کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۸۶۱۰۴
تاریخ خبر:

بی‌عملی ادامه دارد| حادثه مرگبار در معدن مهماندویه دامغان فقط یک تصادف نبود

بی‌عملی ادامه دارد| حادثه مرگبار در معدن مهماندویه دامغان فقط یک تصادف نبود

مرگ ۷ شهروند در نخستین روز کاری معدن مهماندویه دامغان، دوباره زخم کهنه بی‌توجهی به ایمنی و پاسخ‌ نگرفتن از مسئولان را تازه کرد

هفت صبح| حادثه‌ای تلخ در نخستین روز کاری معدن مهماندویه دامغان، بار دیگر زنگ خطر بی‌توجهی به ایمنی معادن را به‌صدا درآورد. هفت نفر از جمله دو داوطلب فداکار، در پی ورود به تونلی متروک، دچار گازگرفتگی شده و جان باختند. بررسی‌های اولیه حاکی از نبود تجهیزات ایمنی همراه، مانند کپسول خودنجات و گازسنج و رعایت‌نشدن دستورالعمل ورود به تونل‌های غیرفعال است.

 

در این حادثه، ما فقط با یک تونل متروکه و گاز متان سر و کار نداریم؛ با سال‌ها بی‌تدبیری، بوروکراسی فرسوده و پنهان‌کاری آزاردهنده‌ای روبه‌رو هستیم که جان انسان‌ها را بی‌ارزش کرده. گفتن از این فجایع تلخ شاید تکراری شده باشد، اما هنوز هم نمی‌توان ساکت ماند و از این بی‌مسئولیتی‌های دردناک و خشم‌برانگیز نگفت. پس در ادامه به چند نکته مهم درباره این فاجعه می‌پردازیم.

 

یکم: تنها چند ساعت از آغاز نخستین روز کاری معدن گذشته بود که خبر رسید هفت نفر به‌دلیل گاز گرفتگی در معدن «جواهر» زغال در «مهماندویه دامغان» جان باخته‌اند. دو نفر از قربانیان، داوطلبانه و فداکارانه برای کمک وارد تونل متروکه شده بودند؛ تونلی که نه گازسنجی شده بود، نه هواگیری. حتی کپسول خودنجات هم در اختیارشان نبود. این یعنی اولین قدم بعد از بازگشایی معدن، قدم به سمت مرگ بود. قدمی بی‌هیچ ایمنی، بی‌هیچ تدبیر.

 

دوم: از طبس تا طرزه، از کوهبنان تا یورت؛ ما با الگویی تکراری روبه‌رو هستیم. حادثه‌ای تلخ رخ می‌دهد، مسئولان ابراز تأسف می‌کنند، پرونده‌ای باز می‌شود و بعد... سکوت. آیا کسی می‌داند پرونده معدن یورت در چه مرحله‌ای است؟ مسئولان معدن طبس چه مجازاتی دیدند؟ چرا اسامی مدیران متخلف هرگز علنی نمی‌شود؟ آیا خانواده‌های جان‌باختگان از سیر رسیدگی به حقوق از دست‌رفته‌شان اطلاع دارند؟ بارها با وعده‌ها و مصاحبه‌های تکراری روبه‌رو می‌شویم که از فرط تکرار، دیگر حتی کسی را خشمگین نمی‌کند.

 

سوم: کجای کار می‌لنگد؟ کارشناسان می‌گویند معدن مجوز داشته، اما چند ماه تعطیل بوده. حالا سوال اینجاست، چه کسی بازگشایی معدن را تایید کرده؟ آیا در آن روز کسی تجهیزات ایمنی معدن را کنترل کرده بود؟ کدام نهاد مسئول نظارت بر رعایت دستورالعمل‌های ایمنی است؟ آیا ناظران وزارت کار یا صمت در محل حضور داشتند؟ اگر نه، چرا؟ اگر بله، چگونه چنین حادثه‌ای رخ داد؟ وقتی وجدان کاری در ساختار اداری جایی ندارد، مجوز داشتن به‌تنهایی کفایت نمی‌کند.

 

چهارم: بارها گفته شده که معادن خصوصی در ایران، به‌ویژه معادن زغال‌سنگ، محل تقاطع مرگ و سودند. ایمنی، آخرین دغدغه‌ای‌ست که در محاسبات مدیران دیده می‌شود. کپسول گازسنج یا تهویه هوا، پرهزینه دیده می‌شود. پس بی‌راه نیست که بگوییم در اقتصادی که حاشیه سود حرف اول را می‌زند، جان کارگر ارزان‌تر حساب می‌شود. اما این‌که چرا معادن خصوصی این‌گونه می‌تازند، پرسشی است که مسئولان همواره با یک جمله ساده از پاسخ دادن طفره می‌روند: «بررسی می‌کنیم.»

 

پنجم: خانواده‌ها می‌گویند: «ساعت‌ها بعد از حادثه مطلع شدیم.» این در حالی است که در بحران‌هایی به این شدت، هر دقیقه اطلاع‌رسانی می‌تواند آرام‌بخش باشد یا جان کسی را نجات دهد. اما نه تنها اطلاع‌رسانی به موقع انجام نشده، بلکه رسانه‌های رسمی نیز با تاخیر و کلی‌گویی به‌سراغ این ماجرا رفتند. افکار عمومی حق دارد بداند چه شد، چرا شد و چه کسی پاسخگو است. 

 

ششم: دادگستری استان سمنان اعلام کرده که پرونده قضایی تشکیل شده است. بسیار خب! اما اجازه بدهید این بار با صراحت بپرسیم: پرونده‌های قبلی چه شدند؟ آیا کسی از مدیران معدن طبس، کوهبنان، طرزه، کرمان یا یورت، امروز در حال گذراندن دوران محکومیت خود است؟ آیا تعلیق یا برکناری مدیری را در پی داشت؟ یا فقط کارگر مقصر معرفی شد و بس؟ اعلام عمومی لیست پیگردهای قضایی مربوط به حوادث گذشته، حداقل کاری‌ست که برای بازسازی اعتماد عمومی می‌توان انجام داد.

 

هفتم: این حادثه فقط مرگ هفت انسان نیست. مرگ شفافیت، مرگ مسئولیت‌پذیری و مرگ وجدان کاری در سیستمی است که جان انسان‌ها را کالای مصرفی می‌بیند. پس این بار استثنائا نمی‌خواهیم «بررسی کنند» یا «دستور دهند»؛ می‌خواهیم پاسخ دهند. ما می‌خواهیم بدانیم پرونده‌ها در چه مرحله‌ای هستند، متخلفان کجا هستند و چه مجازاتی دیده‌اند. تا زمانی که چنین اتفاقی نیفتد، هر مرگ در معدن، تنها ادامه همان تراژدی تلخ است: «معدن همچنان جان می‌گیرد؛ بی‌عملی همچنان ادامه دارد.»

 

کدخبر: ۵۸۶۱۰۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر