خوشتیپی به سبک اینستاگرام زندگی به سبک خوابگاه

تضاد بین ظاهر در فضای مجازی و واقعیت معیشت نسل جوان
هفت صبح| در اینستاگرام که قدم بزنیم؛ با اولین نگاه، انگار وارد دنیایی شدهایم که در آن همه خوشپوش، خوشحال و موفقاند. لباسهای برند، گوشیهای آخرین مدل، کافههایی با دکور مینیمال، سفرهای اروپایی و ژستهایی که انگار از دل مجلههای مد بیرون آمدهاند.اما این تصویر رنگی، فقط یک نیمه از واقعیت است؛ نیمهای خوشرنگ ولی غالبا ساختگی.
نیمه دیگر در اتاقی با دیوارهای ترکخورده و اینترنت قرضی از همسایه جریان دارد. همان جوانی که در اینستاگرام، «استایل» خود را با دقت تمام ثبت کرده، شاید همین امروز نگران تمدید قرارداد اجارهاش باشد یا هنوز دستمزد پروژهفریلنس ماه قبل را نگرفته است.
تضاد میان این «خودِ اینستاگرامی» و «خودِ واقعی» گاه آنقدر زیاد میشود که مرز میان خیال و واقعیت را مخدوش میکند. جوانانی که در شرایط دشوار معیشتی، تحصیلی و شغلی قرار دارند، ناچارند برای بقا در یک دنیای پررقابتِ مجازی، تصویری از خود بسازند که بیشتر شبیه یک شخصیت خیالی است تا انسانی واقعی.
زندگی به سبک خوابگاه در خانههای اشتراکی یا پشتبامهای اجارهای، زندگی با بودجهای محدود، غذای فوری، استرس کرایه و اینترنت تقسیطی است. اما همزمان، الگویی از «خوشتیپی» و «موفقیت» در حال تثبیت در فضای مجازیست که تناسبی با این واقعیتها ندارد.این گسست، فقط یک مسئله روانی نیست؛ پیامدهای اجتماعی هم دارد. وقتی میلیونها جوان در برابر معیارهایی قرار میگیرند که رسیدن به آنها نیازمند ثروتی است که در اختیار ندارند، ناامیدی، اضطراب و احساس ناکافی بودن بهتدریج در ذهنشان ریشه میدواند.
تلاش برای ساختن یک «منِ خوشبخت مجازی» گاه به قیمت فرسودگی واقعی تمام میشود. «زیبا به نظر رسیدن» جای «خوب زندگی کردن» را میگیرد. و بدتر از همه، احساس میکنیم تنها ماییم که از قافله عقب ماندهایم، در حالی که واقعیت این است بسیاری از همین چهرههای بینقص هم، خودشان را به سختی روی آب نگه داشتهاند.
نسل جوان ایران، گرفتار تضادیست که تنها با نصیحت حل نمیشود. نیاز به روایتهای واقعیتری داریم. نیاز داریم که تصویرهای درستتری از موفقیت، خوشبختی و زیستن ببینیم. نه صرفا در قالب فقرنماییهای گلدرشت یا لاکچریبازیهای بیریشه، بلکه در روایتهای انسانی، خاکی و ملموس.
کاش یادمان باشد که آدمها، بیش از دیده شدن، به درک شدن نیاز دارند. شاید وقت آن رسیده که به جای لایک، گوش دادن را تمرین کنیم؛ به حرفهای ناگفته پشت هر لبخند سفید، پشت هر فیلتر گرم، پشت هر عکس خوشتیپ.