هفت ضدحال اساسی برای گرسنه‌های در خانه و مسافران در راه مانده
سفارش اینترنتی میوه و گل هم می‌توانند تجربه‌‌هایی غم‌انگیز باشند
هفت صبح| بله! من هم جهان ساده‌‌ای که به واسطه استارتاپ‌ها ایجاد شده را دوست دارم. واقعا کی فکرش را می‌کرد روزی بتوانیم برای صبحانه جمعه، اینترنتی نان سفارش بدهیم. از شر ناز و کرشمه آژانس‌های تاکسی خلاص شویم، دارو را آنلاین بخریم یا از پزشک اینترنتی سفارش بگیریم یا هزار تا کار دیگر. منتها استفاده از این اپلیکیشن‌‌‌های کوچولوی بامزه، همیشه هم بی‌خطر نیست یا بهتر است بگویم حداقل تجربه به من نشان داده یک سری از آنها واقعا ضدحال‌های بزرگی هستند. بگذارید چندتا مثال بزنم تا دچار سوءتفاهم نشوید.
1- برای رسیدن به مقصد تاکسی اینترنتی گرفته‌‌اید. اپلیکیشن طوری که انگار سرسام گرفته عمل می‌کند، الکی دور خودش می‌چرخد و هیچ راننده‌ای محض رضای خدا درخواست شما را نمی‌پذیرد. قطعا رازی در میان است چون هر وقت کار فوری دارید قبول کردن درخواست شما زمان بیشتری به درازا می‌کشد. ضدحال دوم وقتی است که همچنان عجله دارید، کسی درخواستتان را می‌پذیرد. منتظرش می‌مانید و می‌بینید توی نقشه آنلاین دارد دور خودش می‌چرخد و در نهایت سفر را لغو می‌کند. ضدحال سوم وقتی است که لوکیشن را درست انتخاب کرده‌اید اما راننده به خاطر اختلال GPS یک کوچه آن‌طرف‌تر متوقف می‌شود. لعنتی!
2- مهمان دارید و برای غذا روی سفارش آنلاین حساب باز کرده‌اید اما اپلیکیشن دچار اختلال می‌شود. مدام کرش می‌کند یا تنها صفحه سفید را جلوی روی شما نمایش می‌دهد. بدترین وضعیت وقتی است که سبد خرید را تکمیل کرده‌اید اما اختلال درگاه پرداخت الکترونیک اجازه نمی‌دهد مبلغ را بپردازید و سفارش را نهایی کنید. گاهی مواقع اختلال در یک سطح جلوتر رخ می‌دهد، وقتی پول را پرداخت می‌کنید اما سفارش نهایی نمی‌شود یا پیک غذا را دیر و سرد تحویل می‌دهد. لعنتی، لعنتی!
3- سفارش اینترنتی دارو امکان فوق‌العاده‌ای است اما تجربه به من یکی نشان داده عاقلانه نیست رویش حساب باز کنید. قوانین خاص و سخت‌گیرانه این بخش، داروخانه‌‌ها را مجبور می‌کند محدودیت‌های بیشتری برای سفارش اینترنتی اعمال کنند. سفارش اینترنتی دارو گاهی مواقع مشمول بدقولی هم می‌شود. شخصا یک مرتبه تا ساعت 12 شب چشمم به در خشک شد تا پیک سفارش را برایم بیاورم و در کمال تعجب با اینکه خرید را کنسل نمی‌کردند، بسته هرگز به دستم نرسید. پس گرفتن پول یا به قول خودشان عودت دادن وجه، چهار هفته زمان برد. حداقل اگر دارو برایتان مهم و اورژانسی است، گوشی را قفل کنید، بگذارید توی جیب‌تان و خودتان تا داروخانه بروید که خدای نکرده مسئله‌ای پیش نیاید.
4- سفارش اینترنتی شیرینی را از اولویت‌‌هایم حذف کنید. توصیه می‌کنم این مورد را تا جای ممکن حضوری بخرید. خود من وقتی به اهمیت این نکته پی بردم که دو تا چیز کیک سفارش دادم. فاکتور شد 62 هزار تومان به اضافه 20 تومان هزینه ارسال که بالاخره چون پیک زحمت می‌کشد نوش جانش اما در مرحله پرداخت، درگاه دستم را گذاشت توی پوست گردو. شب بود، با این حال لباس پوشیدم و رفتم سر خیابان و همان مقدار چیزکیک را 51 هزار و 300 تومان خریدم.
5- سفارش اینترنتی میوه و گل هم می‌توانند تجربه‌‌هایی غم‌انگیز باشند چون طرف انگار کیسه را برای دشمنش پر می‌کند. خیلی کم پیش آمده در سفارش اینترنتی، میوه‌های سالم به دستم برسد. شدت نارضایتی در سفارش اینترنتی گل بیشتر است چون موقع خرید حضوری هم باید کلی با فروشنده صحبت کنید تا منظورتان را به شکل دقیق متوجه شود. معلوم است در سفارش اینترنتی گل، آنچه تحویل می‌گیرید با آنچه در ذهن داشته‌اید زمین تا آسمان متفاوت باشد. تا حالا کسی را ندیده‌ام از خرید اینترنتی گل احساس رضایت کند.
6- فروشگاه‌‌های آنلاین متفرقه را توصیه نمی‌کنم. یک مرتبه برای اینکه الکی دنبال ضدیخ نگردم و دیجی‌کالا هم تا آخر هفته بازه تحویل خالی نداشت، مشتری فروشگاه آنلاین متفرقه شدم. فردا ظهر سفارشم را تحویل دادند در حالی که برچسب روی محصول نشان می‌داد فروشنده زرنگ محصول را از میان شگفت‌انگیزهای دیجی‌کالا خریداری کرده و در اپلیکیشن دیگری با قیمت30 درصد بالاتر به منِ از همه‌جا بی‌خبر فروخته است.
7- خرید لباس اینترنتی تا قبل کرونا محبوب نبود اما از پنج سال پیش به این طرف مردم خیال می‌کنند می‌توانند لباس‌هایشان را به شکل آنلاین سفارش بدهند و جلوی در خانه تحویل بگیرند. متاسفانه اغلب راهنماهای سایز در فروشگاه اینترنتی لباس به خاطر استاندارد نبودن لباس‌ها، دقیق نیست. همچنین ظاهر و تن‌خور لباس با آنچه در عکس‌های روی سایت می‌بینید متفاوت است چون اغلب این سایت‌ها تیم حرفه‌ای و خبره‌ای برای سوزن زدن به لباس‌های تن مانکن و فیت کردنشان دارند.
تیم ویژه‌ای هم لباس‌ها را با فتوشاپ ادیت می‌کنند جوری که بی‌نقص به نظر برسند. ضدحال اصلی وقتی است که لباس را برایتان می‌آورند و سایزتان نیست اما در تماس با پشتیبانی متوجه می‌شوید مراحل تعویض لباس به آن شکلی که خودشان گفته بودند شیرین نیست. می‌دانید کار کجا بیخ پیدا می‌کند؟ وقتی از سر بداقبالی، تنها نمونه ناموجود در انبار آنها، سایز کوفتی مورد نظر شماست. به گمانم برای توصیف این لحظه کلمه‌ای دقیق‌‌تر از لعنتی نیاز داریم. چیزی مثل [...] یا [...] و حتی [...]
