کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۵۳۳۲۷
تاریخ خبر:

‌۵۰‌خاطره از تاریخ فوتبال ایران| کودتا در بشکه باروت

روزنامه هفت صبح، تیمور مستور | پرسپولیس سال ۱۳۵۶ مثل بشکه باروت بود. آنها در فصل قبل (جام چهارم تخت جمشید) با حضور کونوف روسی به‌عنوان سرمربی و با بازی‌هایی که با تاکتیک‌های کنترل‌شده و نیمه‌دفاعی مدل اروپای شرقی بنا شده بود، تماشاگران خود را رنجانده بودند. هرچند در نهایت به رتبه دوم مسابقات دست یافتند. آن نسل درخشان سال‌های ۱۳۵۰ تا ۵۲ به‌تدریج بازنشسته شده بودند یا از پرسپولیس کوچ کرده بودند.

بهزادی و کلانی و آشتیانی و برادران وطنخواه و فریدون معینی و جعفر کاشانی و ایرج سلیمانی و حتی دستجردی و مودت. حالا در پنجمین فصل تخت جمشید سکان تیم به منصور امیرآصفی رسیده بود. بغل راست دهه چهل کیان و تیم ملی و بازیکنی که در المپیک ۱۹۶۴ توکیو حضور پیدا کرده بود. امیرآصفی به مکتب شاهین و پرسپولیس ارتباطی نداشت و همین واکنش‌های خاص خود را به همراه داشت. امیرآصفی می‌خواست پرسپولیس متحول‌شده‌ای بیافریند.

قدم اول او آوردن پرویز قلیچ‌خانی و احد دیانی از دارایی به پرسپولیس بود. یک شوک بزرگ. قلیچ‌خانی همیشه مرید امیرآصفی بوده و حضورش در تیم ملی در سن ۱۹‌سالگی را مدیون پشتیبانی امیرآصفی می‌دانست. (روایت است که انتقال قلیچ‌خانی غیرقابل کنترل به لحاظ سیاسی به پرسپولیس با چراغ سبز دربار بوده، چرا‌که رضا پهلوی نوجوان به‌شدت طرفدار پرسپولیس بود و رایزنی‌هایی برای آوردن حشمت مهاجرانی به‌عنوان مربی در سال‌های بعد به پرسپولیس پیشاپیش انجام شده بود) از طرفی امیرآصفی و قلیچ‌خانی و پروین یک دهه پیش یعنی در فصل ۱۳۴۶ در کنار هم توپ زده بودند.

اما حالا قلیچ‌خانی به تیمی وارد می‌شد که پروین را در سن ۳۰‌‌سالگی در اوج قدرت و کاریزما در خط هافبک خود داشت. پروین دیگر به دی‌ان‌ای پرسپولیس بدل شده بود و حال باید با تیم جدید خو می‌گرفت. با حضور و سایه قلیچ‌خانی در کنار خود. این پروین با آن پروین خجول ابتدای دهه پنجاه متفاوت بود. هرچند پروین همیشه احترام قلیچ‌خانی را حفظ می‌کرد. در سال ۱۳۵۵ علی پروین بهترین بازیکن فوتبال ایران بود و در دو سال بعد هم برای این عنوان فقط حسن روشن را رقیب خود می‌دید.

امیر‌آصفی برای متحول ساختن پرسپولیس، بیش از حد لزوم شجاعت به خرج داد. او رضا وطنخواه را کلا از ترکیب خارج کرد، ناآمادگی صفر ایرانپاک را به رخش کشید و از ترکیب بیرون گذاشت، احد دیانی را به قلب دفاع برد، اصغر ادیبی را روی نیمکت نشاند و از کوچک‌ترین فرصت برای نیمکت‌نشینی علی پروین استفاده می‌کرد.

او در این راه حمید درخشان ۱۹‌ساله و عضو تیم ملی جوانان را از تیم دسته دومی مزدا به پرسپولیس آورد تا او را آلترناتیو جانشینی پروین قرار دهد. درخشان می‌گوید: «روزی علی پروین به تمرین نیامد. آقای امیر‌آصفی مرا صدا زد و گفت که به‌خاطر غیبت علی پروین سه جلسه نمی‌خواهم به او بازی بدهم و می‌خواهم که تو بازی کنی.»

امیرآصفی در نیم‌فصل اول با چالش بزرگی روبه‌رو بود. چگونه از قلیچ‌خانی و پروین در کنار هم بازی بگیرد. پس قلیچ‌خانی را گاه به خط حمله هم می‌برد (به قیمت ذخیره شدن ایرانپاک و یا خوردبین) و گاه به قلب دفاع. در تغییرات مدام آرایش تیم او حتی به این صرافت افتاد که پروین را از ترکیب خارج کند و خط هافبک را با قلیچ‌خانی و اصغر ادیبی و عزیزی و مایلی‌کهن ببندد و حاج رحیمی‌پور را نیز به دفاع چپ ببرد.

آن‌هم در حالی‌که تماشاگران پرسپولیس هیچ‌وقت قلیچ‌خانی را یک سرخپوش اصیل نمی‌دانستند و سابقه بازی‌های متعصبانه او با لباس تاج و عقاب و دارایی مقابل پرسپولیس را در ذهن داشتند. همین فصل قبل بود که قلیچ‌خانی روی یک ضربه آزاد، گلی به پرسپولیس زد که باعث شکست یک بر صفر سرخ‌ها مقابل دارایی و از دست دادن عنوان قهرمانی فصل شده بود. تازه این قلیچ‌خانی جدید به‌رغم همه نشانه‌های نبوغش از آمادگی بدنی لازم به‌دور بود. سخنان گزنده امیرآصفی علیه تماشاگران پرسپولیس داستان را پیچیده‌تر کرد. او عقیده داشت حضور این طرفدارها کمکی به بازی پرسپولیس نمی‌کند.

به‌هرحال همه این تغییرات مداوم ترکیب، وقتی با شکست سنگین سه بر صفر مقابل تاج عجین شد، دیگر صبر پرسپولیسی‌های قدیم به سرکردگی پروین و ادیبی و حاج رحیمی‌پور را به‌سر آورد. به‌خصوص که بازی ندادن به ایرانپاک در دربی خشم و نافرمانی علنی علی پروین را مقابل استاد قدیمی به‌دنبال داشت.

باید توجه داشت که حریف قدیمی پرسپولیس یعنی‌تاج این فصل بسیار جوان شده بود و اما به‌رغم از دست دادن ستاره‌هایی مثل غلامحسین مظلومی و ناصر حجازی و رضا عادلخانی و نصرالله عبداللهی (که به شهباز کوچ کرده بودند) و رفتن رایکوف به سپاهان، باز هم تیم پرستاره‌ای محسوب می‌شد (نظری، اسکندریان، روشن و دانایی‌فرد چهار ملی‌پوش این تیم بودند).

بازی بعدی، امیرآصفی هر سه بازیکن شورشی را از ترکیب پرسپولیس خارج کرد و به مایلی‌کهن و درخشان و زادمهر اعتماد کرد. اما با شکست یک بر صفر در تهران مقابل نیروی اهواز در هفته نهم، کار امیرآصفی در پرسپولیس تمام شد. کودتا انجام شد و پرسپولیس دو سه هفته با هدایت پرویز قلیچ‌خانی بازی کرد اما همه می‌دانستند این روند غیرممکن است.

قلیچ‌خانی کناره گرفت و بعد از گرفتن مجوز خروج، راهی آمریکا شد و یک پرسپولیسی- شاهینی قدیمی سکان پرسپولیس را در دست گرفت. یعنی مهراب شاهرخی. از هفته دهم پرسپولیس حرکت صعودی خود را از سر گرفت. به‌خصوص با اضافه شدن دو بازیکن انگلیسی که یکی از آنها یعنی آلن ویتل به ستاره بزرگ پرسپولیس بدل شد.

کدخبر: ۴۵۳۳۲۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر