کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۰۵۱۴۱
تاریخ خبر:
به بهانه روز جهانی کربن‌زدایی و یک سکوت پرسش‌برانگیز

گلوله، تن خاک را زخمی می‌کند | وقتی دشت بوی باروت می‌دهد

گلوله، تن خاک را زخمی می‌کند | وقتی دشت بوی باروت می‌دهد

بررسی رفتار دوگانه مجامع جهانی محیط‌زیستی در مواجهه با تاثیرات زیست محیطی جنگ‌ها

هفت صبح|   در روزگاری نه‌چندان دور، وقتی کودک بودیم، وقتی برای گشت‌و‌گذار بیرون شهر می‌رفتیم، اگر از بلندای تپه‌ای به زمین‌های اطراف شهر نگاه می‌کردی، می‌توانستی رد سبز درختان را دنبال کنی تا دوردست‌ها. اطراف تهران که اینطور بود، مزارع زیادی هم دوروبر تهران دیده می‌شد. هنوز هم ردی و آثاری از آن باقی مانده ‌‌و گویی خاک، بوی زندگی می‌داد.

 

 وقتی دشت بوی باروت می‌دهد

حالا دیگر آن کوچه‌باغ‌ها و مزارع و سرسبزی‌ها نیستند. تپه‌ها هم شاید مانده باشند‌ اما چشم‌اندازش عوض شده. اول فقط به‌خاطر توسعه شهر یا دود ماشین‌ها بود اما این بار، قصه کمی سیاه‌تر شد. قصه خاکی‌ست که از انفجار هم سوخته، هوایی‌ست که از غبار جنگ، سنگین شده‌ و آبی‌ست که دیگر به راحتی از چشمه‌سارها نمی‌جوشد. 

 

بیست‌وپنجم ژوئن برابر با چهارم تیرماه که گذشت، ‌فعالان محیط‌زیست جهان بی‌آنکه این تاریخ هنوز رسمی شده باشد، ‌آن را «روز کربن‌زدایی» می‌خوانند؛ فرصتی نمادین برای اندیشیدن به جهانی کم‌کربن، دور از سوخت‌های فسیلی‌ اما امسال، این روز برای ایرانی‌ها بوی باروت می‌داد و به همین علت این یادداشت با تاخیر نگاشته شد.

 

حوادث و رویدادها چنان سرعتی دارد که مجال گفتن و نوشتن نمی‌دهد از ایروست که با کمی تاخیر می‌توان از جنگ و تاثیر آن بر طبیعت گفت. تنها 12 روز قبل، آسمان ایران بار دیگر لرزید. در حمله‌ای ناگهانی، از سوی اسرائیل و آمریکا، خاک کشور هدف قرار گرفت. مراکز انرژی، پالایشگاه‌ها، زیرساخت‌هایی که قلب تپنده‌ زندگی بودند، آسیب دیدند و اگرچه واکنش دفاعی ایران، بخشی از این حمله را خنثی کرد‌ اما صدای انفجارها تنها بر گوش و چشم انسان ننشست؛ بر خاک هم نشست، بر طبیعت هم نشست.

 

ایرج حشمتی، کارشناس محیط‌زیست، در یادداشتی به مناسبت همین روز، نوشت که در دنیای امروز، نمی‌توان از جنگ گفت و از اقلیم نگفت. جنگ‌های مدرن، تنها خانه‌ها را ویران نمی‌کنند؛ خاک را مسموم می‌کنند، آب را تلخ، هوا را سیاه‌ و محیط را پرهیاهو. انفجار یک پالایشگاه، یعنی نشت سوخت، یعنی آلودگی هوا، یعنی از بین رفتن باکتری‌های زنده خاک، یعنی مرگ در سکوت.

 

 یک بام و دوهوای جهان

اما آنچه بیش از خود جنگ تلخ است، سکوت پس از آن است. سکوتی که از سوی نهادهای بین‌المللی، به‌ویژه سازمان‌هایی مثل برنامه محیط‌زیست سازمان ملل (UNEP) به چشم آمد. حشمتی می‌پرسد: چگونه است که وقتی در جای دیگری از جهان، مثلا در اوکراین یا لیبی، چنین انفجارهایی رخ می‌دهد، کارشناسان محیط‌زیست جهانی بلافاصله واکنش نشان می‌دهند، بیانیه می‌دهند، سفر می‌کنند، گزارش تهیه می‌کنند؛ اما اینجا، در خاک ما، هیچ نمی‌گویند؟

 

سال ۲۰۲۲، وقتی یک انفجار در نزدیکی تأسیسات نفتی اوکراین رخ داد، در کمتر از یک هفته، هیأت‌های بین‌المللی بررسی زیست‌محیطی وارد عمل شدند. یا در لیبی‌ که انفجار خطوط گاز به تشکیل کارگروه‌های فوری انجامید. چرا آنجا طبیعت ارزش دارد و اینجا نه؟ مگر درخت در خاورمیانه بی‌جان‌تر است؟ مگر رودخانه‌های ما کمتر حق زندگی دارند؟

 

شاید همین نگاه دوگانه است که فعالان محیط‌زیست را ناامید می‌کند. همان نگاه سیاسی که به‌جای صدای پرندگان، به صدای موشک گوش می‌دهد و تصمیم می‌گیرد که کجا طبیعت اهمیت دارد و کجا ندارد. ما اما در اینجا ایستاده‌ایم. روی خاکی که هنوز گرمای انفجار را فراموش نکرده. زیر آسمانی که هنوز بوی سوختن می‌دهد‌ و سؤالی داریم: آیا راهی برای نجات هست؟

 

جنایات زیست‌محیطی

حشمتی می‌گوید بله. باید درباره جنگ و محیط‌زیست، دوباره فکر کرد. شاید وقت آن رسیده که جامعه جهانی دست به کاری بزند: مثلا نهادی مستقل، بی‌طرف‌ و فرامرزی برای ثبت اثرات زیست‌محیطی جنگ‌ها ایجاد شود. شاید کشورها را بتوان متعهد کرد که پیش از هر عملیات نظامی، ارزیابی محیط‌زیستی ارائه دهند. شاید بتوان سندی نوشت‌ که همانطور که «جنایت جنگی» معنا دارد، «جنایت زیست‌محیطی در جنگ» هم معنایی پیدا کند.

 

اما این فقط کار نهادها نیست. کار ما هم هست. کار رسانه‌ها، کار معلمان، کار قصه‌نویسان، کار آنهایی که می‌توانند به دیگران نشان دهند که جنگ، فقط ویرانی خانه‌ها نیست؛ ویرانی خاک است، جنگل است، آینده است. ایرج حشمتی در پایان یادداشت خود نوشت: «اقلیم، سکوت را تاب نمی‌آورد‌ و صلح، در سایه بی‌عدالتی، دوام نخواهد آورد.» اگر یک روز، کودکی درختی دید‌ که هنوز ایستاده، شاید دلیلش این باشد که کسی، جایی، به جای سکوت کردن، فریاد زده است.

 

* طبق گزارشی از کنفرانس سازمان ملل در سال ۲۰۲۱: «بیش از 90 درصد تلفات انفجارها در مناطق مسکونی، غیرنظامی‌اند… آلودگی‌های هوا و آب، تخریب زیرساخت‌ها و پیامد بلندمدت برای سلامت انسان، بخش‌هایی جدایی‌ناپذیر از جنگ هستند.» این دقیقا همان ترس ناگفته‌ای ا‌ست که امروز در پس انفجارهای ایران و خاکستر جنگ، همچنان وجود دارد. 

 

*  نصف پوشش درختان و زمین‌های کشاورزی در غزه نابود شده‌اند. آوارها حاوی آزبست، مواد صنعتی و زباله‌های پزشکی‌اند.  صدها میلیون تن زباله و آلودگی ناشی از مواد خطرناک، نه تنها خانه‌ها، بلکه آینده‌‌ زیست‌بوم آن خطه را هدف قرار داده است.

 

سایر اخباراجتماعیرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۶۰۵۱۴۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر