کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۸۶۰۹۳
تاریخ خبر:
گزارش میدانی خبرنگار هفت صبح از کاهش تنوع در فروشگاه زنجیره‌ای شهروند

قفسه‌های غمگین| سایه روانی کمبود بر فضای عمومی بازار

قفسه‌های غمگین| سایه روانی کمبود بر فضای عمومی بازار

کمبود کالاها باعث تغییر رفتار خرید مشتریان شده و برخی به خرید از فروشگاه‌های محلی روی آورده‌اند

هفت صبح| ساعت حدود 7 بعدازظهر است که وارد فروشگاه بزرگ شهروند در خیابان علی اکبری در نزدیکی مصلی تهران شدم؛ همان فروشگاهی که سال‌هاست یکی از مراکز اصلی تهیه مایحتاج روزانه هزاران شهروند تهرانی است. در ذهنم، تصویر آشنای قفسه‌های مملو از اجناس، صدای برخورد چرخ‌های خرید با کف فروشگاه و مشتریانی که با دقت در حال انتخاب بین چند برند مختلف هستند، نقش بسته؛ اما با ورود به فضای اصلی، نخستین چیزی که توجهم را جلب می‌کند، سکوتی ناآشنا و چهره‌ای بی‌رمق از فروشگاه است؛ گویی شادابی همیشگی، جایی در این میان ندارد.

 

قفسه‌های نیمه‌خالی؛ نخستین نشانه یک اختلال نامرئی

در قدم اول به سمت بخش لبنیات حرکت می‌کنم. این قسمت، همیشه از شلوغ‌ترین و پرترددترین نقاط فروشگاه بوده؛ جایی که انواع شیر، ماست، پنیر، کره و دوغ با برندها و بسته‌بندی‌های مختلف قرار دارند تا پاسخگوی نیاز پرحجم روزانه مشتریان باشند. اما گویی چیزی تغییر کرده است.

 

قفسه‌ها، به‌جای آن‌که پر از بسته‌های رنگارنگ برندهای مختلف باشند، نمایی خلوت دارند. تنها چند بسته شیر کم‌چرب در گوشه‌ای باقی مانده و چند ظرف ماست و پنیر در انتهای قفسه جا خوش کرده‌اند. مشتریان که به این سمت می‌آیند، با نگاهی سرگردان قفسه‌ها را از نظر می‌گذرانند و بعد، یا یک بسته از همان معدود باقی‌مانده‌ها را برمی‌دارند، یا با آهی خفیف از آن عبور می‌کنند.

 

در کنار این قفسه، زنی میانسال ایستاده و در حال تماس تلفنی با فرزندش است. جمله‌اش را می‌شنوم: «شیر صبحونه تموم شده، فقط یکی مونده که اونم داغونه، می‌خوای بگیرم؟» لحظه‌ای بعد، بدون برداشتن هیچ چیز، از بخش لبنیات دور می‌شود.

 

 گوشت و مرغ؛ نمایشی از کمبود آرام و مستمر

از لبنیات عبور می‌کنم و به بخش مواد پروتئینی می‌رسم. این‌جا هم وضع بهتر نیست. بسته‌های مرغ و گوشت، انگار با فاصله‌هایی سنجیده از هم چیده شده‌اند تا چشم مشتری احساس کمبود نکند، اما واقعیت چیزی جز خلأ نیست. چیدمان منظم، بیش از آن‌که نشانه‌ای از نظم باشد، گویای تلاشی برای پنهان‌کردن حقیقت کمبود است. بسیاری از یخچال‌ها خالی‌اند و آنهایی هم که پر هستند، فقط شامل چند نوع محدود از محصولات‌اند؛ خبری از تنوع برند، اندازه یا حتی نوع گوشت و ماهی نیست.

 

در کنار یخچال‌های صندوقی این قسمت، مردی حدود چهل ساله ایستاده و با نگاهی پر از تردید، یکی از بسته‌ها را از داخل فریزر برمی‌دارد و به برچسب قیمت آن نگاه می‌کند. بدون اینکه چیزی بگوید، آن را سر جایش برمی‌گرداند. از او درباره وضعیت فروشگاه می‌پرسم. پاسخ می‌دهد: «قبلاً که می‌اومدی، از هر چی دلت می‌خواست، دو سه مدل بود. حالا باید خوش‌شانس باشی که اصلا چیزی پیدا کنی.»

 

‌کارمند فروشگاه: تامین کالا با تاخیر انجام می‌شود

در ادامه به یکی از کارمندان فروشگاه نزدیک می‌شوم. جوانی خوش‌برخورد که در حال مرتب‌کردن قفسه تنقلات است. مشتری قدیمی این فروشگاه هستم و به او نمی‌گویم که خبرنگار هستم و به عنوان همان مشتری قدیمی، از او درباره وضعیت کمبود در بخش‌های مختلف می‌پرسم، لحظه‌ای مکث می‌کند و با لبخند کمرنگی می‌گوید: ورودی فروشگاه بعد از عید ضعیف شده است ولی امیدواریم هفته بعد وضعیت بهتر شود. 

 

او توضیح می‌دهد که بخش قابل‌توجهی از کالاهای فروشگاه از سوی شرکت‌های توزیع‌کننده تامین می‌شود و به دلیل مشکلاتی که آنها در حوزه تامین، لجستیک یا حتی قیمت‌گذاری جدید دارند، فروشگاه‌ها با تاخیر یا کاهش حجم دریافت کالا مواجه شده‌اند.او در پاسخ به پرسشم درباره زمان بازگشت فروشگاه به وضعیت عادی، شانه بالا می‌اندازد و می‌گوید: «ما هم نمی‌دونیم. فقط امیدواریم اوایل هفته بعد، همه‌چی درست شه.»

 

مشتریانی با سبدهای نیمه‌خالی و نگاه‌های پرسش‌گر

در بخش نان و غلات، وضع کمی بهتر است، اما باز هم از شلوغی همیشگی خبری نیست. بسیاری از مشتریان با سبدهایی نیمه‌پر حرکت می‌کنند؛ سبدهایی که انگار بیشتر از آن‌که حاصل انتخاب آگاهانه باشند، نتیجه سازش با واقعیت‌اند. یکی از مشتریان که زنی جوان با کودک خردسالش است، می‌گوید: «امروز اومدم خرید هفتگی کنم، ولی نیمی از چیزهایی که همیشه می‌خرم، نیست. مجبور شدم فقط چند قلم بخرم و بقیه‌اش رو بذارم برای مغازه‌های محلی.»

 

 زمینه‌های کمبود؛ از توزیع تا سیاست‌های کلان

برای درک بهتر علت این وضعیت، باید به زنجیره تامین کالا در کشور نگاهی بیندازیم. فروشگاه‌های زنجیره‌ای مانند شهروند، بخش نهایی یک فرآیند طولانی هستند که از کارخانه‌ها و واحدهای تولیدی آغاز و از طریق شرکت‌های پخش، به مغازه‌ها و فروشگاه‌ها ختم می‌شود. هرگونه اختلال در هر بخش از این زنجیره، بلافاصله در سطح فروشگاه قابل مشاهده است.

 

در ماه‌های اخیر، برخی کارشناسان حوزه بازار به مشکلاتی در تامین ارز برای واردات نهاده‌های دامی، افزایش هزینه حمل‌ونقل، قیمت‌گذاری دستوری و همچنین ناهماهنگی میان نهادهای ناظر و تولیدکننده اشاره کرده‌اند. همه این عوامل، در کنار شرایط خاص اقتصادی کشور، می‌توانند دلایل اصلی خلوتی نسبی قفسه‌ها باشند.

 

سایه روانی کمبود بر فضای عمومی بازار

کمبود کالا،  یک مسئله صرفا اقتصادی نیست؛ بلکه اثری روانی نیز بر ذهنیت مصرف‌کنندگان دارد. در روان‌شناسی اقتصادی، این پدیده با عنوان «سایه روانی کمبود» شناخته می‌شود؛ یعنی صرف‌نظر از اینکه کالا واقعا نایاب باشد یا فقط در یک زمان و مکان خاص کم باشد، حضور قفسه‌های خالی در ذهن خریدار تصویری از بحران ایجاد می‌کند.

 

این وضعیت باعث رفتارهایی مانند خرید هیجانی، ذخیره‌سازی بیش از نیاز، کاهش اعتماد به بازار و در مواردی، پدیده‌های ناهنجارتر مثل احتکار خانگی می‌شود. در واقع، وقتی مردم احساس کنند که دسترسی آزاد به کالاها محدود شده، خودبه‌خود به سمت رفتارهایی می‌روند که می‌تواند وضعیت بازار را بدتر کند.

 

افق پیش‌رو؛ سوالاتی بی‌پاسخ در ذهن مردم

خروجی فروشگاه شهروند همچنان رفت‌وآمد مشتریانی را نشان می‌دهد که برخی با سبدهای تقریبا خالی، برخی با چند قلم کالای جانبی و برخی بدون خرید، فروشگاه را ترک می‌کنند. آنها در دل خود این پرسش را دارند که آیا این وضعیت موقتی است؟ یا باید فروشگاه زنجیره‌ای دیگری را برای خریدهای عمده خود انتخاب کنند.  نکته نگران‌کننده اینجاست که حتی مسئولان فروشگاه‌ها هم پاسخی روشن به این پرسش‌ها ندارند. آن‌چه مشخص است، تکرار این صحنه‌ها البته به شکل خفیف‌تر، در دیگر فروشگاه‌های زنجیره‌ای و محلی نیز گزارش شده است. 

 

کدخبر: ۵۸۶۰۹۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر