۵۰خاطره از تاریخ فوتبال| اوجگیری دیرهنگام سلطان
روزنامه هفت صبح،تیمور مستور | بین سالهای ۵۳ تا ۵۷ علی پروین بهترین بازیکن ایران بود. در سن ۲۸ تا ۳۲سالگی. اگرچه حسن روشن بزرگترین استعداد دهه پنجاه فوتبال ما بود و در سیر صعودیاش مطمئنا از پروین عبور میکرد اما در آن چهار فصل باید امتیازات را بهنفع پروین ریخت. وقتی بهزادی و کلانی از پرسپولیس رفتند و بالاخره آشتیانی هم در سال ۱۳۵۴ فوتبال را کنار گذاشت پروین تکستاره پرسپولیس بود.
در فوتبال ملی هم مهمترین رقیبش در پست هافبک راست از تیم ملی کنار گذاشته شد. یعنی علی جباری. ستاره تکنیکی تاج. در حالیکه همسن علی پروین محسوب میشد. پرویز قلیچخانی هم اگرچه همچنان موثر و قدرتمند بود اما پس از شاهکار نافرجامش در شهریور ۱۳۵۲ مقابل استرالیا، دیگر از تبوتاب افتاده بود.
وقتی سرمربیگری تیم ملی به حشمت مهاجرانی رسید، شرایط برای پروین بهتر هم شد. مهاجرانی هم به وضوح علی پروین را دوست داشت و در پوستاندازی تیم ملی به سمت جوانان، پروین را حفظ کرد. پروین چهره معتمد او در میان بازیکنان بود و حشمتخان روی رفاقتش حساب میکرد. او تیم ملی خود را آرامآرام روی محوریت علی پروین بنا کرد. هرچند قلیچخانی نیز عنصر غیرقابل جانشینی محسوب میشد. حتی چهرههای مشهور تاج مثل حسن روشن و ناصر حجازی و آندرانیک اسکندریان، لیدری پروین را قبول کرده بودند.
پروین بچه خیابان عارف و دروازه دولاب بود. فراری از مدرسه و یک شاگرد جواهرساز با استعداد. که از ۱۸سالگی رفت و در کیان توپ زد. چهار فصل در کیان بازی کرد و تنها در حد یک بازیکن خوب جلوهگر میشد. بهخصوص در دورانی که زیر سایه فوقستاره آن سالهای فوتبال ایران یعنی همین پرویز قلیچخانی قرار داشت که او هم در کیان بود و امیرآصفی مربی کیان، قلیچخانی را (که بهنوعی کشف خودش هم میدانست) به شکل کامل به پروین ترجیح میداد. با انحلال کیان راه این دو بازیکن جدا شد.
تاج با رقمهایی درشت قلیچخانی را جذب کرد و پروین بیسروصدا به تیم تازهتاسیس پیکان پیوست. در کنار نادر لطیفی و مربی انگلیسیشان آلن راجرز. باز هم خیلی جلبنظر نکرد. او حالا ۲۳ ساله بود. وقتی شاهینیها از پرسپولیس به پیکان آمدند و پیکان را قهرمان تهران کردند و دوباره از پیکان به پرسپولیس بازگشتند، این زاغ تکنیکی را نیز با خودشان بردند. او در سال ۱۳۵۰ بهترین فوتبالیست ایران شد اما هنوز جایش در ترکیب تیم ملی خیلی محکم نبود.
علی جباری گزینه اول بود. او حتی از ترکیب تیم ملی در جام ملتهای آسیا در سال ۱۹۷۲ خط خورد و جباری و کلانی و آشتیانی ستارههای آن تیم شدند. در بازیهای آسیایی تهران اوفارل جباری را به سمت چپ برد تا پروین در سمت راست با آشتیانی همکاری کند. در پرسپولیس رویایی سالهای ۵۰ تا ۵۳ هم او زیر سایه بهزادی و کلانی قرار داشت. اما کمکم تماشاگران پرسپولیس شروع به عشق ورزیدن به او کردند. که بیجنجال بود و مصدوم نمیشد و کارت نمیگرفت و فوتبال را سربالا و تمیز بازی میکرد.
تکنیکی و شوتزن و باهوش. درسال ۱۳۵۵ هرچند المپیک مونترآل و جام ملتهای آسیا در تهران پروین بازوبند کاپیتانی را بر بازوی قلیچخانی میدید و اعتراضی هم نداشت و درخشش خیرهکننده حسن روشن و غلامحسین مظلومی او را به حاشیه برده بود، اما از همان خرداد ۱۳۵۵ وقتی در فینال جام ملتهای آسیا با یک کاشته زیبا قهرمانی را مقابل کویتیهای جاهطلب به ایران بخشید، پروین دیگر حاکم بلامنازع فوتبال ایران شده بود و طرفداران فوتبال بالاخره او را از زیر سایه قلیچخانی و بهزادی بیرون کشیدند.
او بازیکن مورد علاقه رضا پهلوی هم بود و با او در کاخ نیاوران فوتبال بازی میکرد. پروین با همدستی حجازی و روشن جلوی بازگشت قلیچخانی به تیم ملی در سال ۱۳۵۶ را گرفتند. دلایلشان هم منطقی بود. معروف است که پروین در ۱۴۶ بازی پرسپولیس در جام تختجمشید تنها دو بار در ترکیب اصلی نبوده. یکی اولین بازی در سال ۱۳۵۱ به تشخیص راجرز و دومی در بازی مقابل نیرو که امیرآصفی پروین را بیرون گذاشت و حمید درخشان را در ترکیب قرار داد.
در همین سال است که پروین یک کودتای نرم علیه استاد سابقش منصور امیرآصفی در رختکن پرسپولیس اجرا میکند. بهخاطر بیتوجهی امیرآصفی به ایرانپاک در یک دربی فاجعهبار. پروین سنت بازیکنسالاری پرسپولیس و شاهین را به امیرآصفی نشان میدهد. سنتی که از دوره دهداری و بهزادی به او به ارث رسیده بود. این کودتا زمینهساز نشستن مهراب شاهرخی بر روی نیمکت پرسپولیس میشود. از جامجهانی ۱۹۷۸ که باز میگردند پروین بوی تغییر اوضاع را استشمام میکند.
او بچه جنوب شهر است و روابط بسیار خوبی با دو چهره ارزشی آن سالها یعنی محمد مایلیکهن و محمد دادکان دارد. بعد از انقلاب مهراب شاهرخی همچنان سرمربی پرسپولیس است. با همان اصول دوران شاهین و پرسپولیس قدیم. اما شرایط تغییر کرده است. در جو انقلابی آن سالها شاهرخی رفتار و سکنات متفاوتی داشت.
وقتی مهراب شاهرخی زمینهساز اعتصاب پرسپولیسیها بهخاطر عوض کردن اسم تیم به شهید چمران میشود و رقابت را در قهرمانی تهران به هما میبازد، دیگر جای پای شاهرخی متزلزل شده بود. در زمستان ۱۳۶۰ دادکان که به پرسپولیس بازگشته بود، کودتای دوم پرسپولیس را کلید زد و قبل از بازی پرسپولیس مقابل لیبی در جام ۲۲ بهمن با تکیه بر نفوذش در فدراسیون فوتبال، پروین را همهکاره پرسپولیس کرد. ماهیت این کودتا هرچه بود اما نتیجهاش آغاز یک دوره طلایی سیادت پرسپولیس بر فوتبال تهران بود. پروین در این دوران ۳۵ ساله است…