کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۳۱۲۵
تاریخ خبر:
پروژه ال.ان.جی؛ میلیاردها دلار دود شد، حالا نوبت نجات پروژه است، علی خیراندیش توضیح می‌دهد

گاز داشتیم، مشتری داشتیم فقط تصمیم نداشتیم

گاز داشتیم، مشتری داشتیم فقط تصمیم نداشتیم

پروژه ایران ال.ان.جی که با صرف 1/8 میلیارد دلار نیمه‌کاره ماند، می‌توانست تا ۱۴ میلیارد دلار درآمد سالانه داشته باشد؛ آیا طرح جدید می‌تواند این رویای اقتصادی را احیا کند؟

هفت صبح، الهه ابراهیمی| در طول دهه‌های اخیر در ایران شاهد اوج‌گیری قیمت کالاهای مختلفی بوده‌ایم که بر رفاه و معیشت مردم تاثیر جدی داشته است‌ اما در این میان یک کالای دیگر نیز وجود دارد که در سال‌های گذشته افزایش قیمت و تورم چند برابری داشته اما‌ روی زندگی مردم بی‌تاثیر بوده است. این کالا «الاغ» است. الاغ یکی از حیواناتی است که برای حمل و جابه‌جایی بار برای کشاورزان اهمیت دارد.

 

این اهمیت البته در سال‌های اخیر و با مدرن شدن و در دسترس قرار گرفتن وسایل مکانیکی در کشاورزی، کمرنگ‌تر شده است. البته استفاده از این حیوان هنوز هم در برخی از روستاها و مناطقی که رفت و آمد خودرو امکانپذیر نیست و همچنین در کنار چوپان‌ها، رایج است‌ اما الاغ به جز کمک برای حمل بار، فواید دیگری نیز دارد که در ادامه به آن پرداخته می‌شود. همین فواید متعدد باعث شده است که تجارت الاغ در ایران به‌خصوص در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته و جالب است بدانید که ایران در این زمینه حتی صادرات نیز دارد.

 

در حالی که پروژه ایران ال.ان.جی با صرف بیش از ۱.۸ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری و پیشرفت فیزیکی قابل توجه سال‌هاست به حال خود رها شده، علی خیراندیش، مدیرعامل اسبق شرکت ایران ال.ان.جی از تلاش دوباره برای احیای آن خبر می‌دهد. او با اشاره به از دست رفتن فرصت‌های طلایی صادرات گاز، می‌گوید:« اگر حتی دو خط تولید اول از این پروژه اجرا شده بود، امروز ایران می‌توانست سالانه میلیاردها دلار درآمد ارزی داشته باشد؛ رقمی فراتر از کل صادرات فولاد و پتروشیمی کشور.»

 

بر اساس اظهارات او این درآمد ارزی 12 تا 14 میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. به هر حال امروز حدود 2 میلیارد دلار تجهیزات در این پروژه متوقف شده است و در شرایطی که کشور به شدت با کمبود گاز مواجه شده است، راه‌اندازی مجدد آن اما و اگرهای بسیاری را به همراه خواهد داشت. در گفت‌وگوی ذیل با نگاهی به آینده، شرایط امروز و آنچه در گذشته رخ داد را بررسی کردیم.

 

 پروژه ال.ان.جی در ایران با وجود سرمایه‌گذاری زیاد سال‌هاست متوقف مانده است. به نظر ما در شرایط کنونی با وجود کمبود گاز می‌توان به راه‌اندازی مجدد آن فکر کرد؟

به صراحت تمام می‌گویم که شدنی است. این پروژه برای من حکم فرزندی دارد که دوست دارم به سرانجام برسد. برای همین دو بار در سال‌های 1394  و 1396-97 دو طرح مختلف برای احیای آن به وزارت نفت پیشنهاد کردم که هر دو ابتر ماند. نخستین بار در سال ۹۴ با صندوق‌ها مذاکره کردیم، آماده واگذاری سهم به سرمایه‌گذار خارجی شده بودند که مسئولان وقت با طرح ارائه شده مخالفت کردند زیرا برجام امضا شده بود و امیدواری‌ها بالا بود که بتوانند قرارداد مناسب‌تری را منعقد کنند.

 

بار دوم در سال ۹۷ بود که طرحی تهیه شد و حتی سرمایه‌گذار خارجی جدید آوردیم. همه چیز مهیا بود. وزیر نفت وقت ۱۰ شرط برای سرمایه‌گذار گذاشت از جمله اینکه مسئولیت‌های بررسی ذخیره گاز میدان، قبول شدن تتمه هزینه پروژه، پذیرش هزینه‌های انجام شده قبلی، پذیرش مسئولیت لیسانس اخذ شده و یافتن خریدار و همچنین راه‌اندازی پروژه باشد که تمامی شروط وزارت نفت پذیرفته شد اما پس از مدتی، طرف ایرانی حاضر به اجرای توافق‌نامه امضا شده نشد. 

 

چرا با وجود آن‌همه تلاش و آمادگی و حتی پذیرش شروط، آقای زنگنه وزیر وقت نفت نپذیرفت؟ آیا نگاه سیاسی وجود داشت؟

دیدگاه سیاسی من با آقای زنگنه متفاوت است اما مردانگی نیست که بگویم او مخالف بود. او چندین شرط گذاشت که همه موارد آن توسط سرمایه‌گذار پذیرفته شد. البته نمی‌خواهم وارد مسائل ریز سیاسی شوم. همکاری لازم از داخل مجموعه وزارت نفت برای اجرای قرارداد جدید و احیای طرح ال.ان.جی نشد.

 

آیا طرح جدیدی برای احیای طرح ال.ان.جی دارید؟

بله. در حال طراحی راه‌حلی هستیم که باتجربه‌های گذشته متفاوت است، سعی کرده‌ایم ایرادات قبلی را رفع کنیم و سازوکاری طراحی کرده‌ایم که با کمترین نیاز به سرمایه‌گذاری دولتی، پروژه را با اتکا به ظرفیت داخلی و همکاری محدود خارجی به صورت کنسرسیوم پیش ببریم. دولت هیچ سرمایه‌گذاری نخواهد کرد. 

 

 با توجه به کمبود گاز و کاهش فعالیت بسیاری از صنایع مادر به نظر احیای این پروژه مورد توجه وزارت نفت و مسئولان قرار خواهد گرفت؟ 

هر بار که پروژه ال.ان.جی به مشکل خورده است، سعی کردم تحلیل کنم و ببینم علت چه بوده است و در دور بعدی اصلاحاتی اعمال کنم. در آخرین باری که تصمیم به احیای آن گرفتم، وزیر نفت شرط‌های زیادی گذاشت؛ و تامین هم شد اما کار انجام نشد. این بار احساس می‌کنم راه‌حلی پیدا کردم که مقاومت‌ها برای اجرای طرح کمتر شود اما می‌دانم که در شرایط کنونی کمبود گاز، این مقاومت‌ها صفر نخواهد شد.

 

برای کمبود گاز نیز راه‌حل داریم؛ یا استخراج یا سوآپ از خارج. در هر صورت مشکل قابل حل شدن است و قطعا کمبود گاز نمی‌تواند مانعی برای احیای طرح ال.ان.جی باشد، این راه‌حل را برای مسئولان تشریح خواهم کرد. روش‌های مورد نظر ما ساده نیست و دارای ابعاد متعدد است، اما تاکید دارم که شدنی است. به سرانجام رسیدن طرح ال.ان.جی در ایران هدف بزرگ زندگیم است بنابراین انگیزه برای تحقق آن بالاست. به دنبال منفعت مالی صرف نیستم. به ملت قول داده‌ام و سعی می‌کنم به وعده‌ام وفا کنم.

 

 به نظر شما اگر در آن مقطع پروژه ال.ان.جی  به سرانجام می‌رسید آیا امروز باز هم با مشکل کمبود گاز مواجه بودیم؟

قطعا بودیم. دلایل کمبود کنونی گاز در ایران متعدد است شاید بخشی از آن عدم سرمایه‌گذاری کافی و مسایل دیگر باشد اما معتقدم علت اصلی عدم مصرف بهینه‌ مصرف گاز توسط مردم است. یک زمانی مخالف این بودم که خط لوله به تمام کشور کشیده شود اما به هر حال با وجود دیدگاه‌های مخالف این کار انجام شده است. حال که دسترسی به گاز به 100 درصد رسیده است باید سیاست دیگری از سوی حاکمیت یا مسئولان اجرایی شود. یعنی باید مردم از محل صرفه‌جویی گاز و بهینه‌ مصرف کردن آن سود ببرند.

 

در احیای مجدد طرح ال.ان.جی حتی اگر وزارت نفت همراه شود اما به دلیل کمبود گاز با مخالفت بسیاری از صنایع مادر مانند فولاد و پتروشیمی‌ها همراه خواهد شد. سال گذشته به واسطه کمبود گاز درآمدارزی این صنایع کمتر شده است. به‌نظر شما احیای این طرح سودآورتر است؟ 

در نگاه اول مخالفت‌هایی نیز وجود خواهد داشت، هرچند در طرح جدید به تمامی این موارد فکر شده است. اما برای شفافیت بیشتر از میزان سودده بودن عملیاتی شدن طرح ال.ان.جی چند آمار را اعلام می‌کنم. در زمان حضور آقای اوجی در وزارت نفت در جلسه‌‌ای در مجلس اعلام کردم که اگر دو خط تولید طرح ایران ال.ان.جی به سرانجام می‌رسید میزان درآمد ارزی کشور با نرخ تابستان 2022 (در آغاز جنگ روسیه و اوکراین) 36میلیارد دلار در سال بود. در حالی که کل صنعت فولاد و پتروشیمی نمی‌تواند نصف این میزان درآمد را داشته باشند.

 

یعنی درآمد ارزی بالایی را از دست دادیم؟

این نگاه را نداشته باشیم اما به طور کل معتقدم که کشور می‌توانست از پروژه ایران ال.ان.جی متوسط ۱۲ تا ۱۴ میلیارد دلار در سال درآمد داشته باشد. در خوشبینانه‌ترین شرایط اگر 50 میلیون تن فولاد تولید و کمتر از یک سوم آن را صادر کنیم در نهایت 7 میلیارد دلار درآمد ارزی خواهیم داشت. این آمارها بر اهمیت این پروژه تاکید دارند. یادمان باشد که ایران ال.ان.جی، پروژه لوکسی نیست؛ پرمنفعت‌ترین کار ممکن است. اگر مردم ارزش واقعی این پروژه را درک کنند حتما خواهان اجرای آن خواهند بود. 

 

چقدر بودجه برای احیای این پروژه نیاز است؟

میزان سرمایه گذاری با نرخ تبدیل ارزهای مختلف در روز سرمایه گذاری، یک میلیارد و 850 میلیون دلار بوده که در پروژه ایران ال.ان.جی بدون استفاده مانده است. برای اینکه بتوان از امکانات مجدد استفاده کرد هزینه‌هایی برای تعمیر نیاز است که برآورد اولیه من مبلغ 70 تا 150 میلیون دلار است.

 

تا آنجا که اطلاع دارم بعد از من تقریبا هیچ مبلغ قابل توجهی در طرح سرمایه‌گذاری نشده است. با برآوردهای اولیه و نگاه اصلاحی در یک برنامه گام به گام با تخصیص بودجه 2 میلیارد دلاری طرح می‌تواند به خروجی برسد که البته معنی آن دو میلیارد دلار کل سرمایه گذاری نیست. بلکه به روشی می‌توان قسمتی از سرمایه مورد نیاز را در این روش از فروش محصول  به دست آورد. 

 

فرض بر اینکه حاکمیت، مردم و دولت بر اهمیت اجرای طرح ایران ال.ان.جی واقف شده و همراه شوند، آیا با وجود رقبایی همچون قطر، بازاری موجود است؟

حتما. یکی از سرمایه‌گذاران در این کنسرسیوم خریدار است. بنابراین برای فروش تولیدات نگرانی نداریم. فقط یک نکته مهم از همان ابتدا برای سرمایه‌گذار اهمیت دارد که به هر دلیلی از جمله کمبود گاز در کشور و غیره نباید گاز خوراک مورد نظر برای طرح را قطع کرد.

 

بر اساس آمارهای مالی ارائه شده و گذشت سال‌ها از توقف پروژه‌ ال.ان.جی، به نظر شما مشکل اصلی چه بود؟ دیدگاه سیاسی یا مسایل مالی و فنی؟ 

درارتباط با اجرای پروژه‌های مهندسی در کشور، دو دیدگاه وجود دارد که هر دو در شرایط خاص خود قابل احترام‌اند. شاید اگر من به عنوان کسی که از ابتدای دوران کاری‌ام همواره درگیر اجرای پروژه‌ها بوده‌ام، در شرایط متفاوتی از وضعیت امروز کشور قرار داشتم، نحوه کار خود را تغییر می‌دادم. اما واقعیت این است که کشور ما با شرایطی خاص روبه‌روست؛ شرایطی که ناشی از موقعیت سیاسی، وضعیت ویژه انقلاب و فضای بین‌المللی است.

 

مستقل از اینکه افراد چه دیدگاهی نسبت به انقلاب دارند، باید پذیرفت که ما امروز در این شرایط قرار داریم. پیش از انقلاب، به دلیل وفور منابع مالی، بسیاری از پروژه‌های ما  از جمله پروژه‌های نفتی بدون دخالت پیمانکاران داخلی و صرفاً توسط شرکت‌های خارجی اجرا می‌شدند. آن شرکت‌ها باتجربه و توانمند بودند و پروژه‌ها را با کیفیت خوبی پیش می‌بردند. اما پس از انقلاب، به دلایل مختلف، این شرکت‌ها یا دیگر نیامدند یا اگر آمدند، مدت کوتاهی باقی ماندند. امروز باید بین دو گزینه یکی را انتخاب کنیم: یا پروژه‌ها را متوقف کنیم، یا آن‌ها را با امکانات و توان داخلی اجرا کنیم.

 

البته می‌دانم که برخی معتقدند اگر مثلاً پالایشگاه پارس جنوبی را توتال اجرا می‌کرد، هزینه کمتری داشت. اما اکنون که چنین گزینه‌ای در اختیار نداریم، باید تصمیم بگیریم پروژه‌ها را متوقف کنیم یا پیش برویم؟ در زمینه پروژه‌های LNG نیز باید بگویم زمانی که در این حوزه مسئولیت داشتم، حدود 10 تا 12 پیمانکار معتبر جهانی در این حوزه فعال بودند. اما آن‌ها به ایران نیامدند.

 

در این شرایط، آیا باید اجرای پروژه‌های ال‌.ان‌.جی را کنار می‌گذاشتیم؟ یا باید راهی برای پیشبرد آن‌ها پیدا می‌کردیم؟ نظام، دولت (وزارت نفت) باید تصمیم بگیرند که از میان این دو مسیر، کدام‌ را انتخاب کنند. من نیز، مانند بسیاری دیگر، اهل ریسک هستم و تلاش می‌کنم با همان امکانی که وجود دارد، پروژه را پیش ببرم. 

 

درگذشته، پروژه‌هایی مانند ایران LNG، پارس LNG، پرشین LNG  و NIOC LNG طراحی شد. در پروژه ایران ال.ان.جی همان ابتدا شرکت بی‌پی به همراه شرکای هندی وارد پروژه شد، اما به دلایلی کنار کشیدند. در نهایت در شرکت ملی نفت وقت تصمیم گرفته شد سه پروژه پارس ال.ان.جی و پرشین ال.ان.جی و ایران ال.ان.جی  که اصلاح شده  NIOC LNG بود ادامه پیدا کند، اولی با حضور توتال و شرکا و دومی با همکاری شل و شرکا که در نهایت هیچ‌یک از شرکای خارجی به نتیجه نرسیدند؛ زیرا نتوانستند قیمت اقتصادی برای پروژه ارائه دهند که قابلیت تصمیم‌گیری نهایی برای سرمایه‌گذاری (FID) داشته باشد.

 

در ایران ال.ان.جی مابعد شروع بسته‌های 2 و 3 پروژه تلاش کردیم، بسته اصلی را به پیمانکار خارجی ارائه کنیم، اما قیمت آن قدر بالا بود که پروژه را از اقتصادی بودن خارج می‌کرد پس بنابراین مسیر تغییر کرد. اما به استراتژی متفاوتی رسیدیم: پروژه به چند بخش و فاز تقسیم شد و تلاش کردیم با کمک یک شرکت مدیریت پروژه (MC)، کار را با پیمانکاران داخلی پیش ببریم.

 

یعنی ما روشی شبیه مدل شرکت فاستر ویلر انتخاب کردیم. این شرکت‌ها می‌گویند من پروژه را خرد می‌کنم به پیمان‌های کوچکتر، مدیریت فنی را انجام می‌دهم، ولی ریسک مالی را نمی‌پذیرم. مسئولیت پروژه با کارفرماست. در سال ۱۳89، بخش اصلی پروژه شامل کمپرسورها و مبدل‌های خاص توسط لینده و زیمنس آغاز شد و بخش زیادی از تجهیزات نیز  تا سال 1391تولید و حتی مونتاژ شد.

 

اما در میانه راه، با اعمال تحریم‌ها پروژه متوقف شد. با اینکه شکایت کردیم و در دادگاه هم پیروز شدیم، اما با وجود امضای برجام و لغو تحریم‌ها، دست اندرکاران خارجی از ادامه کار انصراف دادند زیرا از ریسک پروژه ترسیدند. بدین ترتیب سرمایه‌گذاری سنگین یک میلیارد و ۸۵۰ میلیون دلار سرمایه‌گذاری در پروژه بیش از یک دهه  است که خاک می‌خورد و سال‌ها بدون بهره‌برداری باقی مانده است.

 

آیا در این فرآیند، نقش مخالفان داخلی و فشارهای سیاسی تاثیرگذار بود؟

به نظر من، مخالفان داخلی تاثیر چندانی در توقف پروژه نداشتند. در واقع، فشارهای سیاسی تاثیرگذار در مراحل مختلف پروژه، نه به اندازه مسائل مالی و برآوردهای اقتصادی، بلکه بیشتر به دلیل اختلافات در پیش‌بینی سود پروژه بود. خود توتال به این نتیجه رسید که این پروژه به دلیل هزینه‌های بالا و ریسک‌های زیادی که داشت، نمی‌تواند به سودآوری مطلوب برسد.

 

به نظر شما بهتر نبود بر پروژه‌های GTL بیش از LNG تاکید می‌شد؟ شاید امروز حداقل در این بخش موفق بودیم.

هر دو پروژه GTL و LNG دارای پتانسیل بالایی هستند، اما به دلیل پیچیدگی‌های فنی و اقتصادی، نیاز به دقت و برنامه‌ریزی بیشتری دارند. به ویژه پروژه LNG به دلیل نیاز به تکنولوژی‌های پیشرفته و سرمایه‌گذاری بالا، نیاز به یک چشم‌انداز بلندمدت دارد.

 

از سوی دیگر، پروژه GTL هم در صورت انتخاب ظرفیت‌های پایین‌ مثلا  ده یا بیست هزار شبکه در روز می‌تواند در برخی از نقاط کشور توسعه یابد و مفید باشد، اما همچنان با چالش‌های اقتصادی روبه‌رو است. خطوط لوله گاز در تمامی کشور موجود است و می‌توان GTL را راه‌اندازی کرد اما مسئله این است که با کمبود گاز مواجه هستیم. با این حال باید وارد بخش‌های جدید دانش شویم تا بتوانیم موفق باشیم. با خام فروشی ره به جایی نخواهیم برد.باید از تکنولوژی روز استفاده کرد.

 

 به عنوان فردی که در این پروژه‌ها نقش داشتید، فکر می‌کنید در نهایت چه عواملی باعث شکست یا عدم موفقیت این پروژه‌ها شد؟

عوامل مختلفی در عدم تحقق پروژه‌های LNG دخیل بودند از جمله مخالفت‌هایی از جنس برخی چهره‌های تاثیرگذار، اما مهم‌ترین عامل را می‌توان کمبود بودجه دانست. در ابتدا، ما توافق کرده بودیم که بودجه لازم در مدت مشخصی تامین شود، اما به دلیل مشکلات اقتصادی و کاهش قیمت نفت، تامین این بودجه به تاخیر افتاد. علاوه بر این، مدیریت و تصمیمات دولتی در تامین منابع مالی برای این پروژه تاثیرگذار بود.

 

در نهایت، شما به عنوان یکی از افرادی که در این پروژه‌ها نقش داشتید، نقش خود را در عدم موفقیت این پروژه‌ها چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در این پروژه‌ها، نقش من بیشتر به عنوان فردی بود که پیگیر پیشرفت‌ها و تامین منابع مالی و پذیرش ریسک اجرا توسط پیمانکاران متعدد بود. اما باید بگویم که شرایط اقتصادی و کمبود منابع مالی بزرگترین چالش‌ها بودند. به شخصه هیچ وقت نمی‌توانم نقش خود را در این روند نادیده بگیرم، اما می‌توان بررسی کرد که نقش من در برابر مشکلات موجود چه میزان بود؟

 

این مسئله قابل بحث و بررسی است اما عوامل دیگری چون مشکلات مالی، کاهش قیمت نفت در دوران رکود مشهور سال 2008 تا اواخر 2009 و فشارهای سیاسی نقش اصلی را در توقف پروژه‌ها داشتند. با این حال در همان زمان در چندین مرحله برای پروژه پول تخصیص یافت. آقایان نوذری و جشن‌ساز در شرایط سخت مالی کاهش قیمت نفت، چند بار مبالغ قابل توجهی را به پروژه تزریق کردند اما کافی نبود. 

 

کدخبر: ۵۹۳۱۲۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر