سکانس اغراقآمیز اعتراض دانشجویی در بچه مهندس۳
روزنامه هفت صبح، مرجان فاطمی | هفته گذشته در گزارشی به غیرواقعی بودن فضای پادگان در سریال «سرباز» اشاره کردیم و نوشتیم آنچه در این سریال به نمایش گذاشته شده با واقعیت همخوانی ندارد. یکشنبه شب همین مسئله درباره اعتراض دانشجویی در سریال «بچهمهندس۳» اتفاق افتاد.
دانشجویان به رهبری الناز مافی دورهم جمع شدند تا اعتراضشان را درباره عملکرد یکی از اساتید به گوش دانشگاه برسانند اما این اعتراض نه تنها شباهتی به اعتراضهای واقعی نداشت که حتی شأن و ارزش دانشجویان را هم خدشهدار کرد. این اولین باری نیست که یک اعتراض دانشجویی در فیلمها و سریالهای تلویزیونی به طرزی اغراق شده به نمایش در میآید. پیشتر در سریالهای «سراب» به کارگردانی حسین سهیلیزاده و «معراجیها» به کارگردانی مسعود دهنمکی هم شاهد چنین تصاویر اغراقآمیزی بودیم.
*** ماجرا از چه قرار بود؟
در قسمت ۲۳ سریال «بچه مهندس۳» که یکشنبه شب روی آنتن رفت، یکسری از دانشجویان به سرپرستی الناز مافی، جلوی در ورودی دانشکده تجمع کرده بودند و علیه دکتر توفیقی شعار میدادند. آنها معتقد بودند که توفیقی در ماجرای مرگ سینا، یکی از دانشجویان اخراجی دانشکده دست داشته و حالا باید اخراج شود.
الناز مافی پشت هم با صدای بلند درباره اشتباهات دکتر توفیقی حرف میزد و دانشجویان هم با شعارهایی علیه دکتر، حرفهایش را تایید میکردند. تا اینکه با به میان آمدن پای جواد جوادی و مرضیه مقدم و افشاگری درباره سینا، همه چیز علیه الناز تمام شد و بچهها یکی یکی او را ترک کردند و تجمع به پایان رسید.
*** نادیده گرفتن شأن دانشجو
جواد جوادی، دانشجوی دانشگاه صنعتی امیرکبیر است؛ یکی از مهمترین دانشگاههای تهران که هر دانشجویی امکان تحصیل در آن را ندارد. بنابراین دانشجویانی در این دانشگاه درس میخوانند که به لحاظ بهره هوشی و علمی در سطح بالایی قرار داشته باشند. رفتاری که در قسمت بیستوسوم سریال از دانشجویان دیدیم موید چنین مسئلهای نبود و به طور کلی، درک و فهم دانشجویان را زیر سوال میبرد.
یکسری دانشجو بدون اینکه علت دقیق ماجرا را بدانند، صرفا به دلیل صحبتهای هیجانی الناز مافی، دانشجویی که چندان هم به لحاظ اخلاقی و تحصیلی جایگاه قابل قبولی ندارد دور او جمع میشوند و بدترین توهینها را نثار استاد دانشگاه میکنند. آنها پلاکاردهایی پر از توهین به دست میگیرند آن هم در شرایطی که اصلا نمیدانند نقش دکتر توفیقی در این زمینه چیست!
بعد هم که متوجه میشوند مقصر اصلی خود الناز مافی است، پلاکاردها را زمین میاندازند و متفرق میشوند. باز هم نمیایستند تا اصل ماجرا را متوجه شوند. تصویری که در این سکانس از اعتراض دانشجویی به نمایش گذاشته شد بیشتر مناسب اعتراض کارگرانی بیسواد در ناکجاآباد بود تا دانشجویان یک دانشگاه صنعتی!
*** یک تصویر اغراقآمیز
حتی اگر فرض بگیریم که دانشجویان با علم و آگاهی وارد اعتراض شده بودند باز هم نمیتوانیم این سبک و سیاق اغراقشده در اعتراض دانشجویی را بپذیریم. همه ما خاطرات زیادی از اعتراضهای دانشجویی در ذهن داریم و میدانیم دانشجویان شاید به موضوع یا مشکلی معترض شوند و برای رفع آن پلاکارد دست بگیرند اما حتی در بدترین اعتراضها هم مستقیما به اساتید و رؤسای دانشگاه اهانت نمیکنند و حرمت آنها را زیر سوال نمیبرند.
در این اعتراضها دانشجویان عملا شعار میدادند « توفیقی نالایق اخراج باید گردد» یا صراحتا از دخالت استاد دانشگاهشان در مرگ دانشجو صحبت به میان میآورند. دانشجویان هرچقدر هم که عصبانی باشند بعید است چنین ریسکی انجام دهند و چنین پلاکاردهایی به دست بگیرند یا دنبالهروی فردی باشند که میگوید:« ما همهمون اینجا جمع شدیم که بگیم خواهان اخراج مدیری هستیم که مسبب مرگ همدانشکدهایمون سینا باهر شد.»
*** عدم مداخله در اوضاع بحرانی
نکته مهمتر اینکه اعتراض دانشجویی معمولا در نقطه شروع سرکوب نمیشود. حتی حراست دانشگاه هم دخالتی در این زمینه نمیکند اما اینطور هم نیست که اعتراض به مرحله بحرانی برسد و کسی دخالتی نداشته باشد. اگر دیده باشید از دفتر مدیریت با دکتر توفیقی تماس میگیرند و میگویند اوضاع دارد از کنترل خارج میشود! اما با این حال هیچکس مداخلهای در این زمینه نمیکند و اجازه میدهند باز هم توهین ادامه پیدا کند.
*** دانشجو اینطوری حرف میزند؟
مسئله دیگر لحن صحبت کردن دانشجویان با یکدیگر است. دانشجویان هرچقدر هم که تحصیلکرده و با کمالات باشند بازهم وسط دعوا با یکدیگر مبادی آداب صحبت نمیکنند. به این دیالوگها دقت کنید:« باید بهشون بگیم که ما جمعمون اندک نیست»، « نکنه ترسیدین خشم رئیس دانشگاه دامنتون رو بگیره!»، « خجالت بکش خانم مافی شما کینههای شخصیتو به اعتراضهای دانشجویان گره زدی که کسی متوجه نشه داری عقدهگشایی میکنی!» و …. به نظر میرسد نویسنده از نزدیک با دانشجویان مراوده نداشته و هیچوقت پای صحبتهایشان ننشسته است.