ﺭﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﭘﻮﺷﺶ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﻭ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﺻﻨﻌﺖ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥﺁﻓﺮﯾﻦ ﺑﯿﻤﻪ، ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﺍﻧﺶﺍﻓﺰﺍﯾﯽ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭﺍﻥ ﻭ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﺑﯿﻤﻪﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﺎﻫﺪ ﭼﻨﯿﻦ ﻗﻀﺎﻭﺕﻫﺎ ﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖﻫﺎﯼ ﻧﺎﺩﺭﺳﺘﯽ ﻧﺒﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺁﺳﺎﻧﯽ ﺗﺎﺭﺍﺝ ﻧﺸﻮﺩ.
هفت صبح ضمن تشکر از ارسال جوابیه فنی روابط عمومی بیمه مرکزی، اظهار امیدواری می کند که با خروج این بیمه از تصدی گری های اقتصادی و تمرکز بر نقش تنظیم گری، شاهد رعایت مطلوب تر حقوق مشتریان صنعت بیمه باشیم.
بیمه در ایران؛ محصولی که همیشه یک قدم عقبتر است
در ایران بیمه بیشتر به یک ابزار رفع تکلیف شباهت دارد تا یک سازوکار حمایتگر واقعی. نگاهی به ترکیب محصولات بیمهای در بازار نشان میدهد که عمده شرکتها، همچنان درگیر فروش بیمهنامههای سنتی همچون شخص ثالث، درمان تکمیلی و عمر هستند؛ محصولاتی که اغلب شان بهروز نشدهاند و پاسخگوی نیازهای نوپدید جامعه هم نیستند. از بیمه مشاغل آزاد و استارتاپها گرفته تا پوششهای نوین در برابر فجایع اقلیمی، تقریباً همه چیز یا غایب است یا بیاثر.
یکی از نواقص بزرگ صنعت بیمه ایران، فقدان تنوع در محصولات است. در کشورهای پیشرفته، بیمهنامههای مخصوص برای آسیبهای روانی، محافظت از کسبوکارهای کوچک یا حتی پوشش خطرات سایبری وجود دارد. در ایران اما، فردی که بخواهد خانه خود را در برابر زلزله بیمه کند، تازه در مرحله چانهزنی با کارمند بیمه میماند که آیا این منطقه «زلزلهخیز» هست یا نه! همچنین، سهم بیمههای زندگی در ایران بسیار پایین است و برخلاف شعارهای تبلیغاتی، بسیاری از این بیمهنامهها بازده مالی موثری ندارند. در واقع اغلب این بیمه نامه ها، مبتنی بر فریبکاری های تورمی است و به همین دلیل است که شاهد تقاضای بالای توقف بیمه نامه های عمر، در سالهای دوم یا سوم این بیمه ها هستیم.
از سوی دیگر، نظام قیمتگذاری نیز معیوب است. شرکتها بهجای تحلیل ریسک فردی، از نرخنامههای ثابت استفاده میکنند. نتیجه این میشود که فرد پرریسک و کمریسک با یک نرخ بیمه میشوند. این شیوه انگیزهای برای اصلاح رفتار بیمهگذار باقی نمیگذارد و در بلندمدت به زیان سیستم بیمهای است.
نکته مهم دیگر، نبود شفافیت و فقدان اعتماد عمومی است. بسیاری از مردم از روند پرداخت خسارتها ناراضیاند. شفاف نبودن شرایط قرارداد، تأخیر در پرداخت و تفسیر یکسویه شرکت بیمه از مفاد قرارداد، باعث شده تا مردم در بزنگاهها احساس کنند که تنها ماندهاند. بیمه برایشان بیشتر یک خرج اضافه است تا یک پشتیبان واقعی.
علاوه بر اینها، بیمهنامههای موجود، نسبت به تحولات اجتماعی کند واکنش نشان میدهند. برای مثال، در کشوری که جمعیت سالمند در حال رشد است، هنوز بیمه مراقبت بلندمدت برای سالمندان تعریف مشخصی ندارد. یا در دورانی که کار پلتفرمی و دورکاری رواج یافته، هنوز بیمه های حمایتی، فقط برای مشاغل رسمی قابل استفاده است و نرخ های انفرادی آن، بسیار گران تر است.
در نهایت باید گفت که محصولات بیمهای در ایران نه با نیاز جامعه منطبقاند، نه با تحولات جهانی هماهنگ. شرکتها بیشتر دغدغه فروش عددی دارند تا طراحی خلاقانه و پاسخگو. اگر اصلاح ساختاری در حوزه طراحی محصول، قیمتگذاری، شفافیت قراردادها و پاسخگویی به تحولات اجتماعی صورت نگیرد، بیمه در ایران نقش گرهگشا نخواهد داشت و یک بار اضافی برای جیب مردم باقی میماند.