چرا چوپان دروغگو همچنان پیامک ارسال میکند؟
روزنامه هفت صبح | سالهای زیادی است که مردم پیامکی عجیب دریافت میکنند.در این پیامک پر از غلطهای املایی و نگارشی فردی ادعا میکند چوپانی است در منطقهای دورافتاده و کوزهای پر از سکه طلا پیدا کرده که اکنون برای فروش آنها نیاز به کمک یک پایتختنشین دارد. در سالهای ابتدایی این شیوه کلاهبرداری هنوز چندان مشهور نبود و خیلیها وسوسه میشدند تا به دیدار فرد تماس گیرنده بروند .
اما از وقتی نیروی انتظامی از طریق رسانهها به افراد هشدار داد چنین ادعایی را جدی نگیرند و در دام کلاهبرداران نیافتند و خبرگزاریهای مختلف هم گزارشهایی درباره فریب خوردن افراد زودباور منتشر کردند اوضاع بهتر شده است. لااقل دیگر کمتر کسی سر این بازی، پول خود را از دست میدهد.
با اینحال همین چند روز پیش یکی دیگر از دوستانم تنها چند قدم تا تبدیل شدن به قربانی «کلاهبرداری چوپان دروغگو» فاصله داشت،او پیامکی بهمن نشان میداد که دقیقا مطابق با فرمول قدیمی نوشته شده بود؛ فردی ادعا میکرد در غرب کشور کوزهای پر از سکه طلا پیدا کرده و از دوستم برای فروش سکههای طلا درخواست کمک میکرد. این متن هم پر از قسم و خواهش و غلط املایی بود.
در نگاه نخست شاید به نظر برسد که این کلاهبرداران واقعا سادهلوح هستند که بعد این همه سال هنوز شیوهای نخنما به کار میبرند آن هم در شرایطی که یک جستوجوی ساده اینترنتی نشان میدهد کل ماجرا کلاهبرداری است.اما آیا واقعا اینطور است؟آیا واقعا این «چوپانهای دروغگو» کمهوش هستند یا از کمبود خلاقیت رنج میبرند که نمیتوانند شیوهای تازه برای کلاهبرداری پیدا کنند؟
پاسخ منفی است.در واقع اصرار این افراد بر استفاده از شیوهای تکراری اقدامی هوشمندانه محسوب میشود چراکه این افراد به خوبی میدانند که تنها طعمههایی به درد آنها میخورند که به قدر کافی طماع باشند و هرگز مشکوک نشوند که با یک کلاهبردار مواجه هستند. اگر روایت پیامکی که کلاهبرداران ارسال میکنند هر بار تغییر کند،آنگاه برخی افراد که کمی بدبین هستند ولی وسوسه شدهاند تا با چوپان دروغگو تماس بگیرند، به ماجرا مشکوک میشوند.
او متن پیامک را طوری تنظیم میکند که افراد کمی سادهلوح و بسیار سادهلوح با او تماس بگیرند. سپس مرحله دوم کلاهبرداری را برای آنها اجرا میکند تا اینکه بالاخره تنها طعمههای بسیار سادهلوح فریب بخورند.به این ترتیب به میزان قابل توجهی در زمان و هزینه کلاهبردار صرفهجویی میشود آن هم بدون اینکه درصد موفقیت او کاهش پیدا کند.یک اقتصاددان و یک روزنامهنگار در کتابی با عنوان «Think Like A Freak» از رواج نوعی کلاهبرداری با نام شاهزاده نیجریهای حرف زدهاند که چون اصرار بر شیوه یکسانی از کلاهبرداری دارد،میتواند نمونه خارجی کلاهبرداری میتواند هوشمندانه باشد.