سمنها راه را اشتباه رفتند، مردم یاد نگرفتند
دو دهه فعالیت سمنهای محیط زیستی در جمعآوری زباله، به جای فرهنگسازی، فقط به پاکسازی نمادین و تکراری منجر شده است
هفت صبح| پس از شکلگیری رسمی سمنها در ابتدای دهه هشتاد و آخرین روزهای دولت سید محمد خاتمی، هفتهای نیست که شاهد فراخوانی برای جمعآوری زباله در اقصی نقاط کشور نباشیم. سمنها زبالههای رها شده در عرصههای طبیعی را با کمترین امکانات حفاظتی جمع میکنند، بستهبندی کرده و در نهایت در یک جا دپو میکنند تا شاید شهرداری یا ارگان مسئول، این زبالهها را به جایی دور منتقل کند.
گاهی همین گردآوری زباله در یک محیط آن نقطه را به کانونی برای دفع پسماند تبدیل میکند و درست در مسیر ورودی یک جاذبه گردشگری، کانونی برای گردآوری زبالههای مردم شکل میگیرد. این تل زباله، شیرابه تولید میکند و شیرابهها آب و خاک کشور را آلوده میکنند. از سوی دیگر به دلیل پراکندگی این نقاط، راهکاری اقتصادی برای کنترل اثرات مخرب شیرابهها هم وجود ندارد.
سمنهایی که به زحمت نیروهای خود را برای جمعآوری زباله کنار هم جمع میکنند، هدف خود از این اقدام خودجوش را فرهنگسازی در زمینه عدم رهاسازی زباله در طبیعت اعلام میکنند اما با وجود آنکه بیش از دو دهه از فعالیت آنها میگذرد؛ در طبیعت ایران تا چشم کار میکند زباله دیده میشود و به نظر میرسد هر روز اوضاع بدتر از دیروز شده است. اما چرا این اقدام تاکنون منجر به فرهنگسازی نشده و شرایط طبیعت ایران هر روز بدتر از دیروز میشود؟
انتخاب مسیر اشتباه
ابوعلی گلزاری متخصص مدیریت پسماند و مدرس دانشگاه در گفتوگو با «هفت صبح» در این رابطه توضیح میدهد: در همه جای دنیا سمنها راه حل ارائه نمیدهند بلکه راهکاری که توسط متخصصان ارائه میشود را پیاده سازی میکنند. در ایران برعکس شده است. آنها فکر میکنند که همه مسائل محیط زیستی را بلدند و متخصص هستند. پس شروع به ارائه راهکار میکنند و از همین ابتدا مسیر را اشتباه میروند.
به گفته او، سازمانهای مردم نهاد در مهمترین چیزی که ورود نکردهاند، مشارکت در سیاستگذاری و تصمیم سازی است. نه در قانون مدیریت پسماند اسمی از مردم و سمنها آمده است و نه در ساختارهای دیگر، نشانی از این موضوع به چشم میخورد. متاسفانه سازمانهای مردم نهاد بعضی مواقع فکر میکنند همه چیز را بلدند و خود راسا برنامه ارائه میدهند، در حالی که در دیگر کشورها این ساختارها مشاورههای خوبی از دانشگاهها و متخصصان میگیرند. این روند سبب شده که در برخی موارد حتی نتوان به آنها گفت که مسیرشان اشتباه است.
گلزاری عملکرد مدیران شهرداری در طلب راهکار از سمنها برای حل مدیریت پسماند را اقدامی نادرست توصیف میکند زیرا بر این باور است که باید مدیران شهر تهران مسیر مدیریت پسماند را مشخص کنند و برای رسیدن به اهداف از مردم کمک بگیرند.به اعتقاد او، ما نتوانستهایم در مرحله انداختن زباله در سطح زمین به مردم آموزش بدهیم و دلیلش این است که سمنها در ایران شخص محور هستند و اگر آن شخص تغییر رویه دهد، فعالیت سمن متوقف میشود.
در حالی که باید سمنها هدفگذاری برای خود داشته باشند و از کارهای کوتاه مدت رها شوند. این متخصص مدیریت پسماند، آموزش را یکی از مولفههای مهم در بحث مدیریت پسماند میداند اما بر این نکته تاکید دارد که مدیریت زباله باید تبدیل به ملکه ذهن افراد شود. برای دستیابی به این هدف، کمپینهای کوتاه مدت جواب نمیدهد.
او تاکید میکند: در برخی موارد فرد میخواهد مسئله را حل کند اما مسیر را نمیداند و توسط برخی گمراه میشود. زیرا یکسری دوستان فعالیت میکنند که بتوانند از دولت امتیاز یا پست و پروژهای بگیرند. وقتی نیتهای مختلف کنار هم قرار میگیرد، بعد خود مردم هم به سمنها اعتماد نمیکنند.
کودکستان و مدارس، خط مقدم مدیریت پسماند
حوزه تاثیرگذاری فعالان محیط زیست بر جامعه نیز نکته دیگری است که از نگاه گلزاری دور نمیماند. به اعتقاد او، جمعیت کنشگران در حوزه محیط زیست یک درصد کل جمعیت کشور هم نیست و از آنجا که بین این افراد همگرایی وجود ندارد، تاثیرگذاری رویکردهایشان هم فزاینده نخواهد بود و در همان دامنه کنشگران محدود باقی میماند.
این متخصص مدیریت پسماند بر این باور است که اگر سمنی دلسوز باشد، باید رابطه خود را با کودکستان و مدارس قوی کند اما چون آنجا نان نیست، همه علاقهمند هستند درسطوح شهرداریها و معادن کار کنند. ابتدای داستان که خیلی کار سختی است و آوردهای ندارد، همان مدارس است اما سمنهای کمی علاقه دارند که در این حوزه ورود کنند.او توضیح میدهد: برای اینکه دانشی تبدیل به رفتار و ملکه ذهن شود، باید تبدیل به عادت شود. تبدیل به عادت یعنی ممارست و گفتن. باید اینقدر آن مسئله گفته شود که تبدیل به عادت شود. این عادت هنوز در مردم ایجاد نشده است.
روحیه فردگرایانه، بلای جان مدیریت پسماند
منصور فلاح راد کارشناس مدیریت پسماند نیز در گفتوگو با «هفت صبح» درباره دلیل عدم موفقیت سمنها در جلوگیری از رهاسازی زباله در طبیعت بیان میکند: دلیل عدم موفقیت آنها نبود آموزش در کودکستان، دبستان و خانواده است. به گفته او، عامل دیگر روحیه فردگرایانه مردم ایران نسبت به روحیه جمع گرایانه آنهاست. اصولا ما روحیه حفظ منافع جمعی را نداریم. فلاح راد نبود برنامه در دولت را نیز ناشی از روحیه فردگرایی در میان مسئولان میداند.
زیرا مسئولان هم از میان مردم بر میخیزند و روحیه مشابه مردم دارند. وقتی مسئولان دنبال منافع عام نباشند، دنبال این هستند که در مدت کوتاهی که حضور دارند، دنبال کارهای خود باشند. البته او کار جمعی در جمعآوری زباله را دور باطل نمیداند و بر این باور است که اگر فردی پروژهای اجرا کند و مردم را به سمت زیرپروژههای خود سوق دهد، مردم کم کم به مدیریت زباله عادت میکنند. اگر سمنها در کار جمعآوری زباله ذینفع شوند، اثر مثبتتری به جای خواهد گذاشت.
فلاح راد میگوید: به اشتباه گفتهاند که سمنها باید به دنبال انتفاع نباشند. وقتی سمنی یک کار محیط زیستی در بحث زباله انجام میدهد باید انتفاعش را هم ببرد. در گذشته طرحهای کوچک موفقی مثل خرید زباله از گردشگران در پارکهای جنگلی به اجرا گذاشته شده بود که معلوم نیست چرا دیگر پیگیری نشد و کنار گذاشته شد حاصل این بیتفاوتی جمعی آن است که بر اساس برآوردهای سال گذشته، 7 تن زباله روی قله دماوند جمع شده و فدراسیون کوهنوردی برای جمعآوری این میزان زباله باید هزینههای هنگفتی پرداخت کند.