کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۰۵۲۹۰
تاریخ خبر:

گفتگو با ‌‌ابوطالب درباره ‌مسابقه‌های‌‌ باسبک رئالیتی‌شو

روزنامه هفت صبح، مرجان فاطمی | سعید ابوطالب را به‌عنوان مبدع سبک رئالیتی‌شو در ایران می‌شناسیم؛ کارگردانی که اوایل دهه نود با «سرزمین دانایی»، سبک جدیدی را در مسابقه‌های تلویزیونی رقم زد و در شبکه نمایش خانگی هم با درگیرکردن چهره‌های مطرح با مسابقه «رالی ایرانی» شور و هیجانی به وجود آورد.

او حالا از سال گذشته با «شب‌های مافیا»، تجربه‌ موفق دیگری را رقم زده است. «شب‌های مافیا» موفق‌ترین مسابقه‌ است که چندوقت اخیر در تلویزیون و پلتفرم‌ها شاهدش هستیم. دو سری اول آن با وجود انتقادهایی که بعضا به آن وارد بود، توانست هیجان ویژه‌ای ایجاد کند و حالا این هیجان و جذابیت در سری سوم هم ادامه دارد. دو سری اول مسابقه با اجرای محمدرضا علیمردانی در ذهن مخاطبان ثبت شد و به همین دلیل هم در آستانه سری سوم، وقتی اعلام شد مسابقه قرار است توسط کامبیز دیرباز اجرا شود واکنش‌های منفی زیادی را در پی داشت.

حالا بعد از پخش سه مسابقه از سری سوم، پای صحبت‌های سعید ابوطالب نشسته‌ایم تا درباره ابعاد مختلف «شب‌های مافیا» گپ بزنیم. انتخاب بازی مافیا برای مسابقه، چگونگی رسیدن به ساختار، انتخاب مجری، تغییر مجری، سبک و سیاق تمرین‌ها و… ازجمله مواردی است که با ابوطالب درباره‌شان صحبت کرده‌ایم. بخش دیگری از این گفت‌وگو هم به مواردی پیرامون «شام ایرانی» و همکاری با سلبریتی‌ها در مسابقه‌های تلویزیونی و شبکه خانگی و… اختصاص دارد.

شروع شب‌های مافیا
پیش از اینکه مسابقه‌ای به اسم «شب‌های مافیا» به کارگردانی شما در سامانه فیلیمو تولید شود، شبکه سلامت مسابقه «شهروند و مافیا» را روی آنتن فرستاده بود. مسابقه‌ای که در دوره‌ای با اجرای بهنام تشکر روی آنتن رفت و در دوره‌ای توسط علیرام نورایی اجرا شد. شرکت‌کنندگان این مسابقه از میان جوانان مستعد انتخاب شده بودند و خیلی حرفه‌ای برگزار می‌شد. تصمیم شما مبنی بر شروع پروژه شب‌های مافیا چقدر برگرفته از نتایج راضی‌کننده این مسابقه بود؟

پیشنهاد ساخت یک برنامه براساس بازی مافیا را پلتفرم فیلیمو به من داد. ابتدا قبول نکردم چون خودم این بازی را بلد نبودم و علاقه‌ای نداشتم. ضمن اینکه می‌گفتم تلویزیون دارد همین مسابقه را می‌سازد و مخاطب‌های خودش را هم دارد. با جلساتی که گذاشتیم، قانع شدم این کار را بسازم. رفتم به سمت اینکه خودم این بازی را بشناسم. البته قبل از آن مسابقه تلویزیونی را ندیده بودم. به جهت اینکه می‌خواستم طرحی که کار می‌کنم کاملا برآمده باشد از همان مدلی که مردم در خانواده‌ها یا گروه‌های دوستی یا کافی‌شاپ‌ها بازی می‌کنند.

نمی‌خواستم مدل تلویزیونی را ببینم و بعد شبیه آن بسازم یا شبیه آن نسازم. بنابراین به مدل اصلی برگشتم. مدت‌ها می‌رفتم بازی‌ها را در کافی‌شاپ‌ها می‌دیدم و بعد با گروهی که کار طراحی انجام می‌دادیم تمرین می‌کردیم. بعد یواش یواش شروع کردیم از بازیگرها دعوت کردن. بازیگرهایی که این بازی را بلد بودند و قبلا بازی کرده بودند. می‌دانید بازی مافیا در مدل‌های مختلفی در داخل و خارج کشور بازی می‌شود. ساختارش شبیه هم است اما تفاوت‌های زیادی باهم دارد.

ما مدل‌های مختلف را دیدیم و یک مدلی را طراحی کردیم که یک مقدار با مدل تلویزیونی فرق می‌کند و با مدلی هم که مردم بازی می‌کنند هم فرق دارد، به این جهت که مخاطب ما مخاطب عام است و قرار نیست فقط بازیکن‌های حرفه‌ای آن را ببینند. بازی را هم یک مقدار ساده و هم دراماتیزه کردیم. فکر کردیم برای اینکه مخاطب بنشیند بیش از دو ساعت یک بازی را ببیند، باید تعلیق داشته باشد و تا لحظات پایان بازی علاقه داشته باشد آن را دنبال کند. مدت‌ها فکر کردیم به اینکه مسابقه چه شکلی داشته باشد، آدم‌ها چطور دور هم بنشینند و چه اطلاعاتی در طول بازی به مخاطبان داده شود و… البته هنوز هم محل بحث است و به این فکر کردیم که آیا زاویه دید را عوض کنیم یا نه.

منظورتان این است که میزان اطلاعاتی که به مخاطبان می‌دهید بیشتر از این باشد؟
بله. یعنی مخاطب ما بیشتر از بازیکن‌ها بداند یا نه. الان مخاطب به اندازه گرداننده یا حتی بیشتر از او می‌داند. چون دوربین‌ها اطلاعاتی را در اختیارش می‌گذارند که شاید از چشم گرداننده دور مانده باشد. بنابراین در این مجموعه رئالیتی‌شویی که بهش می‌گوییم شب‌های مافیا هم به این واقعی بودن و رئال بودن پایبند ماندیم. همه چیز واقعی است. بازیگرها می‌آیند جلوی دوربین بازی می‌کنند و به تمرین‌هایشان هم اشاره می‌کنند. کارت‌ها کاملا رندوم و اتفاقی پخش می‌شود و هیچ سناریویی وجود ندارد که نقش تقسیم یا بازیگری انتخاب شود. همه چیز جلوی چشم بازیگرها و مخاطب تقسیم می‌شود. می‌بینید که بازیگری که شاید ادعا داشته باهوش است و این بازی را بلد است می‌آید و همه متوجه می‌شوند اصلا هم بلد نیست و زیاد باهوش نیست. ما همه را به صورت واقعی نشان می‌دهیم.

برای ساخت «شب‌های مافیا» صرفا روی اصول همیشگی این بازی تکیه کردید یا از نمونه تلویزیونی خارجی آن الگو گرفتید؟
شب‌های مافیا که ما می‌سازیم قواعد بازی مافیا را کاملا رعایت می‌کند اما ما آن را به یک مدل نمایشی تبدیل کردیم.
تا آنجایی که من می‌دانم نمونه خارجی ندارد و من چنین نمونه‌ای را ندیده‌ام اما می‌دانم که همه‌جا بازی می‌شود. ما مدلی را طراحی کردیم که شاید نمونه‌اش جایی نباشد و برای همین اسمش را گذاشته‌ایم مافیا به روایت سعید ابوطالب. این روایت ماست و گرداننده هم به مخاطب توضیح می‌دهد تو هم می‌توانی روایت خودت را داشته باشی و به شیوه خودت بازی کنی.

شیوه تمرین برای مسابقه
طبیعی است که مافیا بازی سختی است و خیلی طول می‌کشد شرکت‌کننده‌هایی که از قبل با آن آشنایی ندارند، بتوانند مسلط شوند. در انتخاب چهره‌ها چقدر به این مسئله دقت می‌کردید که مافیا بلد باشند؟

ما ابتدا از بازیگرها می‌پرسیدیم بازی را بلدند یا نه. الان البته چون اکثر آنها فصل‌های قبلی را دیده‌اند کمی بلدند. بعضی‌ها البته توی جمع‌های خانواده و دوستانه هم بازی کرده‌اند.

شیوه تمرین‌های قبل از مسابقه به چه صورت است؟ چند مرحله تمرین دارند و آیا هرکدام از آنها حضور در نقش‌های مختلف را تمرین می‌کنند؟
ما از آنها دعوت می‌کنیم بیایند چندین جلسه تمرین. بعضی چهار، پنج جلسه می‌آیند و بعضی‌ها تمایل دارند بیشتر بیایند و خب هرقدر بیشتر تمرین کنند تسلط‌شان روی بازی بالاتر می‌رود. چون این یک بازی واقعی است بازیگرها باید به‌خوبی بلد باشند. برای مخاطب، سابقه آن بازیگر یا کارنامه‌اش یا تصویری که در سینما یا تلویزیون از او دارد زیاد مهم نیست. برایش مهم این است که آن بازیگر بازی را بلد باشد. در فصل‌های جدید بازیگرها خیلی تمرین می‌کنند و با تمرین قبلی می‌آیند و همین کار را جذاب‌تر می‌کند.

تغییر مجری یا گرداننده
«شب‌های مافیا» با اجرای محمدرضا علیمردانی کلید خورد. ابتدای امر برای انتخاب این مجری چه دلایلی داشتید؟ فکر می‌کنید چه میزان از جذابیت این برنامه و اهمیتی که نزد مخاطبان پیدا کرد به اجرای علیمردانی برمی‌گشت؟

ما با چند بازیگر برای فصل اول صحبت کرده بودیم که نهایتا با آقای علیمردانی به نتیجه رسیدیم. آقای علیمردانی هم به این کار علاقه داشتند و هم خیلی خوب بودند برای این کار اما متاسفانه برای این فصل، چون سر یک پروژه دیگر یعنی سریال تلویزیونی بودند، نتوانستیم ایشان را کنار خودمان داشته باشیم. البته همیشه فکر می‌کردیم یکی از بازیگرهای خوبمان بیایند برای گردانندگی که با چند نفر صحبت کردیم همه مایل بودند و نهایتا با کامبیز دیرباز به توافق رسیدیم.

انتخاب کامبیز دیرباز به جای علیمردانی با انتقادهای زیادی روبه‌رو شد. یک عده به دیدن علیمردانی در این مسابقه عادت داشتند و برخی دیگر به استناد به سبک اجرای او در «دست فرمان» به این نتیجه رسیدند که انتخاب مناسبی نیست. در قسمتی که از مسابقه پخش شد دیرباز تا حدودی خودش را به اثبات رساند و نشان داد به عنوان مجری عملکرد قانع‌کننده‌ای دارد اما کماکان مخالف‌هایی هم دارد. در این باره نظرتان چیست؟

به نظرم گرداننده بسیار خوبی است. بازی را با تمام جزئیات بلد است و خیلی قاطعانه این کار را انجام می‌دهد. حالا به جهت اینکه بعضی بازیگران دیگر سن‌شان از آقای دیرباز بالاتر است یا احترام‌های قبلی وجود دارد، شاید یک مقدار سخت‌گیری کمتری داشته باشد اما در مجموع، هرچه پیش می‌رویم آقای دیرباز سخت‌گیری بیشتری می‌کند و بازی جدی‌تر می‌شود. یک مقداری طبیعی است وقتی گرداننده عوض می‌شود چون مخاطب عادت کرده به گرداننده قبلی، دلخور می‌شود اما هرچه جلوتر می‌رویم بهتر می‌شود. برای ما آقای دیرباز و آقای علیمردانی هر دو گزینه‌های خوبی هستند، با تفاوت‌هایی که کاملا طبیعی و جذاب است.

برای فصل بعد کماکان قرار است کامبیز دیرباز مجری برنامه باشد؟
امیدوارم در فصل‌های بعد هم یکی از این دو نفر وقت داشته باشند و همراهی‌مان کنند. شاید هم گرداننده دیگری را انتخاب کنیم. مهم این است که بازی را بلد باشد و بتواند درست آن را اداره کند.

انتقاد به حضور بعضی بازیکن‌ها
فکر نمی‌کنید حضور بعضی شرکت‌کننده‌ها که چندان با حال و هوای مسابقه آشنا نیستند و هیجانی هم برای این امر ندارند، مثل امید روحانی یا رضا توکلی در این فصل یا علیرضا استادی، رحیم نوروزی، رضا شفیعی‌جم و محمدرضا هدایتی در فصل‌های قبل، یک‌جورهایی ریتم مسابقه را کند می‌کند؟ موقع انتخاب شرکت‌کننده‌ها به این مسئله دقت نمی‌کنید؟

همه بازیگرهایی که به این بازی آمده‌اند از آنها دعوت شده. طبیعتا همه با علاقه می‌آیند. منتها برحسب اینکه چقدر تمرین کرده باشند و برحسب خصوصیات اخلاقی‌شان از آنها ری‌اکشن‌های متفاوتی می‌بینیم. همه کنار هم خیلی خوبند اما می‌بینیم یکی در بازی اول خوب نیست در بازی‌های دیگر بهتر است. البته این هم مقدار زیادی به شانس بستگی دارد که چه نقشی به هر بازیکن می‌افتد و اینکه هم‌گروهی‌هایش چه کسانی هستند.

ادامه شب‌های مافیا
«شب‌های مافیا» تا اینجا جزو مسابقات پرمخاطب شبکه خانگی بوده و موج زیادی به راه انداخته. شنیده می‌شود این فصل، فصل آخر مافیاست؟ درست است یا اینکه به نظرتان می‌تواند ادامه پیدا کند؟

به نظر می‌رسد که فیلیمو به عنوان سفارش‌دهنده می‌خواهد شب‌های مافیا ادامه پیدا کند. چون با استقبال خیلی خوب مخاطب‌ها روبه‌رو شده تا وقتی استقبال وجود داشته باشد ادامه می‌دهیم. هرقدر جلوتر می‌رویم بازیگرها توانمندتر می‌شوند و بیشتر یاد می‌گیرند و خیلی امیدوارکننده‌تر است. کیفیت بازی‌ها از پارسال تا حالا خیلی بهتر شده. این را مخاطبان هم در نظرات‌شان گفته‌اند.

فعلا قصدمان این است که این سری یا سیزن را مثل یک لیگ به پایان ببریم. لذا تصمیم این است که علاوه بر برگزیدگان سه فصل‌ قبل، بازیگرهایی که نتوانستند برای فینال فینالیست‌ها بیایند دعوت کنیم به‌عنوان شانس مجدد در این فصل شرکت کنند و بعد این برندگان به‌عنوان فینال قهرمانان روبه‌روی هم بازی کنند که حتما رقابت‌های خیلی جذابی می‌شود و به این ترتیب این سری یا سیزن تمام می‌شود. شرکت سرمایه‌گذار یعنی فیلیمو جایزه‌هایی را در نظر گرفته که بین بازیکن‌ها تقسیم می‌شود. این تصمیمی است که تا الان گرفته شده و بعدش هم خدا می‌داند چه می‌شود.

شام ایرانی
سال ۱۳۹۰ بیژن بیرنگ با الگوبرداری از روی نسخه اصلی «بفرمایید شام» در شبکه نمایش خانگی این برنامه را ساخت. در واقع آن زمان به‌خاطر پرمخاطب شدن شبکه «من و تو» و تب تند برنامه «بفرمایید شام» تصمیم گرفت معادل آن را با حضور سبلریتی‌های ایرانی بسازد. فصل اول جواب داد و خیلی هم پرمخاطب شد. بیرنگ کنار کشید اما این برند کماکان توسط افراد دیگری ادامه پیدا کرد. سال ۱۳۹۸ درست زمانی که دیگر «بفرمایید شام» جذابیتش را برای مخاطبان از دست داده بود و برند ایرانی «شام ایرانی» هم نمی‌توانست مخاطبان را با خودش همراه کند، شما به میدان آمدید و این برند را ادامه دادید. چرا تصمیم گرفتید دست روی برنامه‌ای بگذارید که دیگر ارزش چندانی نداشت و یک‌جورهایی مهره سوخته بود؟

پیشنهاد ساخت «شام ایرانی»، پیشنهاد موسسه هنر اول بود که برند شام ایرانی در سال هشتاد هم متعلق به همین موسسه بود. همانطور که شما هم گفتید کارگردان‌های دیگر فصل‌های قبلی را ساخته بودند. حالا بعضی فصولش مخاطب پیدا کرد و بعضی ضعیف‌تر بود. وقتی هنر اول برای ساخت «شام ایرانی» به من پیشنهاد داد، گفتم اجازه دهید که این برنامه را با طراحی و مدل خودم بسازم. چون «شام ایرانی» را یک‌جور رئالیتی‌شو می‌بینم. درحالی‌که می‌دانم در فصول قبل، میزانسن و دکوپاژ داشته و کارگردان تقریبا از بازیگر می‌خواسته که چه بگوید ولی ما کاملا رئالیتی‌شو ساختیم.

یعنی شما به عنوان کارگردان اصلا دخالتی در پیشبرد مسابقه نداشتید؟
گروه کارگردانی، هیچ دخالتی در نوع بازی بازیگرها، انتخاب تم‌شان و اکتی که می‌خواستند داشته باشند نداشت. فقط به ما پیشنهاد می‌کردند که می‌خواهیم این کار را انجام دهیم و اگر شدنی بود و به لحاظ فنی امکان داشت و به قالب برنامه می‌آمد، قبول می‌کردیم اگرنه می‌گفتیم ایده و نظراتت را عوض کن.

اگرنه ما کارگردانی به این معنی که متن در اختیارشان بگذاریم مطلقا نداشتیم. می‌دانید که ما «شام ایرانی» را با مهمان خارجی شروع کردیم. گروه اول که آقای پوریا پورسرخ و نیما شاهرخ‌شاهی و سامان گوران بودند یک بازیگر ترکیه‌ای مهمان‌مان بود. در قسمت خانم‌ها هم یک مهمان از آذربایجان آوردیم و بعد هم یک بازیگر از لبنان. آن زمان زنده‌یاد علی انصاریان و سیدجواد هاشمی و حامد آهنگی را بردیم لبنان. آنها رفتند و گشتند خانه آن بازیگر مسیحی را در یک منطقه دورافتاده پیدا کردند.

ما باز هم ذات رئالیتی‌شو را حفظ کردیم. یعنی خود همکارهای ما یا مخاطب‌های ما می‌گفتند شما در «شام ایرانی» هم دارید رئالیتی‌شو می‌سازید. یعنی بازیگری که آدرس داشت و رفت بیروت و آنجا دنبال خانه یک بازیگر لبنانی گشت. ببینید اگر جذاب شد و مخاطبان بهتری پیدا کرد به این دلیل بود که آن را در قالب رئالیتی‌شو ساختیم. یعنی همه چیز واقعی است. و به همین دلیل آن برند به تعبیر شما مرده، تبدیل شد به یک برند جذاب.

همان موقع میزان مخاطبانش از بعضی سریال‌های شبکه نمایش خانگی بیشتر بود. با اینکه داستانی و نمایشی نبود.«شام ایرانی» کماکان ادامه پیدا کرد و به جایی رسید که بیشتر از اینکه محفلی برای رقابت باشد به جلساتی پرحاشیه تبدیل شد که بعضی بازیگرها در آن چشم و هم‌چشمی می‌کنند و به‌هم می‌تازند و اشک هم را در می‌آورند و… خودتان چه نظری در این باره دارید؟ به نظرتان

«شام ایرانی» برای ایجاد جذابیت وارد مرحله عجیبی نشده؟ این برند همچنان می‌تواند ادامه پیدا کند؟
به نظر من برند «شام ایرانی» می‌تواند ادامه پیدا کند. کار جذابی هم هست می‌تواند تغییرات دیگری در آن ایجاد شود. من عبارت مهره سوخته را نمی‌پذیرم. همان موقع که به من ساختن شام ایرانی را پیشنهاد دادند من گفتم در ساختار خودم می‌سازم و می‌دانم که می‌تواند موفق باشد و خداراشکر خیلی هم موفق بود. منتها چون درگیر مافیا شدم دیگر راستش را بخواهید فرصت ساختش را پیدا نکردم. شاید اگر یک روز سرم خلوت شود باز هم آن را بسازم. طبیعتا سعی می‌کنیم درونش خلاقیت و ایده‌های جدید داشته باشم.

فعالیت‌های دیگر …
در این بین به فعالیت‌های دیگری هم در شبکه نمایش خانگی فکر کرده‌اید؟
حالا هم درحال پیگیری هستم که آن را در شبکه خانگی بسازم. یکی از پلتفرم‌ها ابراز علاقه کرده. کل این مجموعه قرار بود در «لبنان» ساخته شود و وقتی می‌خواستیم در تلویزیون بسازیم، خورد به شلوغی‌های جهان عرب و توی این یکی‌، دو سال اخیر هم که مواجه شدیم با کرونا و شرایط خاص لبنان و به‌هرحال درحال حاضر امکان ساختش در لبنان وجود ندارد. فعلا باید صبر کنیم ببینیم چه می‌شود. درواقع «شام ایرانی» پنجره‌ای بود که وسط آن کار ایجاد شد. رفتیم سراغ شام ایرانی تا شرایط بهتر شود برای ساخت این سریال که شرایط بهتر نشد و رفتیم سراغ مافیا.

دانلود PDF

کدخبر: ۴۰۵۲۹۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر