روایتی از فرزانه؛ دخترک دستفروش مترو
روزنامه هفت صبح، سمانه استاد | نمایش «عاشقانهها» با بازی سیما تیرانداز، شقایق فراهانی، ژاله صامتی، امیر عظیمی، حمیدرضا ترکاشوند و به کارگردانی شهرام گیلآبادی این روزها در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. متن این نمایش را محمد چرمشیر و بهمن عباسپور نوشتهاند. این نمایش پیشتر نیز بهنام «عاشقانههای خیابان» با حضور الهام پاوهنژاد و رضا یزدانی به روی صحنه ایرانشهر رفته بود. به بهانه اجرای دوباره این نمایش، آن را مرور میکنیم.
«عاشقانهها» داستان عاشقانهای است از فرزانه، دخترک دستفروش مترو؛ دختری که تلخیهای زندگی سیاهش هم نتوانست شعله عشق را در وجود او خاموش کند. روایت فرزانه که در سه دوره زندگیاش بیان میشود، ترکیبی است از مترو، عشق و اجبار. او کنار همه روزمرگیهای دستفروشیاش، کنار اخمهای زنان مسافر، کنار کالاهای تخفیفدارش، عاشق پسری میشود که در میدان ونک مینوازد. تنها آرزوی فرزانه این است تا پول بهدست بیاورد و هزینه ساخت اولین آهنگ پسر را به او هدیه دهد.
نویسنده در سه دوره، زندگی فرزانه و عشق او را روایت کرده، اما مهمتر از داستانی که بیان میشود اطلاعاتی است که در حین اجرای نمایش به تماشاگر عرضه میگردد؛ اطلاعاتی مانند «خانه مادری» که در دروازه غار تهران است، خانهای که شبیه خانههای دیگر آن محله نیست و با هدف حمایت عاطفی از زنان و کودکان آسیبدیده، تاسیس شده است، خانهای که در آن زنان و کودکان عشق و حمایت را از هم یاد میگیرند.
چندی از این اطلاعات، در طول نمایش در اختیار مخاطب قرار میگیرد، بیآنکه از محدوده متن و روایت عاشقانه کار دور شده یا از داستان بیرون بزند. اساسیترین ویژگی این نمایش را میتوان شیوه تعاملی اجرای آن دانست. در این اجرا نور صحنه تغییر نمیکند و دکور در مینیمالترین حالت ممکن دارد؛ اما فضایی که مخاطب در آن قرار میگیرد، شیوه اجرای این نمایش را تغییر داده است. در «عاشقانهها»، مخاطب در نزدیکترین فضا به بازیگر قرار گرفته و بهدرستی با او وارد تعامل میشود.
این امکان باعث شده مخاطب خودش را جزئی از اجرا دانسته، مشتاقانه به بازیگر پاسخ داده و او را همراهی کند. البته یکی از ریسکهای این اجرا را میتوان همین تعامل دانست؛ چراکه در برخی مواقع تماشاگر با سخنی ناخواسته میتواند مسیر اجرا را منحرف کند، اما بازیگران نمایش بهدرستی از مسیری که در آن حرکت میکنند آگاهند. آنها با وجود اینکه هیچ حرفی از سوی تماشاگر را بیپاسخ نمیگذارند، اندکی از مسیر روایت نیز منحرف نشده و آگاهانه این تعامل را کنترل میکنند.
شهرام گیلآبادی بهدرستی از حضور بهاندازه و باکیفیت امیر عظیمی در کسوت خودش یعنی خوانندگی استفاده کرده است. نمایش با او شروع شده و پایان مییابد اما بدنه اصلی اجرا را بازیگران دیگر میسازند؛ «سیما تیرانداز»، «شقایق فراهانی» و «ژاله صامتی» بهترتیب روی صحنه ظاهر شده و هر کدام بازهای از زندگی فرزانه را روایت مینمایند. آنها با مهارت تمام این نقشها را ایفا کرده و همان اندازه که مخاطب را میخندانند، او را متاثر نیز میکنند.
«عاشقانهها» که به گفته کارگردان در قالب پژوهشی در مورد زنان دستفروش مترو شروع شد، میتوانست نمایشی صرفا مستند باشد، اما با قلم قدرتمند «محمد چرمشیر» و «بهمن عباسپور» تبدیل به نمایشی شده که به نوبه خود هم عاشقانه است، هم اجتماعی است و هم اطلاعاتی مستند را به مخاطب عرضه میکند. نمایشی که میتوان چندینبار آن را دید، لذت برد و صد البته به فکر فرو رفت.