ماجرای یک مراسم ادبی-آیینی قوم معروف افغانستانی در محله نارمک چیست؟
میزبانی بدخشانیهای مقیم تهران از حداد عادل در مسجد نارمک
هفت صبح| هفدهم خردادماه گروه «بدخشانیهای مقیم تهران» در مسجد جامع نارمک میزبان حدادعادل بودند. آنها در مراسمی که به مناسبت ارتحال برگزار کرده بودند، 3مهمان دیگر هم داشتند. دو روحانی مرد و یک شاعر زن که وجه اشتراکشان اصالت افغانستانی آنها بود. بدخشانیها چند سالی است که برای مراسم مختلف اینجا جمع میشوند؛ یعنی مسجد محله نارمک. آنها هم هیات عزاداری دارند و هم برای شنیدن سخنرانی، میزبان علیاکبر رائفیپور و محمود احمدینژاد شدهاند.
بیایید اول مرور کنیم که بدخشان کجاست و چطور گروهی از آنها در تهران همدیگر را پیدا کردهاند؟ ولایت بدخشان، در دورترین نقطه افغانستان به ایران قرار دارد. یعنی شمال شرق این کشور. اینجا بیشتر محل زندگی افغانستانیان تاجیکتبار محسوب میشود. نه اینکه قومهای دیگر با آن بیگانه باشند اما غالبشان تاجیکهایی هستند که فارسی دری حرف میزنند. تاجیکها که بعد از پشتونها، بزرگترین گروه قومی در افغانستان را تشکیل میدهند، بیشترین نزدیکی را به فارسیزبانان ایران دارند؛ با این تفاوت که عمدتا، سنیمذهب هستند. تاجیکها بهجز بدخشان در استانهای دیگری مثل کابل، بلخ و هرات هم سکونت دارند. برای مثال احمدشاهمسعود و فرزندانش و مردم پنجشیر از همین قوم تاجیک هستند.
تصویر مسلطی که ما از چهره و حالت صورت افغانستانیها در ذهن داریم، فقط شامل هزارهها میشود و با بقیه قومیتهای این کشور متفاوت است. بیشتر افغانستانیهای ساکن ایران را هزارهها تشکیل میدهند. به خصوص افغانستانیهای شهر مشهد از همین رگ و ریشهاند. در بحبوحه جنگ و قدرت گرفتن طالبان، ایران معمولا گزینه اول مهاجرت هزارهها بوده. آنها از یک قرن پیش در برهههای زیادی از سوی پشتونها در معرض قتل و کشتار جمعی قرار میگرفتند و معمولا بهخاطر نزدیکی مرزها و همچنین قرابت گویش دری (فارسی افغانستان) به فارسی ایران، اینجا را به عنوان مقصد مهاجرت انتخاب میکردند.
گروه قومیتی مهم دیگر افغانستان هم همان پشتونها هستند که غالبا جنوب و شرق کشور زندگی میکنند. بیشتر طالبان را پشتونها تشکیل میدهند. در جدالهای قومیتی از اواخر سال 1800میلادی تا امروز، پشتونها جمعیت زیادی از هزارهها را به قتل رساندهاند یا فراری دادهاند. گروه غالب جمعیتی کشور افغانستان را همین قوم تشکیل میدهد. در افغانستان هیچ آمار مشخصی از درصد و جمعیت قومیتها وجود ندارد. برخی معتقدند تعداد قومها در این کشور به 50عدد هم میرسد اما در قانون اساسی به جز پشتون، تاجیک و هزاره، 11قوم دیگر هم به رسمیت شناخته شدهاند. حالا با این اوصاف میتوانیم دوباره برگردیم به موضوع نشستی که در مسجد نارمک برگزار شد؛ بدخشانیهای مقیم تهران 20سالی است که هیاتی در محله نارمک تهران دارند. این را یکی از همین اهالی در شبکه ایکس نوشته. به مسجد آنها، حسینه بدخشانیها هم میگویند. از سالها پیش محمود احمدینژاد که ساکن همین محله است، برای عزاداریها در مراسم مختلف به همین مسجد میرفته و حتی در سال 1398، روضه خوانده است. به نظر میرسد که این مسجد همان مسجد جامع نارمک در خیابان سمنگان باشد. همان مسجدی که سال 1400 هم رائفیپور درباره تحولات افغانستان سخنرانی داشته و جمع زیادی از مخاطبانش را همین هیات بدخشانیها تشکیل میدادند.
مهمانان نشست که بودند؟
سید بصیر احسانی رئیس: این روحانی در شبکههای مجازی فعالیت زیادی دارد؛ در اینستاگرام، سخنرانیهایش را منتشر میکند؛ در فیسبوک متنهایش را و در شبکه ایکس هم موضع گیری های سیاسیاش را. از شبکههای اجتماعی وی پیداست که ساکن قم است و در رشته تاریخ اسلام درس خوانده و دکتری دارد و همانطور که خودش نوشته فعالیت سیاسی هم دارد. در تشییع پیکر آیتالله رئیسی هم شرکت کرده. در راهپیمایی روز قدس حضور داشته و به عنوان معاون انجمن طلاب افغانستان (مدرسه امام خمینی) در مراسم مختلف سخنرانیهایی داشته. او مخالف جلوگیری از ادامه تحصیل زنان است و در روز جهانی محرومیت زنان افغانستانی از تحصیل توصیه کرده که طالبان کتاب حقوق زن در اسلام آیتالله مطهری را بخوانند. از عکسی که با موشک و وسایل نظامی گذاشته میشود فهمید، نفوذ و ارتباطی هم با بدنه رسمی قدرت در کشور دارد.
علی آقا صفری: اینطور که معلوم است او هم دکترای علوم دینی و قرآن دارد اما در هیچ شبکه اجتماعی عضو نیست که بتوان از این موضوع اطمینان پیدا کرد. فقط در اطلاعات دانشگاه جامعهالمصطفی نوشته شده که استادیار قرآن و علوم گرایش مدیریت این دانشگاه است. البته گاهی استاد مدعو حوزه علمیه هم بوده.
کبری حسینی بلخی: «به تو میاندیشم/ از فرامرزها/ که امرزبانان خسته/ غرور ملیشان را از خمیازههای بلند آویختهاند»، این بخشی از یکی از شعرهای کبری بلخی، سومین مهمان شب جمعه مسجد است. شعری که سال 1393 در یک انجمنادبی در همین تهران خوانده. او دو کتاب شعر دارد و به نظر میرسد همراه با فرزند و اعضای خانوادهاش در ایران زندگی میکنند. خانواده کبری بلخی سال ۱۳۶۵ از مزار شریف به ایران مهاجرت کردهاند. او تا سال ۱۳۹۷ در شهر قم زندگی میکرد و سپس به مشهد نقل مکان کرد و تاکنون در آنجا سکونت دارد .او همین فروردین سال پیش در مراسم دیدار شاعران با رهبری حضور داشته است. بلخی یکی از سه شاعر افغانستانی بوده که در این مراسم حضور داشته.
در سفری که سال 1392، به افغانستان داشته، ماجرای یک ملاقات را شرح میدهد و جایی در توصیف خود مینویسد: «هرکسی{آنجا} من را میدید حتما برایش این سوال خلق میشد که چرا یک زن تنها سفر میکند؟ چرا مانند دست شکسته به گردن مردی آویزان نیست؟».