کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۶۵۳۴۲
تاریخ خبر:

گزارش یک مرگ| فرزند عباس کیارستمی از ابهام‌های پرونده ۸ساله مرگ پدر می‌گوید

گزارش یک مرگ| فرزند عباس کیارستمی از ابهام‌های پرونده 8ساله مرگ پدر می‌گوید

تماس‌های مشکوک با کیارستمی‌ها؛ اگر کیارستمی فرانسه نمی‌رفت چه می‌شد؟

هفت صبح| بعد از گذشت هشت سال از مرگ عباس کیارستمی در بیمارستانی در پاریس، حالا کتاب تازه‌ای منتشر شده که زخم قدیمی را دوباره تازه کرده است. کتابی که نویسنده آن می‌گوید بی‌طرفانه نوشته شده اما خانواده زیر بار این حرف نمی‌رود. بهمن کیارستمی روز قبل پنج ادعا مطرح کرد که به گفته او بخشی از تناقض‌های روایت نویسنده این اثر با واقعیت را نشان می‌دهد. در این بین اطلاعات دیگری هم رد و بدل شده که برای اولین بار است درباره پرونده مهم مرگ عباس کیارستمی مطرح می‌شود. 

 

برگردیم به یکشنبه هفته پیش، روز رونمایی از کتاب جنجالی یک شخص مطبوعاتی در خانه هنرمندان. کتابی 130 صفحه‌ای نوشته اسماعیل رمضانی که بیشتر از هرچیز او را به خاطر سمتی که به عنوان مدیر ارتباطات دفتر معاون اول رئیس‌جمهوری (محمد مخبر) در دولت مرحوم رئیسی داشت می‌شناسند. البته او سابقه مدیریت رسانه هم داشته و اکنون مدیرمسئول روزنامه شهروند است. نویسنده در مقدمه نوشته که قصد داشته بعد از به پایان رسیدن حساسیت‌های این پرونده، سعی کند پیچیدگی‌های ماجرای مرگ عباس کیارستمی را باز و در گفت‌وگو با پزشکان آن را موشکافی کند.

 

کتابی که از آن حرف زده می‌شود به نام «هوس قمار آخر»، یک مجموعه مصاحبه است. مجموعه مصاحبه با پزشکانی که درگیر معالجه کیارستمی نبودند اما به عنوان مشاور در پرونده نقش داشته‌اند. البته خانواده کیارستمی می‌گویند در این کتاب اولا با قاضی پرونده مصاحبه شده که مشکل حقوقی دارد و دوما در آن مصاحبه با دو چهره غیرمرتبط هم دیده می‌شود که یکی از آنها همان ارتوپدی است که روی یک برگه کاغذ خطاب به کارگردان دیگری نوشته بود نباید مواد صنعتی و سنتی را با هم قاطی کند. بهمن کیارستمی، فرزند دوم عباس کیارستمی که تمام این کتاب را خوانده بود، دیروز در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا به سه فکت تناقض آمیز دیگر این اثر هم اشاره داشته که یکی یکی آن‌ها را مرور می‌کنیم:

 

یک: بهمن کیارستمی می‌گوید دو نفر از افرادی که با آنها مصاحبه شده هیچ نقشی در پرونده نداشتند. او به کدام چهره‌ها اشاره دارد؟ به گفته او اولین فرد دکتر مینو محرز است. متخصص بیماری‌های عفونی که بسیاری از مردم با او در طول اپیدمی کرونا آشنا شده بودند.

 

کیارستمی می‌گوید نام او در حالی به عنوان پزشک مشاور معرفی شده که چنین سمتی نداشته. چهره دومی که فرزند عباس کیارستمی از آن نام برده ماجرای دیگری داشته. منظور چه فردی است؟ نویسنده در این کتاب سراغ دکتر عباسی رفته‌ است؛ «همان ارتوپدی که جلوی بیمارستان جم نوشته‌ای را در دست گرفتند و گفتند آقای مهرجویی مواد صنعتی و سنتی را با هم قاطی می‌کند. ایشان به هیچ وجه در جریان پرونده پزشکی نبوده و در مجامع تخصصی هم حضور نداشت.»

 

قاضی گفت شکایت نکن

دو: از سوی دیگر به گفته کیارستمی در اظهارات این مصاحبه شونده‌ها تناقض‌هایی با حرف‌های پیشینشان وجود داشته. مثلا در کتاب آمده که پرونده پزشکی این کارگردان شاکی خصوصی نداشته اما این در حالی است که خانواده او هم در سازمان نظام پزشکی و هم محاکم عمومی دادسرای ویژه جرایم پزشکی پرونده شکایت ثبت می‌کنند. او اینطور گفته است:« شگفت‌انگیزترین بخش این کتاب برای من گفت‌وگو با دکتر خسرونیا است، یعنی رئیس هیات بدوی نظام پزشکی که در واقع ایشان به نوعی قاضی این پرونده هم بودند.

 

ایشان گفته‌اند پرونده اصلا شاکی خصوصی نداشت و سازمان نظام پزشکی به‌خاطر حساسیت پرونده عباس کیارستمی به این ماجرا ورود کرده است! این حرف بسیار جالب است چون روزی که قصد طرح شکایت داشتم، ایشان مرا به دفتر خود دعوت کرد و گفت، شکایت نکن. به جایی نمی‌رسی. طرح شکایت فقط فضای بدی علیه پزشکان ایجاد می‌کند و اگر شکایت تو به نتیجه نرسد آن‌ها می‌توانند برای اعاده حیثیت تو را دادگاهی کنند. طبعا ما به توافق نرسیدیم و فردای آن روز شکایت‌مان را ثبت کردیم.»  در همین مصاحبه وکیل خانواده کیارستمی می‌گوید قصد و غرض آنها از شکایت  نه تحمیل مجازات بلکه پیگیری برای رسیدن به یک گزارش بوده است اما در نهایت هر دو دادگاه پزشک را محکوم کردند و پرونده مختومه می‌شود.

 

سه: کیارستمی جای دیگری از این مصاحبه تاکید کرده که برخی از ادعاهای کتاب راستی آزمایی نشده و نویسنده هم در انتخاب سوال‌ها موضع‌گیری داشته‌ است. « مدام درباره جوسازی علیه پزشکان می‌پرسند و از طرف دیگر در هیچ کجا خود را موظف نمی‌دانند کسی را بابت اطلاعات نادرستش به چالش بکشند و دنبال برنده و بازنده در این ماجرا می‌گردند که با نفس کار پژوهشی در تضاد است.»

 

البته نویسنده در همان مقدمه تاکید کرده که «همگـی پزشکان در این کتاب با مسـتندات سـخن گفته‌انـد اما انتشـار آن‌ها به معنـای تایید گفته‌ها نیسـت. صرفا روایت دیگـری از ماجـرای مـرگ عبـاس کیارسـتمی است جهـت ثبـت در تاریـخ و قضاوتـی نزدیک‌تـر بـه واقعیـت.» اما با این حال خانواده کیارستمی می‌گویند کتاب جهت‌گیری دارد و مشخص است و نویسنده خود را موظف نمی‌داند کسی را بابت اطلاعات نادرستش به چالش بکشد.

 

چهار: یکی دیگر از نقاطی که تبدیل به محل سوال شده این بوده که قاضی پرونده در سازمان نظام پزشکی همچنین گفته که دکتر میر در تمام مراحل درمان حضور داشته ولی چون دست همسر او شکسته، فقط برای چند روز از ایران رفت. دکتر میر که بود؟ پزشک معالج کیارستمی در بیمارستان جم تهران که همه اتهام‌ها متوجه او شده بود. کیارستمی درباره این هم می‌گوید: «فکر می‌کنم اگر دکتر میر هم این حرف‌ها را بخواند می‌خندد.» به جز خانواده کیارستمی، وکیل آنها هم می‌گوید حتی برخی از خطاهای پزشک که در دادگاه تایید شده در مستند و کتاب زیر سوال رفته است. 

 

پنج: همانطور که گفته شد بهمن کیارستمی به دو نام دیگر در این کتاب هم اشاره دارد که یکی از آنها مینو محرز بوده و به گفته او هیچ ارتباط مستقیمی به ماجرا نداشته‌است. حالا از حرف‌های او روشن شده که محرز در جلسه‌های دادگاه هم به عنوان متخصص عفونی حضور داشته و در بخشی از دادگاه به خانواده کیارستمی اینطور گفته است: « شما بر چه اساسی کار پزشک را نقد می‌کنید؟ مگر پزشک هستید؟ شما صلاحیت صحبت درباره تخصص ما را ندارید!» 

 

تماس‌های مشکوک با کیارستمی‌ها

بعد از مرگ عباس کیارستمی قرار بود گزارش مفصلی درباره ابتدا تا انتهای این موضوع به دست خانواده برسد که بهمن کیارستمی می‌گوید چنین پرونده‌ای به او داده نشده. به گفته او و وکیل خانواده کیارستمی، تلاش آنها برای ثبت شکایت این بوده که به خاطر آن بتوانند به جزئیاتی درباره پرونده برسند. این وکیل برای اولین بار هم خبر می‌دهد که در تمام مدتی که پرونده شکایت را پیش می‌برده مرتب تماس‌هایی گرفته می‌شد تا آنها را از ادامه مسیر منصرف کند. بهمن کیارستمی آخرین بار در سالگرد فوت پدرش با وزیر اسبق بهداشت در این باره مکالمه‌ای داشته. «به ایشان گفتم تنها خواسته ما این است که یک گزارش دقیق داده شود. بعد از آن، آقای دکتر زالی (رئیس وقت سازمان نظام پزشکی) یک بار ما را دعوت کرد و گفت ایشان (وزیر) دستور را صادر کرده و ما در حال تکمیل این گزارش هستیم و به شما ارائه می‌کنیم. ولی دیگر هیچ خبری نشد و تمام!»

 

 اگر کیارستمی فرانسه نمی‌رفت چه می‌شد؟

رمضانی نویسنده این کتاب جنجالی در توییتر خود یک بخش از مستند را منتشر کرد که در آن با دکتر پایدار از پزشکان مهم پرونده کیارستمی سوال می‌کند که اگر این کارگردان به فرانسه نمی‌رفت، زنده می‌ماند؟ پایدار به او اینطور جواب می‌دهد: «آقای کیارستمی ناامید شده بودند. من به ایشان گفتم فکر نکنید درگیر چیز پیچیده‌ای شدید. اگر مریض بنده بودید الان شما را منتقل می‌کردم به بیمارستان میلاد و همه کارهایتان را خودم می‌کردم.» او در این مصاحبه گفته که هم زمان بیمار مشابهی داشته که کمی بعد بهبود پیدا می‌کند.»

 

کدخبر: ۵۶۵۳۴۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر