کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۲۲۸۰۹
تاریخ خبر:

۱۰ نقش برتر در کارنامه سینمایی فرامرز قریبیان

روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | شروع فعالیت حرفه‌ای فرامرز قریبیان با دستیاری و بازی در یک نقش کوتاه در فیلم «بیگانه بیا» مسعود کیمیایی شروع شد. قریبیان بعد از این فیلم سال‌ها از سینما دور بود تا این‌که در سال ۱۳۵۱ با «خاک» کیمیایی به سینما بازگشت. شهرت قریبیان به «گوزن‌ها» برمی‌گردد. بازی‌اش در نقش قدرت نام او را سر زبان‌ها انداخت و از او یک ستاره ساخت. قریبیان اما زیر سایه موفقیت «گوزن‌ها» و قهرمان زخم‌خورده‌اش باقی نماند و تلاش کرد کارنامه‌اش را متنوع و پربار سازد.

در این مسیر او نقش بد هم دارد اما آنچه در ذهن مانده، شمایل یک مرد استوار است، با چشم‌هایی نافذ. این بازیگر، خوب می‌داند چگونه ابزارش را به‌خدمت بگیرد و نقش‌هایی به‌یادماندنی خلق کند. نمونه تازه‌اش «خروج» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا است. بر سر کیفیت فیلم توافق وجود ندارد اما بازی قریبیان فصل مشترک تحسین‌ها است. به مناسبت اکران آنلاین این فیلم، کارنامه حرفه‌ای قریبیان را ورق زده‌ایم؛ بازیگری که بعد از ۵۰سال فعالیت حالا بر قله است و نامش جاودانه.

در کارنامه فرامرز قریبیان نقش خوب کم نیستند اما انتخاب ما این ۱۰ نقش است. نقش‌هایی که بازیگر را به چالش کشیده‌اند و باعث شده‌اند تمام توان فیزیکی او به چشم بیاید. به این جمع می‌شد چند نقش شاخص دیگر را اضافه کرد. از جمله خاک‌،‌کانی مانگا، سفیر، تجارت، چشم‌هایش و گناهکاران‌. این آخری را خودش کارگردانی کرد و خودش نقش اصلی را بر عهده داشت. بازی قریبیان در گناهکاران و در نقش یک مامور متمرد وجه جذاب فیلم است.

*** گوزن‌ها | ۱۳۵۳
قهرمان اصلی فیلم ‌سید است اما این قدرت است که هویت را به او برمی‌گرداند. سید بامرام است اما اسیر هرویین شده. قدرت از روزهای خوب او می‌گوید و هر لحظه دوست دارد تا سید قامت راست کند و مثل همه قهرمان های کیمیایی بزند به دل ماجرا. فیلم گوزن‌ها شهرت همه جانبه فرامرز قریبیان را رقم زد و از آن سو باعث شد بازی‌اش با دقت مورد توجه علاقه‌مندان سینما قرار بگیرد.
قریبیان با گوزن‌ها خالق یکی از شخصیت‌های متفاوت کیمیایی شد و همچنان نام بلند فیلم و شخصیت قدرت در کارنامه‌اش می‌درخشد. خاصه این که گوزن‌ها در زمان اکران دچار حاشیه شد و بعد از آن محلی برای تفسیر نمادهای آن. این همه توجه بازی بازیگران از جمله قریبیان را بیش از پیش در کانون مداقه قرار داده است.

*** غزل | ۱۳۵۵
دو سال بعد از گوزن‌ها این بار همکاری مسعود کیمیایی با فرامرز قریبیان در عاشقانه غزل شکل می‌گیرد. او نقش زین‌العابدین را بازی می‌کند که به همراه برادرش حجت (محمد‌علی فردین) مشغول جنگلبانی هستند. حضور یک زن (پوری بنایی) می‌رود که رابطه دو برادر را شکرآب کند و آن‌ها تصمیم به قتل می‌گیرند. آن چه در بازی قریبیان در یاد مانده، لحظه‌ای است که با چشم‌هایش، شک و حسادت درونی‌اش را منتقل می‌کند. یک بازی متکی به چهره که با بازی فردین تکمیل می‌شود.
کیمیایی غزل را بر اساس داستان «مزاحم» بورخس ساخت. در زمان اکران اما فیلم پرفروش نشد چرا که غزل انطباق کامل با ذائقه مخاطب زمان نداشت. کیمیایی در کنار مضمون عاشقانه فیلم، نگاهی اجتماعی هم داشت و تلنگری به قطع درختان زده. بازی قریبیان اما درخشان است و فیلم در کارنامه‌اش ماندگار.

*** سناتور | ۱۳۶۲
سناتور جزو اولین فیلم‌های خوب فرامز قریبیان بعد از انقلاب است. او نقش استوار حقگو را بازی می‌کند که مقدار زیادی هروئین جاسازی‌شده در یک کامیون را کشف کرده. شخصیتی که بازی می‌کند، متکی بر صلابت بدن است و با ویژگی‌های سینمای اکشن انطباق دارد. قریبیان در این فیلم تصویری تازه از شمایل قهرمان ارائه می‌کند که ویژگی اصلی‌اش عدالت‌طلبی و اقتدار است. فراموش نکنیم که بازیگر به جز بدن، چه استفاده خوبی از چهره‌اش کرده است.‌استوار حقگو جزو شخصیت‌های محبوب کارنامه فرامرز قریبیان است. بازپخش‌های فیلم دونکته را ثابت می‌کند؛ یکی این‌که فیلم هنوز تماشایی است و دیگر این‌که بخشی از موفقیت فیلم مرهون بازی خوب قریبیان و البته دوبله منوچهر اسماعیلی بر شخصیت استوار حقگو است.

*** ترن |۱۳۶۶
داستان فیلم در اوج انقلاب روایت می‌شود؛ قطاری که به سمت اصفهان در حرکت است و مورد توجه نیروهای انقلابی قرار می‌گیرد. قریبیان در این فیلم نقش یک سوزنبان را بازی می‌کند که مسن‌تر از سن آن زمان خودش است. آنچه از این نقش به یاد مانده، نگاه‌های گیرا،‌سکوت‌های بجا و حرکت بدن قریبیان است. خود قریبیان روایت‌های جالبی از بازی در این فیلم دارد از جمله این که گفته: «زمان فیلمبرداری ترن، برای مسلط شدن به نقش، شخصا هدایت قطار را یاد گرفته بودم و راهبر ترن با اعتمادی که به من پیدا کرده بود، سر صحنه حاضر نمی‌شد.» بازی خوب قریبیان در ترن و ارائه یک قهرمان مقتدر و زخم خورده به عنوان یک شمایل تازه در سینمای پس از انقلاب،‌مورد توجه خاص و عام قرار گرفت. او توانست از ششمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کند.

*** ردپای گرگ |۱۳۷۰
رد پای گرگ جزو برترین فیلم‌های کارنامه کیمیایی است. در این فیلم انسانی را می‌بینیم که اصول و قواعد خودش را دارد. او به لحاظ خاستگاه عاطفی و تعریفی که از رفاقت دارد به یک تبعید ناخواسته کشیده می‌شود و بعد در یک درک تازه از زندگی می‌فهمد که این رفاقت‌های کلاسیک دچار اشکال شده است. صادق که رضا در رابطه‌ای مرید و مراد گونه به او اقتدا می‌کرد حالا شده آدم کاسب این زمانه. از اینجا به بعد موجودیت فردی این آدم را در جامعه به‌شدت تغییر یافته می‌بینیم و قرار نیست او همرنگ جماعت شود و نهایتا عاشقانه می‌آید آن رفیق از اصل افتاده را از بین می‌برد. ردپای گرگ همکاری دوباره قریبیان و کیمیایی پس از ۱۵ سال است. بازی‌اش تحسین و برای آن نامزد دریافت سیمرغ شد. نقش رضا در کارنامه قریبیان در ذهن مانده است.

*** می‌خواهم زنده بمانم |۱۳۷۳
قریبیان در فیلم می‌خواهم زنده بمانم نقش مردی را بازی می‌کند که از همسرش جدا شده و با زنی دیگر ازدواج کرده است. فرزندش از زن قبلی دست به خودکشی زده و همسر جدید در مظان است. حالا همه تلاش اصلان اثبات بی‌گناهی همسر است. او برای رسیدن به این هدف چاره‌ای ندارد جز جنگ و جدل با دادگاه.‌می‌خواهم زنده بمانم از دو جهت در کارنامه فرامرز قریبیان اهمیت دارد؛ یکی خود نقش است که زمینه یک بازی حسی برای او را فراهم کرده. این بازیگر را عمدتا در نقش مردان با صلابت و مقتدر دیده‌ایم. در می‌خواهم زنده بمانم هم مقتدر است اما در کنار آن استفاده‌ای بهینه از همه اجزای صورتش کرده. دیگر اهمیت فیلم به فروش بالای آن برمی‌گردد. درام جنایی زنده‌یاد قادری تبدیل به فیلمی محبوب و پرفروش شد و بازی بازیگران از جمله قریبیان حسابی به چشم آمد.

*** مرد بارانی |۱۳۷۸
‌سال ۸۶ فرامرز قریبیان به عنوان بازیگر نقش اصلی مرد بارانی انتخاب می‌شود. دکتر هادی بارانی، از سال‌ها پیش تلاش می‌کند با کمک داروهای گیاهی، راهی برای درمان سرطان بیابد. او مردی نابغه است که در زندگی شخصی دچار مشکل شده. در محل کار هم گرفتار دست‌اندازی‌ها است و در همین حین سر و کله عشق قدیمی‌اش پیدا می‌شود. در باکس بالا به طور فشرده وصف شرایط دکتر بارانی را مرور کردیم. فرامرز قریبیان باید حالات دکتر را طوری بازی کند که ما بدون کمک به توضیحات شفاهی پی به درون او ببریم. اینجا است که چهره بازیگر معنا پیدا می‌کند و ناگفتنی‌ها در صورت روایت می‌شود. شخصیت دکتر بارانی جزو بهترین نقش‌های کارنامه قریبیان است که به خاطر آن در جشنواره هجدهم فجر سیمرغ نقش اصلی گرفت. این نقش قرابتی با تجربیات پیشین قریبیان ندارد.

*** رقص در غبار | ۱۳۸۱
‌قریبیان در ابتدای دهه هشتاد مورد توجه اصغر فرهادی برای ساخت اولین فیلمش قرار می‌گیرد. او در رقص در غبار نقش پیرمردی عبوس را بازی می‌کند که شغلش گرفتن مار است. جوانی به طور اتفاقی او را همراهی می‌کند و اینجاست که پرده از گذشته او و نیز جوان برداشته می‌شود. مهم‌ترین ویژگی بازی قریبیان در این فیلم،‌ سکوت است و چهره‌ای عبوس. این دو حکایت از گذشته تلخ مرد دارند که در نهایت ذره ذره به آن پی می‌بریم. این اتفاق نه کلیشه‌ای بلکه به شکل آرام و باورپذیر رخ می‌دهد. فصل تحول مرد مارگیر هم امتیاز بازی خوب قریبیان در رقص در غبار محسوب می‌شود.قریبیان موفق شد برای این نقش جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک و جایزه گرگ نقره‌ای را از جشنواره بین‌المللی فیلم مسکو ۲۰۰۳ به دست آورد.

*** شهر زیبا |۱۳۸۲
دومین و آخرین همکاری قریبیان و فرهادی یک سال بعد از رقص در غبار با شهر زیبا رقم خورد. قریبیان در این فیلم نقش مردی میانسال را بازی می‌کند که فرزندش به قتل رسیده است. او حالا از چند جهت در فشار است که یکی از آن‌ها به اجرای حکم قصاص برمی‌گردد. از موقعیتی که شخصیت در آن گیر کرده فقط می‌توان از عنوان «استیصال تام» استفاده کرد. بازیگر برای نمایش این موقعیت چنان طبیعی بازی می‌کند که نفس مخاطب بند می‌آید. گو این که خود بیننده است که در چنین بندی گرفتار شده. به یاد بیاوریم نگاه تلخ و سگرمه‌های بازیگر را. مقایسه کنید این تلخی را با خلوت شکننده خود… این است اوج پختگی آقای قریبیان. بازی قریبیان در رقص در غبار مورد تحسین قرار گرفت. او برای این فیلم جایزه ویژه هیات داوران جشنواره بین‌المللی فیلم هند ۲۰۰۴ را از آن خود کرد.

*** خروج |۱۳۹۸
‌قریبیان سال‌ها از سینما دور بود تا این که با پیشنهاد حاتمی کیا مواجه شد. او نقش پیرمردی به نام رحمت را در خروج بازی می‌کند که برای رساندن گله‌اش فقط رئیس‌جمهور را لایق شنیدن می‌داند. رحمت دیگر کشاورزان را بسیج می‌کند و با هم از روستای خود رهسپار تهران می‌شوند. آنچه در فیلم خروج روی آن اشتراک نظر وجود دارد بازی خوب فرامرز قریبیان است. یک پیرمرد سرد و گرم چشیده که عمرش را به پای کشور گذاشته و حالا در کنجی مشغول به کار خویش است. جفای مسئولان اما آرامش نمی‌گذارند و برای رسیدن به عدالت و علیه ظلم خروج می کند. قریبیان در فیلم خروج هم استفاده‌ای کامل از صلابت قامتش کرده است و هم جذابیت چهره‌اش. ‌بازی قریبیان تحسین شد و نامش میان نامزدهای کسب سیمرغ فجر قرار گرفت.

کدخبر: ۳۲۲۸۰۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر