مربیانی که در لیگ بیستم کاملا ناامیدمان کردند
روزنامه هفت صبح | لیگ بیستم محله بروبیای مربیان بود. ۲۰ جابهجایی روی نیمکتها رخ داد و مربیان زیادی آمدند و رفتند. اما بعضی از آنها که انتظاراتی را در میان اهالی فوتبال ایجاد کرده بودند در نهایت ناامیدی به بار آوردند و حالا دیگر واقعا نمیدانیم که میشود دوباره به آنها اعتماد کرد یا نه. این شما و این مهمترین مربیانی که در لیگ بیستم بهمعنای واقعی کلمه شکست خوردند.
مجتبی حسینی؛ مغز متفکر یحیی چه شد؟
به او لقب مغز متفکر یحیی گلمحمدی را داده بودند. در ذوبآهن و تراکتور دستیار یحیی بود و گفته میشد نقش او در موفقیتها و نتایج خوب یحیی بهخصوص در ذوبآهن بیشتر از خود گلمحمدی است. اما در این ۵ سال هرگز روند ثابت، رو به جلو و امیدوارکنندهای نداشته است. لیگ بیستم هم برای او با شروع قابل قبولی همراه بود اما فاجعهبار به پایان رسید.
حسینی در نیمفصل اول هدایت نفت مسجدسلیمان را بر عهده داشت. با تیمی جوان و ناشناخته در رده دهم جدول قرار گرفت اما ناگهان قراردادش را فسخ کرد و در نیم فصل دوم هدایت ذوبآهن بحرانزده را برعهده گرفت. نتایج این تیم با حسینی به شکلی نامحسوس، فقط کمی بهتر شد که اصلا برای فرار از سقوط به لیگ یک کافی نبود. آنها در هفته بیست و دوم استقلال را در تهران بردند و بهنظر میرسید حسینی در ذوبآهن بالاخره راه خود را پیدا کرده اما بعد از این بازی روند تیم اصفهانی وحشتناک بود.
در ۸ بازی فقط یک پیروزی به دست آورد که آن هم با حرف و حدیثهایی روبهرو بود. ذوبآهن با توجه به نتایج ضعیف سایپا کار چندان سختی برای بقا نداشت اما این تیم در ۳ بازی آخر خود ۳ شکست را پذیرفت و با نتایجی که فقط و فقط برازنده تیمهای سقوطکننده است، به شکلی معجزهوار در لیگ برتر ماند. این بقا در لیگ برتر برای حسینی نه تنها افتخار نیست، بلکه یک نمره منفی در کارنامه او به حساب میآید.
محمود فکری؛ سلطان اتهام و توهم
یک نیمفصل نسبتا موفق از نظر نتیجهگیری ولی حوصله سربر از نظر نمایش را در استقلال سپری کرد. استقلال با او مدتها در صدر جدول بود اما هرگز هوادارانش را راضی نکرد. در نهایت با باخت مقابل سپاهان و تساوی با مس رفسنجان، از استقلال کنار گذاشته شد. با این حال هرگز ضعفهای فنی تیمش را قبول نداشت و حتی در یکی از نشستهای خبری بعد از یک سوال فنی، جلسه را به حالت قهر ترک کرد و بازیکنانش در استقلال را به کمکاری متهم کرد.
چند هفته بیکار بود و از هفته نوزدهم هدایت نفت مسجدسلیمان را برعهده گرفت. شوک حضور او باعث شد تا این تیم نتایج بهتری بگیرد اما بهتدریج روزهای سخت از راه رسیدند. تیمی که خیالش بابت بقا در لیگ برتر راحت بود، با ۵ باخت متوالی از هفته بیست و پنجم تا هفته بیست و نهم در آستانه سقوط به لیگ یک قرار گرفت. عجیب اینکه در نفت هم سناریوی کمکاری بازیکنان را نوشت و چند نفر را کنار گذاشت. سرانجام به لطف پیروزی مقابل تیم بحرانزده ذوبآهن از سقوط به لیگ یک فرار کرد. با همین کارنامه ضعیف اما، محمود فکری شرط و شروطی برای ادامه همکاری با نفت دارد که در نوع خود جالب به نظر میرسد!
علیرضا منصوریان؛ تکلیف ما را مشخص کن استاد
در این چند فصل آرزو به دل ماندیم که منصوریان یک بار فصل را خوب شروع کند و خوب به پایان ببرد. او هرگز نتوانست در تیمهایی که هدایتشان را قبول کرد به ثبات برسد. دو فصل در استقلال بد شروع کرد. در فصل اول پایانی فوقالعاده داشت اما در فصل دوم، مدیریت و هواداران به او فرصت ندادند و جایش را به وینفرد شفر داد.
در ذوبآهن برعکس استقلال شروعی عالی داشت و این تیم را که در آستانه سقوط به لیگ یک بود، تا یک قدمی کسب سهمیه آسیا بالا کشید. در لیگ قهرمانان هم تیم او تنها تیمی بود که تا مرحله یکچهارم نهایی صعود کرد. فصل بعد اما در شروع، همه را ناامید کرد و در نیمفصل کنار گذاشته شد.
در لیگ بیستم، هدایت تراکتور را برعهده گرفت. تبریز اما جایی نبود که به منصوریان فرصت زیادی بدهند. بعد از ۵ هفته اخراج شد و در نیمفصل دوم سرمربی آلومینیوم اراک شد. شوک تغییر مربی جواب داد و در ده هفته ابتدایی بدون باخت، تیم اراکی را مدعی کسب سهمیه آسیا کرد اما در ۸ بازی آخر، کسب ۶ باخت و دو مساوی باعث شد تا مدیران باشگاه به صراحت از او انتقاد کنند. با این کارنامه، هنوز هم نمیدانیم منصوریان مربی خوبی هست یا نه!
مجید جلالی؛ دههات تمام شده آقا معلم!
آخرین نمره خوب جلالی روی نیمکت تیمهای لیگ برتری را به یاد نمیآوریم. او سالهاست که دیگر جزو مربیان موفق، بهروز و پیشگام فوتبال ایران محسوب نمیشود. جلالی در لیگ بیستم در یک مقطع کوتاه سرمربی نساجی قائمشهر شد. روزی که او هدایت نساجی را برعهده گرفت این تیم با ۱۴ امتیاز در رده یازدهم قرار داشت.
اما تیم امید شهر خسته با جلالی در ۶ بازی ۵ باخت و یک مساوی کسب کرد و روزی که آقا معلم از این تیم رفت، نساجی در رده پانزدهم جدول قرار داشت. با این وضعیت بعید بهنظر میرسد تیمی در فصل آینده نیمکتش را به جلالی بسپارد و او دیگر باید قبول کند که دورهاش در فوتبال ایران به پایان رسیده است.
فراز کمالوند؛ اسطوره تعهد
رها کردن نیمکت ۳ تیم در یک فصل رکوردی است که حالاحالاها جابهجا نخواهد شد. کمالوند در ابتدای فصل سرمربی شاهین شهرداری بوشهر بود و وقتی این تیم در رده دوازدهم جدول قرار داشت و هوادارانش نگران سقوط به لیگ دو بودند، به استقلال آمد و مدیرفنی شد.
بعد از لیگ قهرمانان هم استقلال را رها کرد و هدایت سایپای بحرانزده را قبول کرد تا این تیم را از سقوط نجات بدهد .
اما بعد از چند هفته وضعیت سایپا بحرانیتر شد و کمالوند هم پس از اینکه دروازهبان و چند بازیکن دیگر تیمش را در اختیار باشگاه قرار داد، استعفا داد و رفت! در این مقطع برای نجات سایپا به اندازه کافی دیر شده بود و فردی مثل سعید اخباری نمیتوانست مانع سقوطش شود. در نهایت سایپا برای اولین بار در تاریخ لیگ برتر به لیگ یک سقوط کرد. جالب اینکه با همین کارنامه پرافتخار در این فصل، قرار است او در لیگ بیستویکم روی نیمکت تراکتور بنشیند و در لیگ بیستودوم این تیم را قهرمان کند!