کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۷۱۶۴۰
تاریخ خبر:

یک کره‌شمالی کوچک در حاشیه تهران

روزنامه هفت صبح | در شیشلیک هم مثل بی همه چیز با یک دنیای به ظاهر انتزاعی روبه‌رو هستیم.جایی که اهالی‌اش در کارخانه پشم ایران کار می‌کنند و از حماسه گرسنگی سال ۹۸ جان سالم به در برده‌اند و مزه بسیاری از خوشی‌ها و لذت‌ها را فراموش کرده‌اند.اگر در بی همه چیز فیلمساز نوعی سوئیس کوچک در حاشیه تهران ساخته بود،‌در شیشلیک با جامعه‌ای ایزوله به سبک کره شمالی رو‌به‌روییم!

می‌فهمم که فیلمنامه اتودی است بر بیکاری گسترده کارگران در سال‌های اخیر و مشکل حقوق و البته فقر و حتی عکس‌هایی که از تظاهرات کارگران منتشر شد و اشاراتی به فقر داشت.می‌دانم که بحث تعهد اجتماعی فیلم را باید در نظر گرفت و حتی اشکی هم فشاند.اما در نهایت باید بگوییم تصویر این جامعه فقیر و ایزوله،مبالغه‌آمیز و حتی علمی تخیلی درآمده است. (الان می‌ریزند سرم که « علمی تخیلی؟ تو اصلا از شرایط کشور خبر داری؟» نه! فقط شما خبر دارید!)

راستش دلیلی برای ورود محمد حسین مهدویان به چنین فیلمنامه‌ای پیدا نکردم. این فیلم راحت‌تر از آن بود که به تکنیک مهدویان احتیاج داشته باشد(الان دست‌اندرکاران فیلم یک صدا می‌گویند«اتفاقا پروژه خیلی سختی بود.».باشه.باشه!) شیشلیک ارتباطی با دیگر کارهای مهدویان و شیوه تکنیکی مشهورش ندارد.می‌دانم به لحاظ حاشیه‌نشینی می‌توان ربطی بین شیشلیک و لاتاری پیدا کرد اما این رابطه چندان تعیین‌کننده نیست.مهدویان حتی آنقدر عقب‌نشینی کرده است که فیلم را به اثری از ژوله بدل ساخته است.

محملی برای شوخی‌هایی که ژوله درآنها استاد است.یعنی استفاده از فرهنگ طنز عامه و کشاندن آن به میانه یک درام پنهان اجتماعی و البته ترسیم قانع‌کننده از مختصات شخصیت‌ها.ژوله به‌جز ظرفیت‌های تکنیکی خود مطمئنا از پیمان قاسمخانی هم فراوان آموخته و این را در نوع پردازش کار می‌توانیم مشاهده کنیم.اما در نهایت درک نمی‌کنم چرا فیلمسازی با قدرت تکنیکی مهدویان باید اینگونه متواضعانه خود را در داستان فیلم حل کند؟‌

یعنی واقعا این ایده قدیمی و کهنه را قبول دارید که تکنیک فیلمساز نباید احساس شود؟‌(مثل همان ایده کهنه که می‌گوید موسیقی نباید احساس شود. شوخی می‌کنید؟‌). این چه ایده‌ای است. شما که ویلیام وایلر نیستید.نمی‌دانید که امروزه تماشاگران به دیدن فیلم‌هایی می‌روند که بتوانند ضرب شست تکنیکی و شیوه‌های فیلمساز را دنبال کنند؟

شیشلیک از بازی استثنایی رضا عطاران برخوردار است و یک بازی بسیار خوب از پژمان جمشیدی (مثل همیشه) اما عجیب است که مهدویان با کاراکتر ژاله صامتی و فریادها و جیغ‌هایش اینگونه تماشاگر را عذاب می‌دهد و به الگوی کلیشه‌ای سریال‌های تلویزیونی تن می‌دهد.

مهدویان از راهی که انتخاب کرده گویی نمی‌خواهد برگردد. می‌خواهد به سینماگری تبدیل شود که همه نوع فیلم بسازد و حتی به قیمت محو کردن ظرفیت‌های تکنیکی‌اش.او دوست دارد تماشاگر زیادی داشته باشد.عالی.اما شاید روزی برسد که در این محو کردن ظرفیت‌های تکنیکی‌اش به سینماگری معمولی برای تماشاگران بدل شود.با کارنامه‌ای از فیلم‌های رنگارنگ پرفروش که در تاریخ سینمای ایران مشابه‌های زیادی داشته‌اند.

کدخبر: ۳۷۱۶۴۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر