۱۲+۱ نکته که باید درباره کشور چین بدانید
روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی | چین، این روزها به مهمترین کشور در معادلات بینالمللی ما تبدیل شده است. از قبل عید تاکنون شاهد ویروسی هستیم که به هر حال روایت غالب در مورد آن این است که از چین شیوع پیدا کرده است. همین چند روز پیش هم در هیات دولت ایران شاهد بودیم که موافقتنامهای مورد تصویب قرار گرفته بین ما و چین که ارزش آن ۲۵۰ میلیارد دلار است. این میزان اهمیت در حالی است که ما کمتر چیزی درباره جزئیات زیست اجتماعی و اقتصادی در این کشور میدانیم. به همین خاطر تصمیم گرفتیم که برایتان چند نکته بنویسیم از این کشور. موافقید؟
* یک: طبیعتا نکته اول درباره جمعیت چین است. جمعیت چین، در حال حاضر یک میلیارد و ۴۹۳ میلیون و ۲۳۷ هزار نفر است. حالا اگر از یک تا شش بشمارید، یک نفر دیگر به این جمعیت اضافه خواهد شد. با این جمعیت، ۱۸٫۳۴ درصد از کل جمعیت جهان در این کشور زندگی میکنند.
* دو: با این حال این نکته را هم باید در نظر داشت که چین، از نظر وسعت هم کشور بزرگی است. مساحت چین، ۹ میلیون و ۳۸۸ هزار کیلومتر مربع است یعنی حدودا ۶ برابر ایران. به طور میانگین در هر کیلومتر مربع از چین، ۱۵۳ نفر زندگی میکنند.
* سه: تا در حوزه جمعیت هستیم در خصوص سیاست تک فرزندی در این کشور هم صحبت کنیم. این برنامه، سیاستی بود برای کنترل جمعیت در این کشور که از سال ۱۹۷۹ یعنی حوالی انقلاب اسلامی آغاز شد و تا سال ۲۰۱۵ یعنی حوالی سال ۱۳۹۴ ادامه پیدا کرد و در آن خانوادههای چینی تنها میتوانستند یک فرزند داشته باشند و در غیر اینصورت با جریمههای نقدی روبهرو میشدند. گفته شده که با این برنامه از تولد ۴۰۰ میلیون نوزاد در این کشور جلوگیری شده است وگرنه حالا احتمالا کشوری داشتیم که حدود ۲ میلیارد نفر جمعیت داشت.
* چهار: خب یک درس مختصر تاریخ هم داشته باشیم. چین امروز در واقع ساخته شده، چینی است بعد از جنگ با ژاپن و بعد از یک دوره جنگ داخلی. در سال ۱۹۴۹، مائو این چین را بنا نهاده است و مسائلی مثل انقلاب فرهنگی یا یکسانسازی فرهنگی و سیاسی کار اوست اما اصلاحات اقتصادی و برخاستن یک غول اقتصادی از شرق آسیا کار یک رهبر است به نام دنگ شیائوپینگ که از سال ۱۹۷۷ تا سال ۱۹۹۰ در رای هرم مدیریتی چین قرار داشت.
* پنج: از سیاست بگذریم. چین، این روزها به اقتصاد عجیب و غریبش معروف است. اقتصادی که در یک سال میتواند ۲۵ هزار میلیارد دلار، تولید ناخالص داشته باشد و از سال ۱۹۷۹ (یعنی ابتدای انقلاب ما) تاکنون، کمترین میزان رشدش در یک سال ۳٫۹درصد بوده است و حتی رشد اقتصادی ۱۴٫۲ درصد در یک سال را هم تجربه کرده است.
* شش: این اقتصاد بیش از هر چیز روی بخش خدمات میچرخد و به عبارتی ۵۰ درصد از کل تولید ناخالص داخلی این کشور از بخش خدمات است. طبیعی هم هست که سرویس دادن به این جمعیت کلان، از رستوران بگیر تا خدمات حمل و نقل توانایی ایجاد چه ثروت عظیمی را داشته باشد. بعد از این بخش صنعت ایستاده و بعد از آن کشاورزی. کشاورزها فقط حدود ۸ درصد از اقتصاد چین را تامین میکنند. این رقم را داشته باشید تا نکته دیگری برایتان بگویم.
* هفت: آمارها نشان میدهد که ۵۵ درصد از کل اراضی چین، زمین کشاورزی است. (در ایران فقط ۱۰ درصد از کل کشور، قابل کشت است) حالا ببینید که اقتصاد چین چقدر بزرگ است که کشاورزی در نیمی از این کشور بزرگ، (۶ برابر مساحت ایران) و بزرگترین صادرکننده برنج و گندم و … بودن نیز باعث نمیشود که سهم کشاورزی در اقتصاد این کشور حتی به ۱۰ درصد هم برسد.
* هشت: از عدد و رقم خارج شویم. بیشترین کالایی که از چین صادر میشود چیست؟ ماشینها و ابزارهای الکتریکی و بعد از آن وسایل کامپیوتری. رتبه سوم اما بامزه است. ۴درصد از کل صادرات در چین، مبل و وسایل خواب و … است. مجموعا سه مورد اول روی هم نزدیک به ۴۷ درصد از کل صادرات چین به جهان را تشکیل میدهند با ارزشی معادل حدودا ۱۲۰۰ میلیارد دلار. این یعنی چیزی نزدیک به سه برابر ثروت تولید شده در ایران.
* ۹: تورم و بیکاری، دو شاخص اقتصادی مورد توجه مردم است. این دو شاخص در چین چه وضعیتی دارد؟ میزان تورم در این کشور در ماه می سال ۲۰۲۰، ۲٫۴ درصد بوده است. از سال ۱۹۸۶ با ۲۰۲۰ این کشور البته تورم ۲۸ درصدی و منفی ۲٫۲ درصدی را هم تجربه کرده است. میزان بیکاری هم در این کشور، نزدیک ۴ درصد است.
* ۱۰: کمی هم به مسایل فرهنگی بپردازیم. ۹۲ درصد از کل جمعیت چین، از یک قوم تشکیل شده است. قومی به نام هان. این قوم البته فقط در چین ساکن نیستند و ۱۷ درصد از جمعیت کل جهان را تشکیل میدهند.
* ۱۱: زبان غالب در این کشور هم ماندارین است. فقط در ایالات متحده که کشوری دور از چین و حتی دشمن چین است؛ ۳٫۲ میلیون نفر میتوانند به این زبان صحبت کنند و گفته شده در افق سال ۲۰۵۰، این زبان جای انگلیسی را به عنوان پرکاربردترین زبان جهان خواهد گرفت.
* ۱۲: همه این موارد باعث شد که آمریکاییها در سال ۲۰۱۵ در سند امنیت ملی جدید خود بگویند که باید تمرکز را از روی خاورمیانه برداشت و به کشوری مثل چین فکر کرد که در حال گرفتن جهان و همان مسئله هم بود که باعث شده از آن زمان تاکنون بحرانهای بسیاری در این کشور و اطراف آن صورت گیرد. بیایید با هم مثالهایش را بشماریم: تایوان و هنگکنگ به عنوان دو منطقه خودمختار اما وابسته به چین (دست کم از نظر حکومت مرکزی چین) در این مدت برای چین دردسرهایی ساختند که در مورد هنگکنگ شاهد اعتراضات گسترده آن بودید و هستید، برخی از اختلافات مرزی به وجود آمده که مثلا اختلاف بین برخی از جزایر با ژاپن از نمونههای آن است.
همین الان که دارم با شما صحبت میکنم دست کم سه ناو هواپیمابر آمریکا در نزدیکی چین قرار دارند و همین چند روز پیش هم شاهد آن بودیم که آمریکا به دلیل ظلم حکومت مرکزی چین به مسلمانان اویغور، تحریمهایی علیه این کشور اعمال کرد. همه این شرایط را باید با جو مسموم بعد از کرونا جمع بزنید تا متوجه شوید که احتمالا در آیندهای نه چندان دور، بیش از اینها در مورد چین خواهیم خواند و نوشت. کشوری که ظاهرا هم دردهای جهان از آنجاست و هم درمان جهان!
*** ایران از کی با چین رابطه دیپلماتیک دارد؟
سفارت ایران در چونک کینگ، یکی از چهار شهر بزرگ چین در شهریور سال ۱۳۲۳ به دست سید علی نصر، تاسیس شد. او دیپلماتی بود که دستی بر حوزه فرهنگ داشت و به عنوان پدر تئاتر ایران شناخته میشود. سفارت در پکن از سال ۱۳۵۰ تاسیس شده است و در این مدت، افرادی مثل عباس آرام که بعدها در دولت پهلوی، وزیر خارجه شد و نیز علاءالدین بروجردی در دوره جمهوری اسلامی، مسئول اداره این سفارت شدند.