۲۴۰ ساعت اضافه کار مدیران را قطع کنید
روزنامه هفت صبح | پیشنهاد اقتصاددان نهادگرا برای کنترل حقوقهای نجومی. بذر حقوقهای نجومی را بعد از جنگ کاشتند.
اقتصاددانان نهادگرا دیدگاه خاصی درباره حقوقهای نجومی دارند. آنها معتقدند نطفه نجومی بگیران را اقتصاددانان جریان رقیب یعنی لیبرالها و راستگراها در دوران بعد از جنگ کاشتند و برای اتمام این ماجرا راهکاری جز اصلاح قوانین و ساختار مالیاتی وجود ندارد. دیروز علی دینی ترکمانی یکی از اقتصاددانان نهادگرا گفتوگویی با وب سایت فرارو انجام داد که حاوی نکات جالبی است. بخشهایی از این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
دو مشکل اصلی در رابطه با پرداخت حقوقهای نجومی وجود دارد؛ مشکل اول، این نگاه غلطی است که از بعد از جنگ شکل گرفت و با پشتیبانی اقتصاددانان لیبرال پرداخت حقوقهای نجومی به مدیران بر اساس رتبه و عملکرد در شرکتهای خصولتی قانونی شد و کسی نمیتوانست به آن اشکالی وارد کند یا اعتراض انجام دهد. بعد از جنگ نظریهای مطرح شد مبنی بر اینکه باید سیستم مدیریتی کشور تغییر کند و کارآمدتر شود، با توجه به این امر، اقتصاددانان راستگرا، تئوری کارایی و دستمزد را اجرایی کردند.
همچنین در این بین، رویدادهایی نظیر خصوصی سازی موجب شد نهادهای دولتی به شکلی از قوانینی که بر عملکرد دولتیها نظارت میکردند، خارج شوند و شرکتهایی با شرایط جدید زاده شود. در چنین شرایطی حقوقهای بالا پرداخت شد و این شرکتهای به اصطلاح خصوصی شده به حیاط خلوت عدهای از افراد برای دریافت حقوقهای نجومی تبدیل شد.خصوصی سازی شرایطی را فراهم آورد که از منظر قوانین و مقررات دریافت حقوقهای نجومی هیچگونه گره قانونی نداشته باشد. شرکتهای خصوصی میتوانند به لحاظ اساسنامه و قوانین داخلی شرکت، حقوق و مزایای نجومی پرداخت کنند.
مشکل دوم نیز در نظام مالیاتی است. فقدان وجود نظام مالیاتی پیشرفته به شدت احساس میشود، اگر چنین چیزی وجود داشت، زمانی که یک فرد حقوق بالا دریافت میکند، طبعا مالیات دریافتی از او نیز به صورت تصاعدی بالا میرود و خالص دریافتی آن مدیر که بسیار مهم است، منطقی و معقول میشود. در چنین وضعیتی که نظام مالیاتی قوی وجود ندارد، این شکاف حقوق و دستمزد میان مدیران و افراد عادی جامعه روز به روز بیشتر و مبارزه با آن سختتر میشود.
بخش بسیار بزرگی از این نجومی بگیران در بخشی هستند که با توجه به رانتها و ارتباطاتی که دارند، در آمدهای بسیار هنگفتی را به جیب میزنند و به دلیل ضعف نظام مالیاتی موجود، ثروت آنها به جای اینکه تعدیل شود، روز به روز بر آن افزوده میشود.
قوانینی مانند سامانه شفافیت یا اعلام حقوق مدیران به هیچ وجه راهگشا نیست و اثری ندارد، در گذشته نیز میزان دریافتی مدیران رسانهای شده، اما پاسخ آنها این است که حقوق دریافتی در چارچوبی بوده که از قبل از آنها نیز وجود داشته و مدیران در چارجوب قانون دستمزد نجومی دریافت میکنند.
چاره کار در اصلاح قوانینی است که دریافت حقوقهای نجومی را قانونی میکند. حقوق یک مدیر از دو بخش تشکیل شده، بخش اول رقمی است که در حکم درج شده و بخش دوم شامل مواردی نظیر اضافه کار، پاداش، کارانه و… است. چاره کار این است که به طور مثال ۲۴۰ ساعت اضافه کار مدیر قطع شود،چراکه در اکثر مواقع جمع اضافه کار، کارانه و پاداش به بیش از دو برابر مبلغ قید شده در فیش مدیران میرسد.
در این حوزه نیاز به اصلاح قوانین و مقررات داریم، در این راستا نظام مالیاتی به عنوان عنصر اساسی باید اصلاح شود، این اصلاح نه تنها در حوزه مالیات بر درآمد، بلکه باید در حوزههای دیگر از جمله مالیات بر دارایی، مسکن و… نیز تسری پیدا کند. سایر نهاد و ارگانهایی نیز که به هر دلیل مالیات پرداخت نمیکنند، باید مالیاتهای خود را تمام و کمال بپردازند، تا این روند مورد اصلاح قرار گیرد.
در کنار اصلاح نظامهای پرداخت باید نظام مالیاتی نیز هرچه سریعتر مورد بازنگری قرار بگیرد. اما در این زمینه و برای عملی کردن این کار، هیچ عزم و اراده جدی وجود ندارد، نتیجه نیز این میشود که هر روز شکاف درآمدی بین اقشار مختلف مردم بیشتر میشود. لایههای ذینفع با توجه به ارتباطاتی که دارند، مانع از انجام این اصلاحات میشوند، آنها از طریق قدرتی که در اختیار دارند جلوی اصلاح نظام مالیاتی و متقارن شدن وضعیتی درآمدی را میگیرند، بنابراین تا زمانی که ارادهای برای اصلاح وجود نداشته باشد، این وضعیت پرداخت حقوقهای نجومی اصلاح نخواهد شد.