کار بیفایده حذف قیمت در سایتهای آنلاین فروش
روزنامه هفت صبح، سیامک رحمانی | بعضی تصمیمها در کشور هیچ عقل سلیمی را مجاب نمیکند. آدم نمیفهمد در مورد تصمیمگیرندگان چه تصوری داشته باشد. به هوش و درایتشان شک کند، نیتشان را مشکوک بداند یا دنبال رد دسیسه و نفوذ برای منحرف کردن ذهن مسئولان باشد. این که برای nامین بار برای حل بحران افزایش قیمتها تصمیم گرفته میشود که قیمت محصولات از رسانههای آنلاین برداشته شوند، از همین دست پدیدههاست. تصمیمی که حتی اگر در اولین و دومین بار میشد کمی دربارهاش تردید داشت، با چند بار امتحان پس دادن این اطمینان را داده که از اساس بیهوده و مضحک است.
کسانی که چنین تصمیماتی را میگیرند احتمالا حتی متوجه مفهوم رسانه دیجیتال نیستند. یعنی چطور باید برای اساتید توضیح داد که قیمت مسکن و خودرو در سایتهای فروش را تکتک کاربرانی درج میکنند که محصولی برای فروش دارند. گمان میکنید باندهای مافیایی پشت ماجرا هستند و ناگهان با هجوم به این سایتها و بالا بردن قیمت کالایشان بقیه را ترغیب به افزایش قیمت میکنند؟ این که خیلی ساده است. میتوانید آرشیو این سایتها را نگاه کنید و قیمتها را با لحظه درج و آدرس و شماره تماس آگهیدهندگان ببینید و صاف بروید سراغ این توطئهکنندگان ابله و دستگیرشان کنید.
البته که قبلا از این نمایشها هم داشتهایم. زمانی که جمشید بسمالله نامی مسئول به هم ریختن بازار ارز معرفی میشد و اینطور نمایش داده میشد که با دستگیری او اوضاع بسامان خواهد شد. معلوم بود که نمیشود. معلوم بود که خبرسازی چقدر کودکانه است. جمشید بسمالله و امثال او چطور میتوانند ارزش پول ملی یک کشور را تعیین کنند. کسانی که چنین موضوعاتی را مطرح میکنند اگر صادق و منصف باشند لابد از اقتصاد و اصول اولیهاش چیزی نشنیدهاند.اگر این تصمیمات در نهادهای پاییندستی گرفته میشد، مثلا اگر پاسگاه منطقه ۱۹ یا اتحادیه املاک انگشت اتهام را به سوی سایتها و قیمتهای لحظهایشان نشانه میگرفتند، جای تعجب زیادی نبود. اما وقتی میبینیم این ایدهها از اصلیترین مراکز سیاستگذاری در کشور بیرون میآید، فقط افسرده میشویم. آنوقت چند بار؟
دولت و مسئولان اقتصادیاش بهتر از همه میدانند که بالا و پایین رفتن ارزش پول ملی و مثلا گران شدن طلا و سکه و ارزهای خارجی، ناشی از عوامل متعددی است که حتی ممکن است فراتر از اختیارات دولت و بازوهای اقتصادیاش باشد. مثل این که قیمت و فروش نفت و درآمدهای ارزی ایران کم شود یا بحرانهای منطقهای و جهانی باعث تلاطم بازارهای اقتصادی شود. آنوقت این که تمام این ماجرا را خلاصه کنیم در رذالت ادمین چند سایت فروش آنلاین یا تصور کنیم عدهای با همدستی قیمت کالاهای سرمایهای را بالا و پایین میکنند، دیگر برای عوام هم قابل باور نیست.
حتی اگر باشد، مطرح کردن آن باعث بیآبرویی نزد کارشناسان میشود. شاید بعضی وقتها جریانهای سیاسی و مثلا دولتهای در سایه تصمیم بگیرند با حرکت دادن سرمایههایشان التهابی در بازار به وجود بیاورند. ظاهرا سابقهاش را هم داشتهایم که بعضی دستهای پنهان ناگهان وارد بازار میشدهاند و با خرید هزاران سکه، قیمت آن را تحتتاثیر قرار میدادهاند. اما سطح این اتفاقات هم بالاتر از آن است که حتی دولت بتواند به راحتی مقابله کند. چه بسا حتی قدرت بیان واقعیت مسئله را هم نداشته باشد. اما در همین شکل از قضیه هم رفتن سراغ سایتها و این که بگوییم قیمتهایشان را پاک کنند یا حتی خود سایتها را مسدود کنیم، بچگانه است و مشخصا کمکی به حل ماجرا نخواهد کرد. هرچند که شاید دیدن مشکل را برای عموم مردم سختتر کند.
این رویه شبیه همان است که در مورد قاچاق اتفاق میافتد. این که باید با قاچاقچیها مبارزه کرد شوخی برنمیدارد و بلایی است که احتمالا همه کشورها در دنیا با آن مواجهند. اما این که بخواهیم مسئله قاچاق را به کشف یک انبار در شهریار کرج و دستگیری چند قاچاقچی در بوشهر و برخورد با کولبرهای مظلوم مناطق مرزی تقلیل بدهیم، خودفریبی است. همین هفته گذشته گزارش کمیسیون اقتصادی مجلس در مورد تحقیق و تفحص از بررسی سیاستهای دولت در مقابله با قاچاق در صحن بهارستان قرائت شد. عددها برق از چشم میپراند. طبق این گزارش میزان قاچاق در سالهای ۹۵ و ۹۶، ۲۱.۵ تا ۲۵.۵ میلیارد دلار بوده و بیش از ۹۵ درصد این قاچاق در قالب رویههای رسمی از مبادی رسمی وارد شده.
یعنی سالی ۱۲ تا ۱۳ میلیارد دلار قاچاق که تقریبا همهاش از درگاههای قابل کنترل و رسمی به درون کشور آمده. اسمش را چی میخواهیم بگذاریم. این را دیگر نه سیاهنماهای داخل کشور گفتهاند نه پدرسوختههای خارج از کشور. حرف کمیسیون اقتصادی مجلس است. اما میبینیم که چقدر با بیتفاوتی مواجه میشود و چقدر به نظر همه عادی است. در عوض گیر و بداخلاقی مبصرهای کشور همچنان با آن ۵درصد است و آمارهایی که میدهند و کشفیات و شوهایی که میدهند درباره همان ۵درصد است. نمیتوانید آن ۹۵درصد را جمع کنید، بخش بزرگی از واردات کشور دست گردنکلفتهایی است که چپ نمیتوانید نگاهشان کنید، باشد.
اما اگر شرمنده نیستید و اعلام درماندگی نمیکنید، ما را هم سر کار نگذارید و نمایش جدیت و برخورد ندهید. ما که میدانیم نمیتوانید یا نمیخواهید قیمت دلار و طلا را کنترل کنید. میدانیم که ریال دارد هر روز بیارزشتر میشود و با افزایش قیمت خانه و خودرو و حتی لپه و عدس کاری نمیتوان کرد. اما این اداها که قیمت را پاک کنیم و سایت را ببندیم و دنبال سلطان لپه و پیاز باشیم هم دیگر لوسشده. این سلطانها هم هستند اما مثل همان قاچاقچیان ۹۵درصدیاند و ظاهرا چپشان پرتر از اینهاست که کسی بخواهد فشارشان بدهد. پس این نمایش لوس درباره قیمتها و بقیه ماجرا را رها کنیم. کی را میخواهیم گول بزنیم؟ چند بار؟