بازیکنانی که دیگر جایی در قلب هوادارانشان ندارند
روزنامه هفت صبح | خیلی کلیشهای است اگر بگوییم که سالهاست تعصب در فوتبال ما کمرنگ شده و جای خود را به پدیدهای به نام حرفهایگری داده است اما در فوتبال ایران، بازیکنان اگرچه تعصب را کنار گذاشتهاند اما رفتارهای حرفهای را هم بلد نیستند و بعضی از آنها کارهایی میکنند که تمام پلهای پشت سرشان را میشکنند. مهمترین این نامها را مرور میکنیم.
فرشید اسماعیلی: او که به تازگی به العربی قطر پیوسته، از استقلال به دلیل عدم پرداخت مطالباتش به AFC شکایت کرده است. اسماعیلی در نامه ارسالی خود به AFC درخواست کرده جلوی مجوز حرفهایسازی استقلال گرفته شود. اسماعیلی در حالی اقدام به چنین کاری کرده که ابتدا باید به کمیته وضعیت فدراسیون فوتبال ایران شکایت میکرد و در صورت گرفتن رای قطعی و عدم پرداخت مطالباتش از سوی باشگاه استقلال، موضوع را به AFC اعلام میکرد، بنابراین فعلا خطری متوجه باشگاه استقلال نیست، هرچند کنفدراسیون فوتبال آسیا از فدراسیون فوتبال پیگیر وضعیت بازیکن شاکی خواهد بود.
اسماعیلی که پس از حواشی زیاد از استقلال جدا شد، چند بار به این باشگاه برای پرداخت مطالباتش نامه داده بود اما مدیران وقت باشگاه با بررسی پولی که اسماعیلی از علی نامداری، مشاور پیشین هیئات مدیره باشگاه گرفته و جرایمی که برای او در نظر گرفته شده بود، اعلام کردند طلب او به اندازهای نیست که او درخواست کرده است. مدیربرنامههای او هم مدعی شده که این بازیکن فقط ۳۷ درصد از قرارداد فصل گذشتهاش را دریافت کرده و وقتی با بیاعتنایی مدیران باشگاه روبهرو شده تصمیم به نامهنگاری با AFC گرفته است.
البته به این کاری نداریم که اسماعیلی فصل گذشته به اندازه نصف همان ۳۷ درصد هم برای استقلال کارایی نداشت اما به هر حال باید طبق قوانین ابتدا به فدراسیون فوتبال ایران شکایت میکرد. او با این کارش، ته مانده محبوبیتش در میان برخی از هواداران استقلال را هم از دست داد و احتمالا آنها از او به عنوان یک بازیکن منفور یاد خواهند کرد.
سوشا مکانی: نمونه کامل یک بازیکن قدرنشناس! او در پرسپولیس چهره شد. سرمربیان تیم به او اعتماد کردند اما او با اشتباهات متوالیاش، بارها باعث از دست رفتن بردها و حتی تساویهای تیم شد. حمید درخشان به بهانه اعتماد به بازیکنان داخلی، دروازهبان مطمئنی مثل نیلسون را نیمکتنشین کرد اما مکانی پاسخ اعتماد او را نداد.
سوشا در لیگ پانزدهم هم یکتنه با گافهایش قهرمانی را از پرسپولیس گرفت و در نهایت از این تیم جدا شد. او بابت قرارداد با پرسپولیس از این تیم طلب داشت و شکایت کرد اما هنوز موفق به گرفتن مطالباتش نشده و در رفتاری عجیب، کلا با باشگاه پرسپولیس درافتاده و مدعی شده که از کودکی هوادار استقلال بوده است! او بارها در فضای مجازی مطالبی علیه پرسپولیس و در حمایت از استقلال منتشر کرده که آخرین آنها، آرزوی قهرمانی الهلال در آسیا، قبل از بازی مقابل پرسپولیس بود. سوشا حتی گاهی به هواداران پرسپولیس هم حمله میکند و در طعنه به آنها، استقلالیها را بامعرفت خطاب میکند.
او یا مطالباتش از پرسپولیس را میگیرد یا مجبور به توافقی تازه میشود اما نتیجه هرچه باشد، او یک بازنده بزرگ خواهد بود. او نهتنها الان مورد نفرت هواداران پرسپولیس است، بلکه با این خوشرقصیها ذرهای نتوانسته در دل هواداران استقلال جا پیدا کند و یقینا او را در سالهای آینده در این دو تیم نخواهیم دید. او اگر با پرسپولیسیها مهربانتر بود، شاید میتوانست در آیندهای نزدیک به این تیم برگردد اما حالا همه چیز را از دست داده است.
محمود فکری: «محمود باتعصب» استقلالیها، در چند ماه اخیر تبدیل به یکی از منفورترین پیشکسوتان این باشگاه شده است. او این لقب را به واسطه بازیهای به یادماندنیاش از هواداران استقلال گرفته بود و تا همین سال گذشته، یکی از محبوبترین پیشکسوتان استقلال بود که به نظر میرسید روزی میتواند سرمربی موفقی برای این تیم باشد. فکری فصل گذشته به ادعای خودش، خانهاش را فروخت تا مبلغ فسخ قرارداد با باشگاه نساجی را بپردازد و سرمربی استقلال شود.
او یک نیمفصل عجیب را با این تیم پشت سر گذاشت و در حالی که هیچ امیدی به بهبود وضعیت فنی تیم نبود، جایش را به فرهاد مجیدی داد. فکری بلافاصله حملاتش به مجیدی را آغاز کرد. او را به درست کردن ارتش مجازی، دعوت بازیکنان به کمکاری برای اخراج خودش و … متهم کرد و حتی چند بازیکن تیمش را تلویحا به خیانت متهم کرد اما عکسالعمل او به باخت استقلال در فینال جام حذفی، او را به طور کامل از چشم هواداران استقلال انداخت.
او دقایقی پس از باخت استقلال به فولاد، در اینستاگرامش یک استوری با تصویر خودش منتشر کرد و نوشت: «در زمین غصبی اگر جواهر هم بکاری لجن درو خواهی کرد.» مخاطب او فرهاد مجیدی بود اما این استوری، آن هم دقایقی پس از باخت استقلال، به شدت هواداران این تیم را عصبانی کرد و آنها معتقد بودند که محمود باتعصب از شکست استقلال خوشحال است! فکری اگر کمی خویشتنداری میکرد شاید بعدها باز هم شانس سرمربیگری استقلال را داشت اما حالا دیگر هواداران استقلال او را دوست ندارند.
مهرداد پولادی: مدافع هافبک چپ ملیپوش تیم ملی سالهاست گم شده است. او در زمانی که عضو پرسپولیس بود توسط کارلوس کیروش به تیم ملی دعوت شد و پس از مدتی تبدیل به بازیکن بیجانشین تیم ملی در این پست شد. در جام جهانی ۲۰۱۴ درخشید اما برای حضور در جام ملتهای آسیای ۲۰۱۵ مشکل کارت پایان خدمت داشت اما قول داد که پس از این مسابقات برگردد و دوران سربازیاش را بگذراند.
پولادی در بازی مقابل عراق اخراج شد و یکی از عوامل حذف تیم ملی بود و در حالی که همه منتظر بازگشت او به ایران بودند، ناگهان به قطر رفت و به تیم الشحانیه پیوست. به نظر میرسید که تصمیم گرفته با قراردادی خوب لژیونر شود و بعد از مدتی به ایران برگردد و دوران سربازیاش را بگذراند اما هرگز به ایران برنگشت. او پتانسیل این را داشت که در لیگها و تیمهای معتبر اروپایی هم بازی کند اما تصمیم اشتباهش برای فرار از خدمت سربازی، همه پلهای پشت سر او را شکست.
ستاره درخشان و غیرمنتظره تیم ملی در جام جهانی، حالا سالهاست که در لیگها و تیمهای بینام و نشان بازی میکند. الشحانیه، بانکوک تایلند، الخریطیات و المعیذر تیمهای او بعد از فرار از خدمت سربازی بودند و البته مدتی است که هیچ خبری هم از او نیست. او میتوانست سربازیاش را در یک تیم نظامی بگذراند و دوباره لژیونر شود و به تیمهای بزرگتری برود اما با یک تصمیم اشتباه، هم آینده خودش را نابود کرد و هم تیم ملی را از یک مدافع چپ کامل محروم کرد.