چرا کاکا، کریستیانو رونالدو نشد؟
روزنامه هفت صبح، ادموند گاس. ترجمه فریده کلخورانی| وقتی فیلم بازیهای مثلا رود گولیت یا کاکا و یا شوچنکو را میبینید با خودتان میگویید این اعجوبهها چرا نباید جزو ۱۰بازیکن برتر تاریخ فوتبال رده بندی شوند؟ یا مثلا استویچکوف چه کم از مثلا کرویف داشته است؟ نمیتوان جواب قطعی به این نوع پرسشها داد. هم کاکا و هم گولیت و یا استویچکوف از کاملترین بازیکنان دنیای فوتبال بودهاند اما چرا جزو ۱۰، ۲۰ و یا۵۰ بازیکن برتر تاریخ نیستند؟
یک بخش مغفول در این نوع ارزیابیها مدت زمان درخشش یک ستاره است. ستارگان بزرگ تاریخ فوتبال مدت زمان قابل توجهی در فرم ایدهآل خود بودهاند. بیایید کاکا و کریستیانو رونالدو را مقایسه کنیم. اگر کاکا را در سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ دیده باشید میدانید که از چه نابغهای حرف میزنیم. یک فوتبالیست کامل و غیرقابل مهار با شعور و درک بالای فوتبال. اما بیایید مقایسه را شروع کنیم.
رونالدو متولد سال ۱۹۸۵ است و کاکا متولد سال ۱۹۸۲٫ کاکا در بیست و یک سالگی به اروپا آمد و شش فصل عالی را در میلان گذراند و توپ طلا را هم برد. او در سال ۲۰۰۹ عازم رئال مادرید شد. در ۲۷ سالگی. در اوج دوران فوتبالش. اما در مادرید زیر سایه رونالدو ازبین رفت و محو شد. اوبه جز فصل اول حضورش در رئال مادرید، درخشش زیادی نداشت و دوباره به میلان برگشت و بعد هم عازم برزیل شد و در ۳۴ سالگی از فوتبال خداحافظی کرد.
او اما درآن شش فصلی که در میلان بود بهترین فوتبالیست دوران خود بود. اما کریستیانو رونالدو. او در ۱۸ سالگی به منچستریونایتد آمد و بعد از دو فصل بد اول و یک فصل متوسط سوم، بالاخره از فصل چهارم به قامت یک فوق ستاره فرو رفت. از سال ۲۰۰۵ تا امروز رونالدو در ۱۵ فصل درخشیده است. ۵توپ طلا برده و رکوردهای گلزنی را زیر و زبر کرده و در سن ۳۵ سالگی هنوز از ترسناکترین مهاجمان جهان است.
بلایی که او احتمالا ناخواسته سر کاکا درآورد به نوعی دیگر در مورد گرت بیل هم رخ داد. گرت بیل هیولای ولزی در خیلی از مهارتها قابل رقابت با رونالدو بود اما او آن تداوم و جاهطلبی و حس مبارزه جویی بیپایان رونالدو را نداشت و حالا دوران افول فوتبالش را در سن ۲۹ سالگی طی میکند. استویچکوف هم نمونه دیگر این مدعاست.
او ۵ فصل خارقالعاده در بارسلونای یوهان کرویف داشت و در همین دوران با تیم ملی بلغارستان تا نیمه نهایی جام جهانی پیش میرود و یک توپ طلا نیز به دست میآورد. اما بعد از بارسلونا انگار شعله حیات و درخشش در وجودش کاهش پیدا میکند. بگذارید رود گولیت غول غیرقابل مهار تیم ملی هلند را هم بررسی کنیم. او سال ۱۹۸۷ توپ طلای اروپا را برد و در سال ۱۹۸۸ از ارکان قهرمانی تیم ملی هلند در جام ملتهای اروپا بود.
او دو فصل خوب با آیندهوون و شش فصل خوب با میلان داشت و دو بار هم با این تیم قهرمان اروپا شد. اما پس از میلان در ۳۲ سالگی آواره تیمهای مختلف شد و در هیچ کدام درخششی نداشت. در واقع استمرار مناسب برای آنکه وارد پانتئون بهترین فوتبالیستهای تاریخ بشود نداشته است. این همان فقدان جنگندگی مناسب برای یک بازیکن طراز اول جهانی است.
*** متوازنترین تیم تاریخ فوتبال
بیایید یک تیم منتخب و قوی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال درست کنیم. الزاما همه خوبها کنار هم چیده نشده باشند. فکر کنید میخواهید برای بازی کامپیوتری فیفا یا ایکس باکس بهترین تیم ممکن را کنار هم داشته باشید. من دروازهبان یاشین را انتخاب میکنم. دروازهبان با شخصیت و نابغه تیم شوروی که بانی اصلی موفقیتهای خوب این تیم در دهه شصت بود. یک بار قهرمان اروپا، یک بار نایب قهرمان اروپا و یک بار هم نیمه نهایی جام جهانی.
در دفاع وسط من ترکیب فرانکو باره سی و لیلیان تورام را پیشنهاد میکنم. بکن باوئر چهره بزرگی برای خط دفاعی است اما سبک بازی او و پست لیبرو ریسک تیم را بالا میبرد. پس بگذارید با همین بارهسی و تورام ماجرا را حل کنیم. تورام دفاع راست بینظیری هم هست اما در دفاع وسط او را ترجیح میدهم.
در دفاع راست خاویر زانتی را بر کافو و کارلوس آلبرتوی کبیر ترجیح میدهم. در دفاع چپ هم آندریاس برهمه بازیکن مناسبتری برای من است.
اینکه مالدینی در ترکیب نیست عصبانی نشوید. این فقط یک تیم متوازن و مکمل است و فکر میکنم میل به نفوذ بیشتر برهمه به درد این تیم میخورد. هافبک دفاعی را به فرانک رایکارد میدهم. جلوتر از روی کین ایرلندی و جوزف بوژیک مجارستانی. در جلوی رایکارد میتوانم از ترکیب ژاوی و زیدان استفاده کنم. اعتراف میکنم که اینییستا میتوانست گزینه بهتری از زیدان در کنار ژاوی باشد اما این بار تسلیم هیاهوی معترضین میشوم و ترکیب ژاوی و زیدان را کنار هم میگذارم.
در جلوی این خطهافبک سه نفره از دو بازیکن نابغه تکنیکی استفاده میکنم. مارادونا و یوهان کرویف. این دو نفر با کارت سبز میتوانند همه جا سرک بکشند و امیدوارم تداخلی با زیدان پیدا نکنند. در آن جلوی جلو هم دوست دارم مارکو فان باستن تک فورواردم باشد. خب. شاید لیست ذخیرهها کمی شما را آرام کند. دروازهبان ذخیره گوردون بنکس (بوفون چی پس ؟) دفاع راست ذخیره کارلوس آلبرتو و دفاع چپ ذخیره پائولو مالدینی.
در دفاع وسط بکن بائر بزرگ را استراحت میدهم و در کنارش از دنیل پاسارلای آرژانتینی هم سود میبرم. درهافبک دفاعی روی کین ذخیره رایکارد میشود و برای دوهافبک بازیساز هم ناندور هیدگکوتی مجارستانی عضو همان تیم طلایی سال ۱۹۵۴ و اینییستا گزینههای من هستند. برای دو بازیکن همه کاره درآن جلو من روی رونالدینیو و مسی به عنوان آلترناتیو مارادونا و کرویف استفاده میکنم و در آن جلوی جلو هم هردوتا رونالدو یعنی رونالدو نازاریو و کریستیانو رونالدو را روی نیمکت میگذارم.