کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۰۳۴۴۰
تاریخ خبر:

شادی اضطراری | فلسفه خنده و شوخی در روزگار نامعمول

شادی اضطراری | فلسفه خنده و شوخی در روزگار نامعمول

طنز، گویی نخ نامرئی است که دنیای اندوه و اضطراب را به جهان بی‌کران امید و زندگی گره می‌زند

بابک نبی دبیر گروه سیاسی

هفت صبح|   در روزگاری که زمان گاهی کندتر می‌گذرد، انگار هر لحظه را باید با ذره‌بین تماشا کرد. خانه‌ها رنگ سایه می‌گیرند، آسمان به هزار دلیل از بخشیدن آفتاب دریغ می‌ورزد و آدمی، مثل پیکری میان دو جهان معلق، بی‌قرار است. در چنین میانه‌ای، خنده و شوخی از جنس معجزه‌اند؛ نه به عنوان درمان قطعی، که همچون نوشدارویی لحظه‌ای برای روح زخمی.

 

طنز، گویی نخ نامرئی است که دنیای اندوه و اضطراب را به جهان بی‌کران امید و زندگی گره می‌زند. شوخی، کلامی‌ست که می‌تواند زمان را متوقف کند، لحظه‌ای را از مدار نگرانی بیرون بکشد و در آغوش امن بی‌خیالی بنشاند. انسان، به شیوه عجیبی، در بدترین روزها به جادوی این هنر دیرین پناه می‌برد. گویی خنده، واکنشی است در برابر بی‌معنایی؛ قیامی صامت علیه فرسایش و بی‌صدایی شب‌های ممتد.

 

روان آدمی، در اوج بحران، فهمیده که رهایی همیشه در تغییر بیرون نیست ، گاه در تغییر زاویه نگاه است. وقتی خبرها بی‌وقفه بر شیشه‌های خانه ضربه می‌زنند، وقتی اضطراب مثل غباری کهنه به جان می‌نشیند، شوخی و خنده مانند چشمه‌ای زلال در دل کویر می‌جوشد. لحظه‌ای کوتاه، اما معنادار، که نه واقعیت بیرون را تغییر می‌دهد، نه تلخی را از یاد می‌برد، بلکه گواهی است بر این که هنوز می‌توان زیست و حتی جشن گرفت.

 

طنز، زبان پنهان حکمت است. فیلسوفان جهان، از سقراط تا مولانا، خنده را سپری دانسته‌اند برای عبور از وادی‌های هولناک. خنده، چونان پلی است میان هستی و نیستی؛ تلاشی است برای صیانت از جان، در هنگامه‌ای که جهان از مهربانی دست شسته.

 

در میانه روزهای خاکستری، شوخی مثل دانه‌ای کوچک در دل خاک سخت کاشته می‌شود. کسی با تقلیدی ناگهانی جمع را به وجد می‌آورد؛ دیگری، در دل اضطراب شامگاهی، طنزی ساده می‌بافد و خانواده را از دالان تنگ ترس به میدان روشن رهایی می‌کشاند. این خنده‌ها، همچون طناب نجات‌اند برای ذهنی که از هجوم افکار واژگون، راه گریزی نمی‌بیند.

 

طنز، هنری جمعی است. لبخندها، مرزها را درمی‌نوردد، اضطراب را میان جمع تقسیم می‌کند تا سبک‌تر شود. هر شوخی، زخم زمانه را بخیه می‌زند، هر قهقهه زخمی را مرهمی تازه می‌دهد. این است معجزه شادی اضطراری؛ همان که روانشناسان آن را ترشح امید می‌نامند و شاعران، الهام لحظه‌های تنگدستی دل.

 

جامعه‌ای که طنز را از یاد نبرده، حتی در شب‌های بی‌پایان بحران، راهی برای ماندن و دوباره برخاستن می‌یابد.

خنده، رمز بقای عاطفه است؛ فلسفه‌ای نانوشته برای عبور از فصل بی‌رحمی.

چه بسا آنگاه که همه چیز از دست رفته می‌نماید، یک شوخی کوچک به اندازه بهاری ناگهانی، جهان را دگرگون می‌کند.

 

در این شب‌های ممتد و روزهای دشوار، اگر صدای خنده‌ای از خانه‌ای شنیدی، بدان که آنجا هنوز کسی رؤیای روشنایی دارد؛ کسی که حتی اگر جهان تنگ شده باشد، باز شادی را به جشن می‌نشیند.

شاید همین خنده‌ها و شوخی‌های به ظاهر ساده، عصاره حکمت آدمی برای زیستن و ایستادن باشدحتی اگر تقدیر، شبی سیاه‌تر از همیشه نوشته باشد.

 

آخرین تحولاتاجتماعیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۰۳۴۴۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر