چهرههای درحال سقوط و ناکام لیگ قهرمانان آسیا
روزنامه هفت صبح | در شماره قبل به چهرههایی پرداختیم که حضور در لیگ قهرمانان آسیا برایشان خوشیمن بود و آنها توانستند با درخشش در این بازیها، روزهای بدشان در لیگ برتر را فراموش کنند و به نوعی احیا شوند. در این شماره به بازیکنانی میپردازیم که حتی آسیا هم نتوانست به آنها کمک کند. بازیکنانی که همچنان در سراشیبی سقوط قرار دارند و در آسیا هم هوادارانشان را ناامید کردند.
*** مهدی عبدی: دو گل در دربی، یک گل در نیمهنهایی لیگ قهرمانان آسیا و یک گل در فینال لیگ قهرمانان آسیا. این کارنامه مرحوم صفر ایرانپاک، مرحوم همایون بهزادی یا ستارگانی مثل فرشاد پیوس، ناصر محمدخانی، علی دایی و مهدی طارمی نیست. این کارنامه مهدی عبدی است. جوانی که کمتر از دو سال پیش برای اولین بار در دربی به عنوان بازیکن برای پرسپولیس به میدان رفت و یک دقیقه بعد گل پیروزیبخش تیمش را زد.
او در این مدت چند گل مهم و معمولی دیگر هم زد اما مدتی است که به شدت افت کرده . در روزهایی که عیسی آلکثیر محروم بود و پرسپولیس نیاز به مهاجمی گلزن و فرصتطلب داشت، او در هر بازی موقعیتهایی باورنکردنی را از دست میداد و کار تیمش را سخت میکرد. با پایان محرومیت آلکثیر و پیوستن شهریار مغانلو به پرسپولیس، به نظر میرسید که عبدی دیگر فرصتی برای بازی کردن نخواهد داشت اما با صعود زودهنگام پرسپولیس در آسیا، یحیی باز هم به او فرصت داد تا خودی نشان بدهد.
ولی عبدی از این فرصت استفاده نکرد. او در آسیا هم یکی دو فرصت عجیب و صددرصد را از دست داد و یحیی و هواداران پرسپولیس را حسابی ناامید کرد. با درخشش مغانلو و آمادگی آلکثیر، به نظر میرسد عبدی تا پایان فصل به نیمکت ذخیرههای پرسپولیس خواهد چسبید و چه بسا در پایان فصل از این تیم جدا شود و در تیمی که فشار کمتری تحمل میکند، مشغول بازی شود.
*** مهدی شیری: مدافع راست پرسپولیس به نسبت فصل گذشته، فصل موفقی را در آسیا گذراند. او در فینال فصل قبل لیگ قهرمانان عملکردی کابوسوار داشت و با خطای هند پنالتی خندهداری که تقدیم اولسان هیوندای کرهجنوبی کرد، عملا به عنوان یکی از عاملین شکست پرسپولیس و ناکامی این تیم در فینال معرفی شد.
او پس از فینال در چند بازی لیگ برتر نیمکتنشین بود و در بازگشت هم یکی دو سوتی بد داد اما به تدریج بهتر شد و تبدیل به همان بازیکن متوسطی شد که بود! اما تجربه سال گذشته باعث شد تا یحیی گلمحمدی این بار ریسک نکند و او را دومین گزینه خود در خط دفاع پرسپولیس بداند. در بازیهای مهم، سیامک نعمتی دفاع راست پرسپولیس بود و نمایشهای خوبی هم داشت اما فشردگی مسابقات باعث شد تا یحیی در یکی دو بازی به شیری میدان بدهد و او هم همان مدافعی بود که میشناختیم.
شیری در آسیا حتی یک سانتر سالم نداشت و در یک صحنه کمنظیر در حالی که میتوانست به راحتی با یک پاس عرضی آلکثیر را روی خط دروازه الریان صاحب موقعیت گل کند، با یک کاتبک توپ را به مدافع حریف رساند و خطر رفع شد! شیری این بار سوتی نداد اما هیچ پیشرفتی هم نسبت به گذشته نشان نداد و قطعا او هم مثل عبدی در ادامه فصل نیمکتنشین خواهد بود و احتمالا آخرین فصل حضورش در پرسپولیس را تجربه خواهد کرد.
*** آرمان رمضانی: هنوز هم مشخص نیست تیمی که مهدی قایدی، ارسلان مطهری و شیخ دیاباته را در اختیار دارد، چرا باید برای جذب مهاجم دیگری مثل آرمان رمضانی یا هر مهاجم دیگری اقدام کند! با این مهاجمان، استقلال حتی نیاز به گلزنی مثل سجاد شهباززاده یا عیسی آلکثیر هم نداشت اما مشخص نیست دقیقا چه اتفاقی افتاد که استقلال، آرمان رمضانی را جذب کرد. او در پرسپولیس یک ناکام تمامعیار بود.
فرصتهای زیادی برای اثبات خودش پیدا کرد اما از هیچ کدام آنها استفاده نکرد و کادر فنی پرسپولیس را هم از جذب خودش پشیمان کرد اما استقلالیها طبق روال چند سال گذشته، بلافاصله به دنبال جذب بازیکن مازاد یا اخراجی پرسپولیس رفتند و او را با سر و صدای زیادی به خدمت گرفتند. البته طبیعی بود که با وجود دیاباته، قایدی و مطهری، فرصت زیادی به او نرسد اما باز هم مجیدی برای دقایقی در لیگ قهرمانان آسیا به او میدان داد.
با این حال تنها یک لحظه عجیب از او در ذهن هواداران استقلال باقی ماند؛ فرصت ایدهآل و تک به تکی که در اواخر بازی برگشت مقابل الشرطه از دست داد. حتی آرمان رمضانیِ پرسپولیس هم آن توپ را گل میکرد اما او آنقدر مبتدیانه به توپ ضربه زد که دروازهبان حریف به راحتی توپ را مهار کرد. او با این عملکرد فاجعهبار، احتمالا تا پایان فصل در استقلال خواهد ماند و فصل بعد باید به تیم دیگری برود.
*** مدافعان استقلال: هشت گل خورده در شش بازی. حتی حضور در گروه مرگ و تقابل با بازیکنانی مثل اولونگا و عمر السوما هم نمیتواند عملکرد ضعیف استقلال در فاز دفاعی و تکتک مدافعان این تیم را توجیه کند. مدافعان استقلال در آسیا سهلانگارترین مدافعان این مسابقات بودند و مهاجمان حریف در مصاف با آنها کوچکترین فشار و آزاری را تحمل نمیکردند.
این را هم به یاد بیاوریم که استقلال این ۸ گل را در چهار بازی اول دریافت کرد، یعنی میانگین گل خورده دو گل در هر بازی! قطعا تیمی با این میانگین گل خورده نباید مدعی صعود باشد اما مدافعان استقلال خوششانس بودند که خط حمله ترسناک تیمشان، جور آنها را کشید و تمام اشتباهاتشان را جبران کرد. محمد مرادمند، سیاوش یزدانی و عارف غلامی بازیکنانی بودند که در این شش بازی به تناوب به میدان رفتند و هرگز نتوانستند اطمینان و اعتماد کادر فنی و هواداران را جلب کنند.
شاید اگر تدابیر کادر فنی در دو بازی آخر و حضور دو هافبک دفاعی در زمین نبود، استقلال در این دو بازی هم کلینشیت نمیکرد و احتمالا خبری از صعود به مرحله بعد هم نبود اما هر چه بود به خیر گذشت. به خصوص دقایق پایانی بازی با الشرطه که هر حمله این تیم بوی گل میداد و گل شدن یکی از همین توپها کافی بود تا استقلال حذف شود. استقلال بدترین خط دفاع را در میان صدرنشینان گروهها به خود اختصاص داد.