قاتلانی که امسال حکم قصاصشان اجرا شد
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری | ماجرای پروندههای مهمی که جنجال خبری بسیاری به دنبال داشت. قاتلانی که نوع قتلشان و افرادی که به قتل رساندند جریانساز شد. تعدادی از این پروندههای جنجالی در چندوقت اخیر، قاتلانشان به چوبه دار سپرده شدند. مانند پرونده قتل اعضای خانواده توسط پدر در خیابان کمیل، پرونده اعدام قاتلان صادق برمکی، جوان ایلامی یا پرونده تاجر معروف فرش که توسط برادرش به قتل رسید.
اما هنوز تعدادی از پروندههای مهم باقی مانده که با وجود حکم قصاص هنوز حکمشان اجرا نشده است؛ مانند قتلعام خانواده توسط پدر بوکسور یا اجرای حکم قصاص قاتل موبایلفروش اسلامشهری در ملأعام. در این پرونده پنج حکم اجراشده قصاص در چندوقت اخیر در رابطه با پروندههای مهم را مورد بررسی قرار میدهیم.
* یک: قاتل پدر و نامادری بالای چوبه دار
مرد جوان که در اقدامی هولناک پدر و نامادریاش را مقابل چشم برادرانش به قتل رسانده بود، پس از ۱۰ سال در زندان رجاییشهر به دار مجازات آویخته شد.۲۷ بهمن سال ۸۹، مرد جوانی به اداره پلیس رفت و از قتل خواهر و شوهرخواهرش خبر داد. او گفت: «پسر ۱۰ ساله خواهرم با من تماس گرفت و گفت برادر ناتنیاش، پدر و مادرش را به قتل رسانده است.» به دنبال اعلام این تماس، مأموران بلافاصله راهی محل حادثه شدند که خانهای در منطقه بومهن بود.
در تحقیقات از شاهدان این جنایت که فرزندان مقتولان بودند، مشخص شد مرد جوان هنگام قتل پدر و نامادریاش خودش نیز با شلیک اسلحه از ناحیه پا مجروح شده و برای درمان به بیمارستان رفته است. پسر جوان در آن زمان به بازپرس جنایی گفت: « ۱۲ سال قبل مادرم بهخاطر بدرفتاریهای پدرم از او جدا شد. من و خواهرم با مادرم زندگی میکردیم، اما از پدرم هم بیخبر نبودم. پدرم نیز در این مدت ازدواج کرده و صاحب سه پسر شده بود و در روستایی در بومهن زندگی میکرد.
یک سال قبل با دختری ازدواج کردم که این ازدواج با شکست مواجه شد و من مجبور به جدایی و پرداخت مهریه ۱۱۴ سکهای شدم. این ماجرا باعث افسردگی من شد. پدرم گفت برای اینکه حالت خوب شود به خانه من بیا. من به خانه پدرم رفتم و اوایل همهچیز خوب بود، اما پدرم فردی عصبی و تندخو بود و دائم با من و همسر و فرزندانش دعوا میکرد و تا حد مرگ آنها را کتک میزد. روز حادثه نیز تفنگ بادیام را برداشتم تا به شکار کبک و خرگوش بروم.
وقتی غروب از شکار برگشتم، پدرم را عصبی دیدم. بعد هم او بر سر موضوع بیاهمیتی شروع به فحاشی کرد و با داسی که جلوی دستش بود، به طرفم حمله کرد. من هم تفنگی را که دستم بود، به طرفش نشانه گرفتم. وقتی هم به طرفم حمله کرد، شلیک کردم که ساچمهها به صورتش خورد. نامادریام با دیدن این صحنه، با چوبدستی به طرفم حمله کرد که با قنداق تفنگ ضربهای به سرش کوبیدم، اما ناگهان تیری شلیک شد و به پای راستم خورد و مجروح شدم.
دیگر کنترل خودم را از دست دادم و نامادریام را به قتل رساندم و در تمام این مدت هم برادران کوچکم شاهد ماجرا بودند. ولی من قاتل نیستم. اگر قاتل بودم میتوانستم سه برادرم را که شاهد جنایت بودند به قتل برسانم، ولی این کار را نکردم. از آنجایی که نمیخواستم اجساد جلوی چشم برادرهایم باشند، آنها را به حیاط خانه بردم و پس از حفر گودالی اجساد را در آنجا آتش زدم.
چون زخمی شده بودم، فردای آن روز به بیمارستان رفتم که دستگیر شدم.» با اعتراف مرد جوان، او در دادگاه به دوبار قصاص محکوم شد. با گذشت ۱۰ سال از جنایت، برادران متهم از خون پدرشان گذشت کردند، اما پسرهای نامادری خواهان قصاص او شده و در نهایت مرد جوان در اسفندماه امسال در زندان رجاییشهر به دار مجازات آویخته شد.
* دو: اعدام پدر بیرحم در زندان رجاییشهر
پرونده معروف قتلعام در خیابان تیموری، خیابان کمیل تهران که یک پدر همسر و دو فرزندش را به قتل رساند. مرد جنایتکار که در اقدامی جنونآمیز همسر، پسر و دخترش را به قتل رسانده بود، پس از ۷ سال، در ۱۰ اسفندماه امسال در زندان رجاییشهر به دار مجازات آویخته شد. شامگاه ۲۳ مهر سال ۹۲ مردی هراسان با پلیس تماس گرفت و از قتل همسر و فرزندانش توسط فرد یا افرادی ناشناس در خیابان تیموری، خیابان کمیل خبر داد.
جسد زهرا و پسرش خونین در اتاق خواب پیدا شد و آثار کبودی روی گردن پریسا، دختر ۲۵ ساله خانواده نشان از قتل او بر اثر خفگی داشت. حمیدرضا، پدر خانواده در تحقیقات اولیه گفت: «من کارگر یک شرکت صنعتی هستم و شبکارم. ساعت ۵ بعدازظهر خانه را ترک کردم و به محل کارم رفتم، درحالیکه همسر و فرزندانم در خانه بودند. یکی از دوستان دخترم در بیمارستان بستری شده است و قرار بود که شب حادثه خانواده او از شهرستان برای دیدن دخترشان به تهران بیایند و امشب هم مهمان خانه ما بودند.
حمیدرضا درحالیکه پیامکی را که دخترش در این رابطه برای او ارسال کرده بود به تیم تحقیق نشان میداد، ادامه داد: ساعت ۹ شب بود که با خانه تماس گرفتم، اما کسی جواب نداد. نگران شدم و حضور مهمانهای ناشناس بیشتر نگرانم کرد. فورا به خانه آمدم و به محض ورود با اجساد اعضای خانوادهام مواجه شدم.» حمیدرضا در نهایت ۶ آبان همان سال؛ یعنی حدود دو هفته بعد به قتلعام خانوادهاش اعتراف کرد و گفت: «از چند ماه پیش قصد داشتم همسرم را بکشم.
حتی یکبار با همسرم به پارک چیتگر رفتیم و میخواستم او را همانجا به قتل برسانم، اما نشد. روز حادثه با او درگیر شدم و با چوبدستیای که از پشتبام آورده بودم، همسرم را به قتل رساندم. ساعت دو بعدازظهر، پسر ۱۴ سالهام بهنام محمدرضا از مدرسه به خانه آمد. او سراغ مادرش را گرفت، به او گفتم که خواب است. وقتی به اتاق رفت و با جسد مادرش مواجه شد، با چوبدستی او را هم به قتل رساندم. دیگر کنترلی بر رفتارم نداشتم. جسد محمدرضا را کنار مادرش گذاشتم.
بعد با دخترم تماس گرفتم و خواستم به خانه برگردد. زمانی که به خانه آمد، به بهانهای او را به پشتبام بردم و با طنابی خفهاش کردم و جسدش را به داخل اتاقخوابش انتقال دادم.» از آنجایی که اولیایدم درخواست قصاص متهم را داشتند، اما توانایی پرداخت تفاضل دیه را نداشتند، متهم در دادگاه و پای میز محاکمه گفت: «من باید قصاص شوم. اگر اولیایدم پول دیه ندارند که بدهند من حاضر هستم از این دیه گذشت کنم، چراکه مستحق اعدام هستم. اما فقط بگویند که مرا بخشیدهاند.» در نهایت حکم او در زندان رجاییشهر اجرا شد.
* سه: اعدام متجاوزی که ۲۰ کودک و دو زن را آزار داده بود
این متجاوز مشهور دیماه امسال به دار مجازات آویخته شد. از دیماه سال۹۷ تحت تعقیب پلیس قرار گرفته بود، شگردش اینگونه بود که زنگ خانهها را میزد و وقتی مطمئن میشد کودکان در خانه تنها هستند، به بهانه دادن پول، آنها را فریب میداد و میخواست که در را باز کنند. سارق آزارگر پس از ورود به خانهها و بستن دست و پای طعمههایش، آنها را مورد آزار و اذیت قرار میداد و با سرقت اموال قیمتی از آنجا فرار میکرد.
این مرد علاوهبر آزار و اذیت کودکان، در جریان دو سرقت، ۲ خانم ۲۰ و ۳۰ساله را نیز با تهدید چاقو مورد آزار و اذیت قرار داده بود. علاوهبراین، او برای سرقت وارد مهدکودکی که تصور میکرد خانه است شده بود و یکی از مربیان را مورد آزار و اذیت قرار داده بود، اما وقتی متوجه شده بود که مهدکودک است فرار کرده بود. در نهایت این متجاوز معتاد به شیشه اعدام شد.
* چهار: قاتل تاجر معروف فرش اعدام شد
یکی از پروندههای پرسروصدای حوادث در سال ۹۲، قتل تاجر فرش معروف تهران با شلیک هفت گلوله از سوی برادرش مقابل حجره فرشفروشیاش بود. حوالی ساعت ۷:۴۱ روز ۲۲ مردادماه سال ۹۲ در خیابان مصطفی خمینی تهران، تعدادی از حجرهداران شاهد بودند که مردی نایلون در دست از چندمتری خودروی گلف تاجر فرش تپانچهای را از زیر لباسش بیرون آورد و با مسلح کردن آن، ۷ تیر به سوی این تاجر خوشنام شلیک کرد.
او کسی نبود جز محمد، صاحب فرشفروشی عزیزی که به دست برادر ۴۰ سالهاش قربانی یک انتقام کور شد. بعد از گذشت هفت سال بالاخره قاتل این فرشفروش معروف، به دار مجازات آویخته شد و فرزندان مقتول حاضر به بخشیدن عمویشان نشدند، چراکه او پدرشان را قربانی ماجرایی کرده بود که هیچگاه قصد دخالت در آن را نداشته است. درگیری برادر با خواهرش بر سر ارث باعث قربانی شدن برادر دیگر شده بود.
* پنج: دو قاتل صادق برمکی بالاخره اعدام شدند
شهریورماه سال ۱۳۹۶ «صادق برمکی» با مشارکت و همدستی چهار نفر از دوستان خود به طور فجیع کشته شد. قاتلان پس از سوزاندن جنازه، با او عکس سلفی گرفته بودند. با تلاش پلیس آگاهی، دادستانی و بازپرس پرونده، قاتلانی که در قتل این جوان مشارکت داشتند، در کمتر از ۲۴ ساعت شناسایی و دستگیر شده و پرونده آنها بهصورت ویژه در کمترین زمان ممکن مورد رسیدگی قرار گرفته بود. یکی از قاتلان او در جریان شلوغی زندان مهاباد به زندان میاندوآب فرستاده شد و خودکشی کرد و دو نفر دیگر با پرداخت تفاضل دیه بالاخره در آذر امسال اعدام شدند و یکی از قاتلان هم به دلیل مشارکت نداشتن در قتل حکم زندان گرفت.