...و حالا دلار ۲۰ هزار تومانی! | دولت خودش گران میکند
بازتاب جنجالی ایدههای دو کارشناس اصولگرا در مورد قیمت واقعی دلار
هفت صبح| خلاصه ماجرا در چند خط این است که تعدادی از چهرههای اقتصادی معروف به دلارزدا جمع شدهاند و همایشی برگزار کردهاند به نام «سفره ملت - تبیین روشن راهکارهای اقتصادی پیش روی ملت» در این همایش یاسر جبرائیلی که در دوران سید ابراهیم رئیسی، ریاست مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی دبیرخانه مجمع تشخیص بود، به همراه حسین صمصامی، سرپرست موقت وزارت اقتصاد در دولت احمدینژاد و نماینده کنونی مجلس شورای اسلامی ادعا کردهاند که اگر یک اراده سیاسی باشد، همین امروز دلار میشود 20 هزار تومان! یاسر جبرائیلی هم در ادامه گفت: «اگر یک اراده سیاسی باشد، نرخ دلار میشود ۲۰ هزار تومان! ولی وقتی میگویی شروع میکنند به فحاشی کردن! ما حق این ملت را از حلقوم کثیف شما بیرون خواهیم کشید!»
این حرفها کافی بود تا همه دوباره یادشان بیاید که در دوران ریاستجمهوری ابراهیم رئیسی چه جنگ سنگینی بین این گروه از نزدیکان به دولت با تیم اقتصادی آن وجود داشت، جنگی که با روی کار آمدن دولت پزشکیان هم به شکل دیگری در حال ادامه پیدا کردن است.
البته ایدههای آنها در این همایش چندان در فضای افکار عمومی و شبکههای اجتماعی بازتاب پیدا نکرد تا اینکه مهری طالبیدارستانی بخشی از آنچه در این همایش گذشته بود را در توئیتی نوشت. دارستانی یکی از چهرههای جنجالی فضای مجازی است که قبلا مسئول امور زنان ستاد امر به معروف تهران بود که بعد از توئیت توهینآمیز در مورد پزشکیان و حواشی بسیار زیاد آن از طرف ستاد امر به معروف و نهی از منکر برکنار شد، البته خودش میگفت استعفا داده اما ستاد اعلام کرد که برکنار شده است. به واسطه همین سابقه معمولا توئیتهای دارستانی زیاد دیده می شوند، این توئیت اخیر در مورد همایش سفره ملت یک ویژگی دیگر هم برای وایرال شدن داشت، اینکه درباره دلار بود و چه بحثی داغتر از نرخ دلار؟
دارستانی اینطور نوشت: «آقای دکتر جبرائیلی هم اکنون در همایش سفرهملت خطاب به آقای دکتر صمصامی: آیا همین امروز میتوانیم نرخ ارز را به ۲۰ هزار تومان برسانیم یا خیر ؟
آقای دکتر صمصامی: بله، میتوانیم»
چرا هزار تومان نه؟
همانطور که انتظار میرفت به سرعت واکنش چهرههای مختلف به این ایده شروع شد اما جالب اینکه برخلاف گذشته که بحثهای فنی در چنین مواقعی بالا میگرفت اغلب چهرههای معروف به این حرفها واکنشی همراه با خنده و شوخی نشان دادند. این چند واکنش را با هم مرور کنیم و بعد برویم سراغ جواب دادن به این سوالات که ایده دلار۲۰ هزارتومانی چقدر شدنی است و جبرائیلی و صمصامی چرا چنین ایدهای را مطرح میکنند؟ وحید اشتری، فعال رسانهای که او را با جریان عدالتخواه میشناسیم یعنی زاویههای مشخصی با دولت پزشکیان دارد و به نظر نمیرسد که میانه خوبی هم با بازار آزاد داشته باشد یکی از واکنشهای خیلی دیده شده را نشان داد. او نوشت: «بفرمایید چرا؟ چرا یک دفعه یک دلار رو هزار تومان نکنیم؟»
احمد جانجان، فعال بازار سرمایه هم یک سناریوی فرضی بامزه از این قرار ترتیب داد:
«آقای دکتر جبرائیلی خطاب به جناب دکتر صمصامی: آیا میتوانیم همین امروز نرخ ارز را به ۱۰۰۰ تومان کاهش دهیم؟
آقای دکتر صمصامی: بله، البته اگر ساعتها را به سال ۱۳۹۰ برگردانیم!
دکتر جبرائیلی سیاستمدار: نرخ دلار را به جایی میرسانیم که حتی فیلسوفان هم نتوانند درکش کنند!»
علی مروی یکی از کارشناسان برجسته اقتصادی هم نوشت: «نوابغ به اصطلاح دلارزدا، اونقدر حرف میزنند که نهایتا تراوشات ذهنیشون اینجوری میزنه بیرون و خوشبختانه دستشون برای افکار عمومی رو میشه. دیگه سوتی دلار ۲۰ هزارتومانی رو هر آدم عاقلی متوجه میشه. فقط وای بر ما که ۱۲۱ نماینده دیگه داریم که متن صمصامی را امضا کردهاند.» اشاره او به نامه اخیر صمصامی به پزشکیان درباره سیاستهای ارزی است که اعلام شد بیشتر از ۱۰۰ نماینده آن را امضا کردهاند.
امیر سیدی، فعال بازار سرمایه هم طعنه مرحوم ترکان به جبرائیلی در یک مناظره تلویزیونی را یادآوری کرد و با نگاهی فنی و اقتصادی به ماجرا پرداخت و نوشت: «افرادی که درک درستی از فیزیک و ریاضیات ندارند هیچ فهم درستی از نیروهای حاکم بر معادلات پیدا نمیکنند، دلار ۲۰ هزار تومانی یعنی ناگهان نقدینگی کشور معادل ۵۰۰ میلیارد دلار بشود، سوال اینجاست معادل این ارزش مبادلاتی چه عرضهای در اقتصاد جهت تعادل وجود دارد؟ جبرائیلی عدد نمیفهمد.»
خیلیهای دیگر هم پرسیدند که چطور در دوران ریاستجمهوری مرحوم رئیسی که نفوذ اقتصادی چهرههای دلارزدا بیشتر به نظر میرسید آنها موفق نشدند همفکرانشان را راضی کنند که ایدههای آنها اجرایی شده و ناگهان ارزش پول ملی چهار برابر شود؟
دولت خودش گران میکند
جبرائیلی و صمصامی میگویند که هدف دولت از گرانکردن ارز رسمی این بود که پنج میلیارد دلاری را که از صندوق توسعة ملی گرفته است، به بالاترین قیمت بفروشد و از این محل، از جیب مردم، حدود 100 هزار میلیارد تومان درآمد کسب کند و اگر دولت بخواهد، میتواند نرخ ارز را پایین بیاورد.
سید یاسر جبرائیلی ۴۰ ساله که نویسنده، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رئیس سابق مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی دبیرخانه مجمع تشخیص بوده یکی از پرسر و صدا ترین چهرههای جریان دلارزدا محسوب میشود. جبرائیلی از تدوینکنندگان برنامه اقتصادی سید ابراهیم رئیسی در دولت سیزدهم و از گزینههای کابینه او بود اما نهایتاً در کابینه وارد نشد و حتی کمکم رابطهاش با تیم اقتصادی دولت شکرآب شد آن هم بر سر بستهتر کردن فضای اقتصادی و هرچه بیشتر دولتی کردن آن که بخشی از ایدههای جبرائیلی و جریان اوست. جالب اینکه تحصیلات جبرائیلی در هیچ مقطعی اقتصادی نبوده.
او دکترای اندیشه سیاسی دارد و مدرک کارشناسیاش زبان انگلیسی و کارشناسی ارشدی هم روابط بینالملل بوده است. جبرائیلی میگوید که نرخ دلار باید توسط دولت تعیین شود و به طور کلی دلار باید در دست دولت باشد به این صورت که دولت دلار صادرکنندهها با نرخ مصوب بخرد و بعد به واردکنندهها با نرخ مصوب بفروشد و از تمام معادلات داخلی و قیمتگذاریها دلارزدایی شود. خیلیها به او یادآوری میکنند که برای سالها این روش اجرا شده و اصلا این رایجترین روش برخورد دولت با مسئله ارز در ایران بوده است پس چرا با این وجود باز شاهد رشد شدید نرخ دلار بودهایم؟ اینجاست که او تاکید میکند نظارت و فشار و دستگاه قضا در این مورد به اندازه کافی نبوده است.
حسین صمصامی مزرعهآخوند اما یک چهره کاملا اقتصادی و استاد دانشگاه شهید بهشتی است. صمصامی بر روی مسئله نرخ ارز در ایران کار کرده و پایاننامه دکتری خود را با عنوان «الگویی برای محاسبه نرخ مناسب ارز در دوران اصلاح ساختار ایران» به استاد راهنمایی محمدناصر شرافت جهرمی دفاع کرده و مقالات متعددی نیز در این زمینه منتشر کرده است.
به گفته او بازار آزاد ارز یک بازار فاسد، جعلی و محل نفوذ دشمن است و تا جمع نشود قیمت افزایشی و ثبات در بازار ارز نیست تا جایی که وقتی در دولت احمدی نژاد به عنوان سرپرست وزارت اقتصاد معرفی شد در همان روزهای اول بحث بالا بودن غیر واقعی قیمت ارز (دلار) را مطرح کرد و گفت: «در بررسی که من انجام دادهام ارزش دلار ۴۵۰ تومان است یعنی چیزی کمتر از نصف نرخ دلار در آن روزها. تمایل صمصامی به سرکوب و کاهش قیمت ارز با اعمال ممنوعیتهای تجاری و ارزپاشی در بازار با عواید صادرات نفتی (که آن را در ادبیات اقتصادی بیماری هلندی یا صنعتزدایی مینامند) از دلایل اختلاف شدید او با طهماسب مظاهری، رئیس بانک مرکزی وقت شد و کاری کرد که وضعیت صمصامی از سرپرست وزارت به وزیر تغییر نکند.
از جمله نقاط اشتراک صمصامی و جبرائیلی این است که آنها به پررنگتر شدن بگیر و ببندها یعنی حضور پررنگتر دستگاه قضایی در مناسبات اقتصادی و همچنین اهمیت ارزپاشی دولت اعتقاد دارند. در حالی منتقدان آنها میگویند هر دوی این روشها تا جایی که اقتصاد و جامعه ایران کشش داشته اجرا شده اما نتیجهبخش نبوده در واقع آنچه شکست این ایدهها را باعث شده نه اجرای ناموفق آنها که اساسا اجرایی نبودنشان بوده است چون حتی اگر مو به مو اجرا شوند در نهایت رکود تولید و رانت شدید ایجاد میکنند.