قصه های گمشده - ۳۵ | افسانه مرد ثروتمند خراسان
حسین ملک در سال 1297 پدرش را از دست داد و در سن 47 سالگی وارث ثروت بیحد و حساب خاندان خود شد
هفت صبح| روزنامههای دهه سی و چهل مملو هستند از ستایش و شگفتی از ثروت و سخاوت حاج حسین ملک. میتوان سرمایه اجتماعی بینظیر او را درآن سالها حدس زد و یادتان باشد هرگز به وسوسه سناتور بودن و وزارت و این طور چیزها تن نداد. بگذارید از ماجرای شماره قبل این پاورقی شروع کنیم که گفتیم حاج حسین ملک در چه شرایطی و چه وقایعی وارث ثروت عظیمی بهخصوص به صورت املاک از پدربزرگش حاج مهدی ملکالتجار و پدرش حاج محمدکاظم ملکالتجار شده بود.
هرچه بود وقتی در سال 1278 حسین ملک راهی خراسان و نیشابور شد تا به انبوه املاک پدرش رسیدگی کند برای اولین بار در جاذبه گردآوری کتب خطی گیر افتاد و شروع به خریدن کتابخانههای نفیس خطی در اطراف ایران کرد. در همین سالهاست که بین پدرش و شاهزادههای قاجار بر سر املاک گسترده خانواده ملک در خراسان اختلاف مالی بزرگی پیش آمد و سروکار حسین ملک را به محکمه انداخت.
پروندهای که در آن داماد ناصرالدین شاه(مویدالدوله)، برادر ناصرالدین شاه (رکنالدوله) و عینالدوله سیاستمدار بزرگ دوران قاجاری سهم داشتند و از هرطرف به محمدکاظم ملک فشار میآوردند تا دست از اراضی خود بکشد اما در نهایت محمدکاظم همه زمینها را به اسم پسرش کرد. غائله این اراضی تا دوره سلطنت پهلوی هم ادامه داشت.
در همین مسافرتها بود که حسین ملک با خانواده میرزا عبدالله تولیت مسجد گوهرشاد آشنا شد و خاطرخواه دختر او شد و به رغم آنکه روحانی نبود داماد یک خانواده مشهور روحانی شد. حاج حسین سه فرزند از این همسرش داشت و تا زنده بودن این خانم همسر دیگری نگرفت. سه دختر حاصل این ازدواج بود. بعد از فوت دختر میرزا عبدالله، برای بار دوم ازدواج کرد و صاحب دو دختر هم از این ازدواج شد(فلورت و روزت)
برگردیم به مشهد. از آنجا که خواهر میرزاعبدالله همسر میرزاحبیب مجتهد(عارف و شاعر نامی خراسان) بود، پای حاج حسین ملک به محفل ادبی مشهور به «اصحاب سراچه» و دیگر محافل ادبی شهرنیز باز می شود. او کم کم پاگیر مشهد شده بود. او در غائله مشروطیت چند روزی را در زندان گذراند و در حین بازداشت ضربهای را از انقلابیون دریافت کرد که موجب ناشنوایی یکی از گوشهایش تا آخر عمر شد.
حسین ملک در سال 1297 پدرش را از دست داد و در سن 47 سالگی وارث ثروت بیحد و حساب خاندان خود شد. پس از درگذشت حاج کاظم، لقب ملک التجاری به او، پیشنهاد شد اما او نپذیرفت. درنتیجه برادرش، حاج حسن آقا، صاحب این لقب شد که در مشهد نماند و پس از مدت کوتاهی به اروپا رفت. در همین دوران در شهر مشهد نیز ریاست تجار را برعهده نداشت و به جای او دو تن از فرزندان حاجی ابوالقاسم اصفهانی(برادر کوچک امین الضرب)، به نام های حاج محمدتقی ملک التجار و حاج رضا رئیس التجار(مهدوی بعدی) زعامت تجار مشهد را در دست داشتند.
سه سال بعد در غائله کلنل پسیان، دولت انقلابی خراسان خیز برداشت تا مالیات کلانی را از ملک بگیرد و حتی او را به حبس کشاند. 143 هزار تومان مالیات معوقه خانواده ملک برآورد شد و ملک مجبور به اختفا در خانه دوستانش شد. سرانجام خود را تسلیم کرد و مزرعه چناران را به عنوان بهای مالیات به دولت پسیان پیشنهاد کرد. اما به سرعت به جرگه رفقای نزدیک کلنل پسیان درآمد.
این رفاقت بعد از سرکوب قیام پسیان برای ملک گران درآمد. ازآن پس ملک پشت دست خود را داغ کرد که دیگر وارد سیاست نشود. در ابتدای سلطنت رضاخان ملک بااحتیاط تمام سعی کرد خود را از تیررس رضاخان و دولتمردان دور نگه دارد بخصوص که طمع دیوانه وار رضاخان به خرید املاک او را به خطری همیشگی برای ثروت حسین ملک بدل میساخت.
و تمام همت خود را صرف بازیابی کتب خطی و تبدیل خانه پدریاش در تهران به یک کتابخانه خصوصی ارزشمند کرد. در این میان او مدام ملک میخرید. چه مسکونی و چه کشاورزی و عواید این کارها را صرف جمعآوری کتب خطی و اشیای عتیقه تاریخ میکرد. تا آنجا که خانهاش دقیقا به یک موزه تبدیل شده بود. در تهران نیز املاکی را خریداری نمود. در شمال تهران و نیز در گلاب دره شمیران باغ باصفایی را با چندین هکتار مساحت خرید.
در سال 1313 به خاطر حضور کارگرانش در میان متحصنین مسجد گوهرشاد دوباره پایش به محکمه باز شد اما تبرئه شد. برخی میگویند وقف اموال به خاطر تجربه آن چندروز حبس وحشتناک در اداره امنیه رضاخانی بوده است. هرچه بود در سال 1316 او مردی مسن و 66 ساله بود که تصمیم به وقف داراییهای خود گرفت. هیچ کس فکر نمیکرد که او 35 سال دیگر هم زنده باشد.
فهرست وقفیجات او که در چندین نوبت انجام شد سرگیجه آور است. در ششم آبان ۱۳۱۶ و تاریخهای بعد، همه املاک و دهات متعدد خود را در تهران و خراسان را که بالغ بر ۶۱ روستا و مزرعه و مستغلات بود. و نیز موزه و کتابخانهاش را به آستان قدس رضوی وقف کرد. باغ وکیلآباد از بزرگترین و مشهورترین تفریحگاههای مشهد است که توسط حاج حسین آقای ملک در سال1348 وقف عموم شد.
این باغ و ده جزو املاک پدری حاج حسین آقا نبود و او آن را از خانواده آیتالله کفایی (آخوند خراسانی) خریداری کرد و به دلیل داشتن آب و هوای خوب در سال1314 عمارت اربابی در آن ساخت ودر سال1348 وقف عموم شد. در تهران املاک دیگری همانند باغ صبا را نیز وقف کرد.
دو بیمارستان در تربتجام و چناران به منظور استفاده عموم مردم ساخت و مقبره سلطان محمود عابد در کاخک گناباد را در سال ۱۳۴۷ تعمیر کرد. یکی از اقدامات دیگر او واگذاری ۲ میلیون متر زمین به فرهنگیان بود. او در ۲۹ تیر۱۳۲۳ قطعه زمین بزرگی را در باغ ملی تهران برای ساختمان جدید کتابخانه و موزه وقف کرد. املاک وقفی در سال ۱۳۳۰ شامل ۲۰ قطعه زمین بزرگ کشاورزی در خراسان و تعداد زیادی دکان در بازار تهران بود و...
دیگر بس است ! این ثروتمند وارسته با انبوهی از خاطرات و روایت از زندگی شخصیاش و دخترانش و دامادهایش را به خدا میسپاریم و فقط میگوییم که او در سال 1351 و در سن 100 سالگی در تهران درگذشت...