آبانگان؛ جشن آب و یادآوری زندگی
در آیینهای کهن ایرانی، آب با ایزدبانویی مقدس به نام آناهیتا پیوند داشت
هفت صبح| در گذشتههای دور، بخشی از ایران با خشکسالی روبهرو میشد و جریان آب در زمینهای حاصلخیز توسط تورانیان قطع میگشت. مردم با تهی شدن رودخانهها و خشک شدن زمینها، با سختیهای فراوانی روبهرو میشدند. بازگشت زندگی و آبادانی از طریق تلاش و همت مردمان ممکن میشد. در این میان، بازسازی نهرها و کاریزها و احیای جریان آب، شادی و امید را به جامعه باز میگرداند و جشنی به یادگار میگذاشت که بعدها آبانگان نام گرفت. این جشن، نماد زندگی و احیای طبیعت بود و یادآور اهمیت آب، نماد عدالت، آبادانی و پیوند انسان با زمین است.
آناهیتا؛ ایزدبانوی آب
در آیینهای کهن ایرانی، آب با ایزدبانویی مقدس به نام آناهیتا پیوند داشت. آناهیتا نماد باروری، پاکی و جریان زندگی بود و مردم باور داشتند که نیایش او باعث جاری شدن آب، رشد محصولات و زنده ماندن زمین میشود. در روز آبانگان، مراسم ویژهای برای گرامیداشت آناهیتا برگزار میشد. مردم کنار آبها جمع میشدند، نذر میکردند و با شادی و همدلی، جریان آب را پاس میداشتند. باور بر این بود که اگر آب روان باشد، زندگی ادامه دارد و اگر جریانش قطع شود، زمین خشک میشود و حیات به سکون فرو میرود.
تولد جشن آب
آبانگان، روز دهم ماه آبان در تقویم باستانی ایران، روزی است که نام ماه و روز با هم یکی میشود. این روز از دیرباز نماد احترام به عنصر حیاتی زندگی، یعنی آب بوده است. آب فراتر از یک نیاز زیستی، نیرویی بود که زمین را زنده میکرد، محصول را پربار میساخت و انسان را با طبیعت پیوند میداد. در روز آبانگان مردم کنار چشمهها، رودخانهها و کاریزها جمع میشدند، برای جاری شدن آب دعا میکردند و شادی و امید خود را با جریان آب پیوند میزدند. آب نمادی از پاکی، برکت و زندگی بود و پاسداشت آن نشانه احترام به طبیعت و حیات جمعی انسانها بود.
مرثیه برای طبیعت از دست رفته
خشکی و کمآبی، رودخانهها و نهرهای جاری را تهدید کرده و باغها کمرنگتر از گذشتهاند. صدای آب کمتر شنیده میشود و جریان طبیعی زندگی تحت تاثیر مصرف نامعقول و تغییرات اقلیمی، کمرمق شده است. آبانگان امروز یادآور مسئولیتی است که بر دوش ماست؛ نمادی از احترام به طبیعت و ضرورت حفاظت از منابع حیاتی. یادآوری این جشن، هشداری است برای مراقبت از خاک، آب و زندگی، زیرا هر قطره آن، گوهری بیبدیل است.
زمانی کنار رودها مینشستیم، صدای جریان آب را میشنیدیم و نسیم خنک روی صورتمان مینشست؛ اکنون در حسرت همان صدا و همان نسیم هستیم. خاک خشکیده زیر پا، حکایت از روزهایی دارد که درختان سبز بودند، باغها لبخند میزدند و زمین پر از زندگی بود. امروز ما بیشتر میهمان آب هستیم تا میزبانش. آبانگان یادآور این است که احترام به آب، پاسداشت زندگی و وظیفهای انسانی و فرهنگی است. باشد روزی برسد که جریان آب دوباره پرتوان شود، زمین سرسبز گردد، درختان میوه فراوان بدهند و ما در کنار جریان زندگی، با آرامش و شادمانی، بدانیم که زندگی دوباره به جریان افتاده است.
پختن آش در آرزوی باران
در روز دهم آبان، یاد آناهیتا و بازگشت جریان آب زنده میشود و در برخی مناطق ایران مراسم پختن آش باران برگزار میگردد؛ سنتی همراه با شادی و طلب باران. مردم در کنار هم گرد میآیند، آش میپزند و نذر میکنند تا زمین و آسمان با هم پیوند یابند و باران رحمتآمیز بر دشتها و باغها ببارد.آش باران، نمادی از امید و مشارکت جمعی است. هر قاشق از آن یادآور دانههای باران است که زمین را سیراب میکند.
سبزی، نخود و لوبیای آن، نشانهای از جریان زندگی و ارتباط انسان با طبیعت است. در این مراسم، شادی، همدلی، طلب باران و پاسداشت آب در هم آمیختهاند و همه در انتظار قطرهای باران هستند تا زمین و دلها زنده و شاد شود.آش باران یادآور آن است که همان نیرویی که روزگاری جریان آب را بازگرداند و زندگی را احیا کرد، اکنون در انتظار مراقبت ماست تا زمین دوباره سبز شود و رودخانهها روان گردند.
جشن آب در فرهنگهای کهن جهان
آب در بسیاری از تمدنهای باستانی نه تنها منبع حیاتی، بلکه نمادی از باروری، پاکی و پیوند انسان با طبیعت بوده است. در آمریکای لاتین پیشااستعماری، تمدنهای مایا و آزتک جشنهایی برای خدایان باران برگزار میکردند تا زمین حاصلخیز بماند و محصول فراوان شود. خدایانی مانند چاک (Chaac) در مایا و تلاتوک (Tlaloc) در آزتک نقش حیاتی در کشاورزی و زندگی روزمره داشتند و مراسم همراه با رقص، نذر و آیینهای ویژه برای جلب لطف آنها برگزار میشد. در هند باستان، آب جایگاه معنوی ویژهای داشت. رودخانههای مقدس مانند گنگا نماد پاکی و رهایی از گناه بودند و جشنهایی مانند آرتی و جاگراها برگزار میشد که مردم کنار رودخانهها گرد میآمدند، گل میریختند و شمع روشن میکردند تا جریان زندگی و برکت را پاس بدارند.